رفتن به محتوای اصلی

اقتصاد دیجیتالی: فضای مجازی و زمان نامحدود در شبکه بخش ۷

اقتصاد دیجیتالی: فضای مجازی و زمان نامحدود در شبکه بخش ۷
فصلی از کتاب "شرایط دیجیتالی – مارکسیسم پسامدرن و تجربه زندگی دیجیتال" انتشارات دانشگاه وست مینیستر-۲۰۲۰
مترجم:

جهانی شدن درون رو

جهانی شدن به سمت داخل (یا درون رو) ممکن است غیر متعارف دیده شود چرا که نشان دهنده شکل جدیدی از انباشت، از طریق یک بعد جدید از مکان است: فضای مجازی. من این جهانی شدن را از ماده و فرایند فیزیکی که قبلا مورد بحث قرار گرفت، متمایز می کنم. چرا که مجازی بیش از همه یک فضای فردی و ذهنی است، فضایی روانی که واقعیت جدیدش را می پذیریم، انگار که واقعی است: فضایی 'جادویی' که کم کم پدیدار شناسی ان را درک می کنیم یا بازرسی می کنیم. 'وجود' آن به عنوان واقعیت به ما چیزی را می گوید که نوئل کاستری آن را به روایت هاروی 'تصورات جغرافیایی' می نامد، و عواقب آنچه که صادقانه باید به عنوان شکست تخیل در ماتریالیسم تاریخی جغرافیایی وی توصیف کرد.

پس از سال ۱۹۸۹ اتحاد جماهیر شوروی و اقتصادهای سابق پیمان ورشو به سرعت بازار جهانی را در آغوش گرفتند و این امکان را برای سرمایه ایجاد کردند که مقصدهای تازه ای برای سرمایه گذاری و انباشت داشته باشد. بازار چین اندکی پس از میدان تیانانمن گشوده شد و آن کشور تا سال ۲۰۱۸ بزرگترین میزبان سرمایه گذاری مستقیم خارجی غربی (FDI) بود. چین اما یک مورد اقتصادی متفاوت از مقصد های دیگر برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی ارائه می دهد. و این کار را به دو روش انجام می دهد: اول، کشور توسط حزب کمونیست اداره می شود و سرمایه گذاری غربی - و شرایط آن سرمایه گذاری - به شدت کنترل و تنظیم شده است. گذشته از این، فرهنگ گسترده فساد باعث می شود که آب و هوای سرمایه گذاری در چین مملو از سرمایه گذاران، به دور از سرراستی، و همیشه از نظر جو سیاسی ناپایدار است. بالنتیجه چگونگی سرنوشت سرمایه گذاری در میان مدت تا طولانی مدت غیرقابل پیش بینی ست. این به خودی خود منحصر به فرد نیست، بلکه نقطه مرکزی است و چیزی که چین را متفاوت می کند، این است که با رشد خود اقتصاد چین رشد کرده تا به دومین اقتصاد بزرگ برحسب تولید ناخالص داخلی در جهان تبدیل شود. سپس انباشت داخلی خود چین مجبور شده است در جستجوی بی امان فرصت های جدید در جریان کاهش همیشگی فضای فیزیکی به مدارهای جهانی سرمایه بپیوندد.

 

در منطق هاروی و در زمینه تحولات سیاسی و اقتصادی پس از سال ۱۹۸۹ منطقی است استدلال کنیم که بحران جهانی و قطعی انباشت باید تا به حال رخ می داد. بنابراین می شد انتظار داشت دست سرمایه داری به طور جدی برای کسب سود از راه های کلاسیک کوتاه شود و ترک های جدی در سیستم باید ظهور کند. این سوال بالطبع ضروری شده است که به دلیل چیزی که مشکل قابل توجهی را برای یک تخیل جغرافیایی مبتنی بر مادی گرایی ارائه می دهد، یک فضای ضد واقعی باقی بماند: فضای مجازی به عنوان یک فضای پیش بینی نشده، فضایی بالقوه نامحدود، نه تنها برای ورود سرمایه بیش از حد تجمعی، بلکه به عنوان محرک منابع گسترده جدیدِ انباشت پدیدار شده است. این همان جهانی شدن به سمت داخل است.

جهانی شدن به سمت داخل همچنین استثمار فضاهای موجود جامعه است، ورود به آن قلمروها از منظر فضا شناختی، مادی، فرهنگی، جایی که رابطه پول نقد با انباشت برای ساکن شدن کافی نبود اما اکنون جهانی شدن می تواند با منطق نئولیبرالیسم بازار و توانمند شده توسط فناوری دیجیتال وارد شود. معنای این توسعه این است که در زمینه تز فضایی هاروی، دیگر هیچ محدوده ذهنی یا واقعی برای سرمایه به گونه ای که او آن را تصور می کرد وجود ندارد وهیچ محدوده ذهنی یا واقعی نیز برای کالایی شدن آن فضای شبکه ای - یا افرادی که زندگی خود را در درون آن می گذرانند، وجود ندارد.

 

دیدگاه‌ها

مراد

بزرگترین محدودیت فضای مجازی زندگی فیزیکی خودانسان است .پشت قویترین کامپیوتردنیا هم که باشی ظهرکه گرسنه شدی بایدغذابخوری وبرای آن بایدپول بپردازی 

جمعه, 18.12.2020 - 11:03 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید