پیروزی فدائیان، علیرغم شکستها!

این جلسات هر جمعه ساعت ۹ شب به وقت ایران در کانال و گروههای مختلف تلگرامی از جمله گروه " به یاد رفیق رئیس دانا و برای اتحاد عدالتخواهان "برگزار می شوند.

https://t.me/joinchat/CPd7yFQ5jXI9s_0WS07WFg

سؤالات مطرح شده در جلسه تلگرامی

- اولاً به شما تبريك ميگويم كه موفق شده ايد رفيق رقيه دانشگري را به جلسه پرسش و پاسخ دعوت كنيد، ثانيا رفقايي مثل رقيه كه گنجينه تاريخي جنبش فدائي هستند، هميشه مورد احترام ما بوده اند، و جاي خالي عدم حضورشان در جمع رفقاي فدائي هميشه محسوس بوده است. سوالي داشتم، اگر امكان پرسيدنش باشد. يكي از دردهايي كه قلب من را بيش از سه و نيم دهه آزار مي دهد، كم توجهي رفقاي سازمان، به اعدام رفيق جواد بوده است. البته اگر دلتان بخواهد و راضي باشيد، ميتوانيد در مورد كم لطفي رفقاي قديمي "جواد" نسبت به او در اين مورد توضيح دهيد. ملاقات من با ايشان در چندين جلسه سازماني شاخه كردستان بعد از انقلاب، أزجمله خاطرات درخشان فعاليت هاي سياسي من است.

- زمانی که بعنوان یک چهره ی شاخص تا سال ۶۱ عضو سازمان فدایی بودید، پذیرش جدایی ها و انشقاق ها ی درون سازمان حتماً برایتان دردناک و سخت بوده است. آیا نمی خواستید یا نتوانستید جلوی آنها را بگیرید؟ بعلاوه چرا درون تشکیلات سازمان نماندید تا بشود با تلاش بیشتر و در فرصت های مناسب جلوی انحرافات بیشتر را گرفت؟

- هم اکنون شما بعنوان یک نیروی چپ شناخته شده مستقل، می پذیرید که مجموعه ی افراد قدیمی سازمان فدایی - شکل دهنده ی حزب چپ با مدیریت پلورالیسم - را به عنوان تنها جبهه ی متحد چپ معرفی نمود؟

- شما چه تعریفی برای انقلاب از دیدگاه یک چپ قائلید؛ مساوی با خشونت یا تغییرات بنیادی در ارکان سیستم حاکم و جامعه بهر طریق؟ و اصولا چه پبش بینی برای مرحله ی تحول خواهی پیش روی در مبارزات مردمی به لحاظ تاریخی قائلید؟ مثلاً ملی -دموکراتیک، دموکراتیک - سکولار یا سوسیالیستی.

- ناباوری نسبت به گروه‌های سیاسی موجود در صحنه، میل به شرکت و فعالیت در این تشکل‌های پایدار و ناپایدار را از شما سلب کرد.-منطورتان کدام تشکل‌ها بودند؟ - دلایل پایداری و ناپایداری این گروهها چه بود و نقش سازمان در این مورد را تا چه حد میدانید. و لطفا نظرتان را در رابطه با جبران خطاهای گذشته را بیان نمایید.

- درودهای فراوان، درجریان انشعاب اقلیت ایا تلاشی از طرف اکثریت سازمان برای جلوگیری از انشعاب شد یا اکثریت کمیته مرکز ی بااین انشعاب موافق بودند؟

- درود بر شما، فرمودید: در انقلاب ۵۷ دشمن را بجای دوست نشاندیم. به فرض باز گشت به همان سالها، چه جریانهایی را دوست و چه جریانهایی را دشمن می گزینید؟

- با درود به رفیق دانشگری گرامی؛ رفیق جان چگونه شد که سازمان چریکهای فدائی خلق ایران برای مجلس این ارتجاع نماینده فرستاد و شما چگونه پذیرفتید که بعنوان نماینده ی مجلس این حکومت ارتجاعی قبول مسئولیت کنید؟

