رفتن به محتوای اصلی

بازتاب سیاستهای دین حکومتی بر باورهای مردم

بازتاب سیاستهای دین حکومتی بر باورهای مردم

سیاستهای رژیم همان گونه که تاثیر مخرب خودش را در تمام زوایای تاریک و روشن زندگی مردم بر جاگذشته، تاثیر این سیاست ارتجاعی و ضد مردمی در حوزه های فرهنگ، اقتصاد، معیشت، روابط اجتماعی و مدنی و حتی در زندگی شخصی مردم، باعث تنفر و  خیزش های مردمی بر ضدرژیم  شده است که نمونه آشکار آن در سال گذشته جنبش "زن، زندگی، آزادی" بوده است. در همین رابطه دین حکومتی به نام دین، جنایتهایی در ارتباط با سرکوب جنبش اجتماعی، صنفی، مدنی نیز مرتکب شده، بسیاری از فعالان را به جوخه های اعدام سپرده و زندانها را از مبارزان زنان و مردان پر کرده که خواستار آزادی و عدالت اجتماعی هستند. مشکلات اقتصادی مانند رشد سرسام آور قیمتها، بالا رفتن بی حساب تورم، رشد فزاینده بیکاری و مشکلات عدیده اجتماعی دیگر و... شکاف عظیمی را در بین مردم و حکومت و نیز مردمی که باور به مراسم و ایینهای مذهبی دارند ایجاد کرده و دیدگاه و رویکرد آنان را به باورهای دینی دستخوش تغییر قرار داده است. تاثیر دین حکومتی بر باور و اعتقاد دینی مردم عموما به سه شکل مشخص در جامعه کنونی ما شکل گرفته است.

نخست، دینمداران بسیاری در طول سالهای گذشته از دین بریدند و رویکرد لاییک داشته و به اصطلاح دین گریز شدند. این دسته از مردم به خاطر عملکرد ارتجاعی رژیم با نام دین از اصلِ و بنیاد دین بریدند، اما گفته و شنیده می شود در بین آنها هنوز اندیشه منسجم و دقیقی شکل نگرفته است. تمایلات حاکمیت سکولاریسم  یا حکومت غیر دینی، در سالهای گذشته به صورت آشکاری در بین این گروه از مردم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است.

دسته دیگر باورهای دینی خود را حفظ کردند و در مناسک مذهبی مثل محرم هم شرکت می کنند اما به خاطر بیزاری و نفرت از دین حکومتی که اعتقادات آنان را به بازی گرفته، مضامین نوحه خوانی اینان مخالفت آشکاری با سیاستهای رایج رژیم دارد. این گروه از مردم مرزبندی خود را با مراسم عزاداری حکومتی آشکار کردند. مثلا در بین آذریهای اردبیل، تبریز، زنجان و شهرهایی مانند کرمان، یزد، شهرهای جنوبی کشور، نوحه سراییها علنا بر ضد حکومت و سیاستهایِ مردم ستیز آن است. به نظر می رسد اینان معتقدند دین شان دستاویز حکومت استبدادی قرار گرفته و از آن استفاده تبلیغی و ابزاری می کند و از این رو مخالف آن هستند.

دسته سوم کاری با هیچ کس ندارند و طبق سنوات گذشته فقط در روز محرم عزاداری می کنند و با تصور اشتباهی که در اینان از دیرباز شکل گرفته می خواهند بار گناهان خود را در این روز با زنجیر زنی و سینه زنی و گریه برای حسین و یارانش، کم کنند. از این  گروه رژیم در برنامه های تبلیغی خود استفاده می کند. در خبرها آمده بود جمهوری اسلامی مبلغ ۶۰۰ ملیون تومان کمک مالی به مساجد و تکایا اختصاص داده که در ماه محرم هزینه نذری و برگزاری ماه محرم کنند.

امسال رژیم تدارک وسیعی برای راه انداختن دسته های سینه زنی و عزاداری دیده بود و با نصب بنرها، بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی و سیاه پوش کردن برخی میادین، پخش نوحه سرایی در خیابانها و معابر و با دادن نذری و شربت در صدد آن بود سالگرد جنبش مردمی را تحت الشعاع عزاداری ماه محرم قرار دهد، اما سالهاست مردم متوجه شده اند که ماه محرم یکی از ابزارهای مهم تبلیغی رژیم است که در پسزمینه آن بهره برداری سیاسی برای کسب مشروعیت از دست داده و تداوم بقا رژیم آشکار شده است. از این رو بسیاری با عدم حضور خود امسال نشان دادند که باور به این گونه نمایشهای مضحک حکومتی ندارند و در ماه محرم آشکارا مردم حضور بسیار کمرنگی نسبت به سالهای گذشته داشتند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید