رویکرد علی خامنه ای نسبت به واکسن کرونا، جنایتکارانه است!

دوستان عزیز
متاسفانه ادبیات استفاده شده در این بیانیه و تقریبا تمام بیانیه ها همان ادبیات بیانیه های قبل از انقلاب و بعد از انقلاب است.
متاسفانه تمام بیانیه ها با محکوم کردن های کلی حکومت و اینکه آنها خوب نیستند و بد هستند و خامنه ای چنین است و چنان، شروع شده و پایان میابند. و به موضوع بیانیه هم در جایی در این وسط با جمله ای پرداخته می شود. موضوع در این بیانیه واکسن است. که بطور خلاصه به آن اشاره شده است.
من وقتی این بیانیه را خواندم چیزی به دانسته هایم اضافه نشد.
اینکه خامنه ای در همه زمینه ها خودش راسا تصمیم میگیرد را همه مردم میدانند بنابراین بیان کسل کننده این موارد تاثیری در خواننده نمی گذارد.
کاش به جزییات همه گیری کرونا و ضرورت واکسن و آمارهای این بیماری در ایران و حتی جهان و ارائه نمونه اقدامات واکسن زدن در دیگر کشورها پرداخته میشد.
من فکر میکنم اگر این بیانیه داده نمی شد هیچ چیز در فضای سیاسی ایران تغییر نمی کرد و مردم هم از نبود چنین بیانیه هایی احساس کمبود نمی کنند.
خاصیت چنین بیانیه هایی این است که در لیست بیانیه های نیروهای سیاسی نوشته شود که حزب چپ چنین بیانیه ای داده و وارد نکردن سرم را محکوم کرده است.
دوستان:
بیانیه هاباید با زبان مردم بوده و به دانش و اطلاعات آنها چیزی بیفزاید. گفتن جملاتی کلی از دیکتاتوری حکومت و یا رهبر آن چیز جدیدی نیست . مردم در ایران هر روز و هر ساعت در خیابان ، تاکسی ، محیط کار ، فروشگاهها ، نشست های فامیلی و ... این موارد را علنی میگویند.
باید چیزی در بیانیه ها باشد که برای مردم عادی و حتی روشنفکر ها چیز چدیدی باشد تا آنها رغبت به خواندن آن داشته باشند. بیانیه باید کوتاه و با حرف نو باشد.
من این بیانیه را معادل یک جمله میدانم: "حزب چپ تحریم واکسن توسط خامنه ای را محکوم میکند."

این بیانیه من را یاد صحبتهای عده ای از کنشگران سیاسی در تلویزیونهای خارج از کشور مثل حسن شریعتمداری می اندازد. هر سوالی که از ایشان بشود ، میگوید جمهوری اسلامی فلان است و بهمان و خامنه ای چنین است و چنان. حال اگر سوال دیگری از او شود باز هم جواب فرق نمی کند.