- ارزشهای سوسیالیستی، ازجمله مواردی که جنابعالی فرمودید، درست است که در جهان تاثیر خودش را کم و بیش گذاشت. بسیاری از ارزشهای مارکس به همین ترتیب حتی در جهان غرب تاثیر گذاشت. اینها را درست فرمودید. و اینها وجه پیروزی سوسیالیسم در ایران و جهان است. اما آنچه انتظار می رود چپها به آن اذعان کنند شکست چهارچوب سیاسی سوسیالیسم کلاسیک است که چهارچوب نظام سیاسی را بگونه ای معرفی میکرد که دموکراسی در آن اولویت نداشت. - درواقع ارزشهای مورد اشاره شما زمانی به کار می آید که ذیل دموکراسی باشد.یعنی آنچه ما بعنوان سوسیال دموکراسی میشناسیم. در این مورد نظری ندارید؟

- بادرود و تشکر از مساعی و اهتمام شما برای برگزاری این جلسات، و درود به رفیق ارجمند خانم دکتر رقیه دانشگری.

۱: شما با توجه به اینکه عمری بیش از 50 سال را در مبارزه ، زندان و غربت بوده اید، علت تفرقه بین اپوزیسیون «چپ» را چه می دانید؟

۲: چرا بخشی از چپ، بخشی دیگر را سازشکار و گاهی « خائن» خطاب می کند؟

۳: چرا نیروهای چپ (همه ی اپوزیسیون ) حتی از یک اعلامیه مشترک مثلاً به مناسب «11 اردیبهشت» و یا «دادخواهی کشتار 67 » ناتوان اند. آیا کوششی در این رابطه شده ؟ ارزیابی شما چیست و چه باید کرد؟

- با درود بر خانم دانشگری عزیز وسلام فراون به خانم طارانی - باتوجه به اینکه فرمودین چرا نتوانستید بعد ۵۷ پایگاه توده ای را حفظ کنید؟ منظورم نفوذ بین توده هاست عرض کنم در ذات جامعه طبقاتی که مبتنی بر انقیاد واستثمار بنا میشوددرکشورهایی چون ایران دردطبقاتی با درد نژادی و جنسی واز همه بدتر با مذهب هم درآمیخته به صورت بیمارگونه ای با محرومیت ها واسترس ها درگیر کرده ازخودبیگانگی راسبب میشود اصلا مردم عادی به کنار آیا روشنفکران میتوننددریک صف متحد و منسجم مبارزه کنند؟

- رفیق گرامی این مسائلی که در مورد گذشته ی جنبش فدائی میگوئید درست است اما آیا شما واقعا بعد از پیروزی قیام اینها را شاهدید خصوصا تشکلهای امروز فدائی آیا از صداقت و شفافیت و خصلتهای فدائی وار برخوردارند؟

- با سلام به فران عزیز- (۱) کارنامه سیاسی خود و سازمان فداییان اکثریت را در سالهای ٥۹ الی ۶۱سیاه آلود ارزیابی کردید و حاکمیت ایران را حاکمیت شب پرستان. ممکن است بفرمایید به جای آن مشی، چه مشی و تحلیلی می‌باید سازمان ارائه می‌کرد و دست به چه اقدام سیاسی مشخص می‌زد و چه راهکاری عملی به مردم ارائه می کرد که به پشتیبانی مردم و پیروزی آنها بر حاکمیت منجر می‌شد؟ (۲)- تحلیل سوسیالیستی و طبقاتی شما از حاکمیت ایران در آن زمان و اکنون، به غیر از استفاده از کلماتی مانند "شب پرستان" چیست؟ (۳) - مردم ایران در کلیت خود چقدر حامی و پشتیبان حاکمیت ایران آن موقع و الان هستند و آیا شعار سرنگونی جمهوری اسلامی می توانست آن موقع و یا الان به شعار همگانی تبدیل شود؟