با درود، این شیوه و متد این اطلاعیه تکرار مکرارات است، به دیگر سخن این متد برخورد و بررسی ها و تحلیل ها با همان شیوه صد سال اخیر نحو کفتار یا دیسکور چپ در صد سال اخیر است و نشان از تکرار شیوه های قدیمی دارد که هدف، برانگیختن احساسات و تنفر نسبت به راس هرم نظام را دارد همان شیوه چپ که در زمان قبل از انقلاب نیست به شاه میشد تغییری مشاهده نمیشود ، بسیاری از از این نکات این اطلاعیه را مردم در زندگی روزمره با تجربه روزانه خود حس می‌کنند و میدانند و این محکوم کردن ها دردی را دوا نمیکند و قدمی به جلو نیست، چرا؟وقتی بخشی از مردم معترض به مکانهای نماز جمعه و یا در اعتراضات کارگری شعار می‌دهند «دشمن ما همینجاست ، دروغ میکند آمریکاست» یا اینکه پشت به خطیب نماز جمعه می‌کنند و شعار می‌دهند «پشت به دشمن، رو به میهن» اگر درست اندیشیده شود متوجه خواهیم شد که این اطلاعیه چقدر از زمان حال عقب است!! چرا عقب است؟ چون شیوه برخورد و متد تحلیل این موضوع و مشخص و موضوعات روزمره این چنینی همام شیوه اپوزیسون زمان شاه و قبل از انقلاب است و اگر درست بود باید نتایج درست هم به بار میآورد،پیشنهاد : اگر به جای صغرا کبری چیدن و استفاده مکرر از شیوه های قدیمی متد قدیم در بررسی و تحلیل های و اعتراض ها و محکومیت های راس نظام ،پرسشی مطرح شود که عرصه فکری جامعه ایرا را وادار به فکر کردن و اندیشیدن کند و این متد جایگزین متد قبلی تایید یا محکومیت قرار بگیرد در آن صورت نتایج بهتری حاصل خواهد شد، مثلا در این موضوع واکسن چرا این سوال در اطلاعیه مطرح نمیشود اگر دشمن محوری خامنه ای و قدرت مطلقه ایشان منجر به اینگونه تصمیم ها برای آحاد ایرانیان در داخل کشور میشود و جان مردم را به خطر میاندازد پس چرا فرزند خود خامنه ای برای درمان ناباوری به لندن میرود؟ و یا بسیاری از سران نظام مخفیانه و علنی برای درمان به این کشور های دشمن میروند و یا اینکه اگر از دید خامنه ای واکسن امریکایی و انگلیسی توطئه و خدعه است چرا فرزندان سران نظام در همین کشور های دشمن مشغول زندگی هستند؟؟؟ این چگونه دشمن محوری است که شامل سران و مدیران اجرایی از صدر تا ذیل نمیشود ولی به افراد جامعه که در این هرم قرار ندارند دشمن محوری ملاک عمل میشود؟؟این یک طرف موضوع و سمت دیگر موضوع و اصلی ترین وجه آن نگاه دین بنیادان و تعریف آنان از مقوله و پدیده ای به انسان است ! تعریف آنان (دین بنیادان)از انسان چیست؟ ارزش انسان و جان آدمی در این نگاه چگونه است و چگونه درک میشود؟ چرا اینگونه اطلاعیه ها در دو یا سه سطر آن به ارزش انسان و حقوق او و ارزش جان تک تک افراد جامعه نمیپردازد و این سوال را از این جنبه در عرصه فکری اجتماع ترویج نمیکند که این حق تک تک مردم ایران است که در مقابل عفریت ویروس کرونا با دستاورد های علمی و پزشکی روز مقابله کنند و اگر امروز واکسنهایی ساخته شده این نتیجه تلاش انسان ها و پژوهشگران است و ساختن این واکسنها نه برای انسان آمریکایی و یا اروپایی است بلکه برای محافظت از انسان و بقا انسانیت است چرا به جای تمرکز به روی خامنه ای روی حقوق و مفهوم حق انسان برای برخورداری از دستاورد های روز برای مبارزه با این معضل تمرکز نمیکنید [(منظور من این نیست که به مسئولیت خامنه ای نباید پرداخت ولی مهم‌تر از مسئولیت خامنه ای مسائل بنیادین است که حداقل در دو یا سه سطر می‌تواند مطرح شود آن هم بصورت پرسش)]؟؟ و سعی نمیکنید مفاهیم بنیادین و اساسی را ترویج کنید و همان متد مرگ بر شاه را ادامه میدهید؟؟ چرا چپ امروز مسائل روزمره را با شیوه و متد کهنه شده که شاید زمانی جذابیت داشت ولی امروز شیوه و روش و متد دیگری میطلبد بررسی و تحلیل میکند و یک قدم به جلو نمیگذارد؟ و بدنبال تغییر در نحو نگاه و دیسکور و گفتگو با جامعه و عرصه فکری جامعه ایران و طرح پرسش در سطح جامعه و عرصه فکری آن نمیباشد پرسش ها از عرصه های فکری حرکت میکند و زیر پوست جامعه میرود و ساده ترین افراد را آرام آرام با این شیوه ها آشنا میکند،که از حقوق و حق فرد حال در هر عرصه ای از مسائل اجتماعی آگاه میکند.
با احترام و دوستی
مهرداد مصطفایی

از عملكرد شان واضح است که اینها کرونا را یک اسلحهٔ خداداد ميدانند و از ان برای سركوب مردم ايران را استفاده میکنند. تمام رفتارشان در این مورد ، بیماری کرونا، نشان از ان دارد. قرنطينه نکردنها، دروغ گفتن ها ی مختلف در مورد واکسن داخلی و تحریمها، و حالا عدم اعتماد به واکسن خارج همه نشان دهنده استفاده سلاحی از کروناست.
حماقت جزء این مسئله هست ولی این موضوع از حماقت خیلی وقت پیش گذشت. ایا ابن معقول بنظر نمیرسد؟!

نگاهی به گذشته

نخستین لینک مربوط به مطلبی است که در ژانویه 2010 در سایت رسمی خبرگزاری آلمان منتشر شده بود

زمانی که سازمان بهداشت جهانی نسبت به پاندمی آنفولانزای خوکی هشدار داد، بسیاری از مردم جهان را ترس فراگرفت. اما آنفولانزای خوکی تلفات چندانی نداشت. آیا سازمان بهداشت جهانی وصنایع داروسازی تبانی کرده بودند؟
شورای اتحادیه‌ی اروپا بررسی این ظن را آغاز کرده است. در جلسه‌‌ی استماعی که به همین منظور برگزار شد، پرسش اصلی این بود که چگونه یک ویروس آنفولانزای بی‌خطر توانست بزرگترین کمپین را که منجر به گسترش ترسی بی‌سابقه در تاریخ در میان مردم شد، به راه بیندازد. لوک هسل، نماینده‌ی صنعت داروسازی اروپا و کاجی فوکودا نماینده‌ی سازمان بهداشت جهانی، دو کارشناس برجسته‌ در امور بهداشتی، پاسخ دهندگان در این جلسه بودند. توضیح نماینده‌ی کنسرن داروسازی اروپا شنیدنی است:« ما این کار را انجام دادیم، چون از ما خواسته شده بود.» و نماینده‌ی WHO اضافه می‌کند: «پیش‌بینی چگونگی و سرعت انتشار یک پاندمی، غیر ممکن است.»

دومین لینک مربوط به مطلبی است که در نوامبر 2011 در نشریه اشپیگل منتشر شده است

در این مطلب آمده است بخش عظیمی از واکسن های خریداری شده در آلمان نابود شده است.
دلایل نابود کردن واکسن ها اینگونه عنوان شده که همان واکسن های گریپ معمولی هم می توانستند مورد استفاده قرار گیرند.تاریخ مصرف برخی از واکسن ها هم تمام شده بود

با احترام
میترا تهامی
تبانی تنگاتنگ میان سازمان بهداشت جهانی و صنعت داروسازی

Länder vernichten Millionen Dosen H1N1-Impfstoff