- رفیق دانشگری عزیز، آنچه توضیح دادید را ارج می نهم اما آنچه نیاز امروز جامعه و جنبش چپ ایران است چرایی عمل و الزام اتحاد عمل نیروهای سیاسی در جنبش دمکراتیک و سوسیالیستی است. به نظر شما هم اکنون به قول لنین «چه باید کرد» و چگونه و تحت چه برنامه حول چه راهکاری باید بهم نزدیک شد؟

- فران عزیز، فرمودید که بجای تکیه بر نیروهای مترقی مردم، به "بالایی‌ها" نباید تکیه شود:

۱- طبقات اقتصادی موجود در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا در ایران طبقات اقتصادی که صاحب سرمایه هستند و خصلت ملی دارند و خواهان رشد و استقلال کشور هستند، از نظر شما وجود دارد؟

۲- اگر نه چرا؟ و اگر بله، آیا این طبقات و طبقات اقتصادی میانه حال ایران، چقدر در فعالیتهای سیاسی جامعه مشارکت دارند؟ آیا شعار براندازی را انتخاب خواهند کرد یا به فعالیتهای سیاسی برای تغییرات معتقدند؟

۳- آیا زحمتکشان ایران نیز امروز شعار براندازی را خواهند پذیرفت یا راههای دیگر مبارزه را در پیش خواهند گرفت؟

۴- سایر فعالین سیاسی ایران که دارای ایدئولوژی سوسیالیستی نیستند و بسیاری از آنها دارای اعتقادات مذهبی نیز هستند ولی از نظر طبقاتی متعلق به طبقات ملی کشور هستند و شعار سرنگونی را انتخاب نکرده اند، آیا بنطر شما در میان مردم چقدر مقبول و از خود آنان هستند؟ بخصوص از نظر شباهتهای مذهبی، وظیفه پیروان سوسیالیسم علمی در قبال آنان و مردم موافق آنان چیست؟

- فکر نمی کنید این مفهوم هژمونی پرولتاریا با دموکراسی تضاد داره؟

- درود؛ تقدیم به رفیق عزیز رقیه دانشگری : کجایی تو ای زنده از یاد من - اسیر تو شد روح آزاد من - دلم بی تو از زندگی سیر شد- تو رفتی و با آمدن دیر شد. ... .بزرگوار در مقطع قیام ۵۷ با وجود حزب طراز نوین طبقه کارگر ایران (بخوانید حزب توده ) چریکهای فدای خلق به بزرگ‌ترین چپ نوین ایران و خاورمیانه شکل گرفت اما رهبری فرصت طلب سازمان آنرا به مسلخ برد . یکی از دلایل عمده به بیراهه رفتن چپ نوین انتخاب خط مشی رفرمیستی فداییان ( اکثریت ) بود. چرا چرا چرا؟

- رابطه بین اپوزیسیون داخل و خارج را چطور ارزیابی می کنید. آیا اطلاعاتی در مورد پایگاه جنبش چپ در داخل ایران دارید؟ اگر بلی آن را چطور ارزیابی می کنید؟

- آیا حذف اعتقاد به لنینیسم از ایدئولوژی حزب چپ ایران و غالب شدن ایده ی سوسیال - دموکراسی بر دیدگاه های تئوریکی پلورالیسم رهبری، یک راست روی دیگر در اکثریت جدید محسوب نمی گردد؟

- آیا قبول دارید برخی اشتباهات را می شود اشتباه تاکتیکی و یا اشتباه در تحلیل نامید ولی برخی دیگر از اشتباهات (اغلب تعمدی و یا با برنامه ریزی ) در واقع رنگ خیانت به جنبش فدایی و یا در واقع خیانت به جنبش انقلابی ایران بوده. خصوصاً آن قسمت از اشتباهات که بیشتر به خاطر هرچه بیشتر نزدیک شدن ( و یا ادغام و یا دنباله روی از حزب توده ) از رهبری سازمان سر زده اند؟ با سپاس از شما

- با درود به رفيق دانشگري عزيز كه طنين صدايشان خاطرات سخنراني هاي آتشين ايشان در سالهاي دهه شصت را برايمان تداعي مي كند بعرض ميرسانم ، بي ترديد يكي از دلايل مهم رشد انديشه هاي سوسياليستي در ايران در دهه ٤٠ و ٥٠ وجود يك پايگاه اصلي جنبش سوسياليستي در اتحاد جماهير شوروي و علاوه بر آن نمونه هاي موفق جنبش سوسياليستي در بعضي كشورها ازجمله كوبا بود. در حال حاضر كه نمونه هاي توفيق انديشه هاي سوسياليستي به عينه در جهان وجود ندارد، ارتقاي اين انديشه در ايران امروز را تا چه حد قابل انتظار مي دانيد؟

- چرا اکثریت با وجود رو شدن ماهیت رژیم بر دفاع از آن تا سالها پافشاری کرد؟

- رفیق گرامی، در توضیح علت انتخاب عنوان این جلسه (پیروزی فدائیان ...) فرمودید که اولین بار ما بودیم که فرهنگ کتابخوانی را در ایران رایج کردیم و بزرگترین آثار فرهنگی و ادبی جهان را ترجمه کردیم ...

- لطفاً بیشتر توضیح دهید و از چند اثر نام بیرید. تا آنجا که می دانیم عمده ترین آثار ادبی و تئوریک به ویژه آثار کلاسیک های مارکسیسم (مارکس، انگلس، لنین) سالها قبل از تاسیس سازمان چریکهای فدایی خلق ترجمه شده بود و مخفیانه از آلمان و یا شوروی و نشر پروگرس به صورت مینیاتوری به ایران می رسید و منبع مطالعه چپ ها بود. با سپاس

- عجیب است که شما در مورد وظیفه نیروهای چپ در این دوره میگویید باید در بین مردم بود و با آنها حرکت کرد. بعد در مورد گرایش اکثریت به حزب توده ایران و به تبع ان خط امام در دوران اول انقلاب میگویید: ما با مرتجع ترین جریان سیاسی اتحاد کردیم؟ در ان دوره خط امام مرتجع ترین جریان سیاسی کشور بود؟ و مردم چه رابطه ای با این خط داشتند؟ غیر از این بود که قاطبه مردم به خط امام گرایش داشتند؟

- فران عزیز، فکر میکنی که حمایت بخشی از جنبش فدایی از حکومت اسلامی زمینه‌های ایدئولوژیک در ارتباط با عمده شدن نبرد با دیکتاتوری از طرف حزب توده و نظرات رفیق بیژن نداشت؟ آیا جنبش فدایی در فاصله ۲۸ مرداد تا انقلاب بهمن به عنوان یک نیروی چپ واقعاً مدافع سکولاریسم بود یا آن را به فراموشی سپرد.

- دیدگاه های خود را در ارتباط با آینده جنبش مردم، حاکمیت موجود و وضعیت نیروهای سیاسی و احیاناً جبهه متحد بیان فرمایید؛ لطفاً نظرتان را در باره مهاجرت یکباره همه مرکزیت و بسیاری از کادرها در مقطع سرکوب حزب توده در سال ۶۲ و رها کردن تشکیلات به امان خدا بیان نمایید؛ آیا انتقادی به این شیوه مهاجرت ندارید؟ چطور با این وصف انتظاردارید که نیروهای داخل به بالاییها و کادرها اعتماد کنند؟

- با درودهاى فراوان خدمت رفيق گرامى وعرض پوزش- در هر صورت بنظر نمي رسد كنار كشيدن از جريانات جمعى سياسي و به انتظار رسيدن به نتايج بيشتر، موجه باشد. اتحاد و حضور در تشكل هاى سياسى و در عين حال كندوكاو ويافتن راه، حين عمل، انهم شخصيتى چون شما با حداقل نيم قرن تجربه مبارزاتى، آيا مناسب تر نيست؟ - بر طبق اين رويه، هيچ جريان سياسى تا رسيدن تك تك افراد به بلوغ كامل سياسى نبايد شكل بگيرد واين عملى نيست.

- چرا در رهبری سازمان شما تنها زن بودید؟ زن فعال دیگری در زندان یا در میان چریک ها وجود نداشت؟