رفتن به محتوای اصلی

گذار از جمهوری اسلامی، سمت‌گیری‌ها و سیاست ما!

گذار از جمهوری اسلامی، سمت‌گیری‌ها و سیاست ما!
پیش‌نویس سند سیاسی کنگره‌ی سوم

توضیح ضروری در مورد سند سیاسی:
متن زیر توسط کمیسیون سند سیاسی تنظیم شده و بعد از دریافت پیشنهادات از رفقا تدقیق و تکمیل شده‌است. مواردی که در کمیسیون مورد تایید نبود، با رنگ آبی مشخص شده‌است.
 این متن برای تصمیم‌گیری به کنگره‌ی سوم حزب ارائه خواهد شد.

 گذار از جمهوری اسلامی، 

سمت‌گیری‌ها و سیاست ما!

الف: مهم‌ترین رخداد در بازه‌ی زمانی اخیر کشورمان، جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» است، که در عرض چند ماه توانست سیمای سیاسی کشور را دگرگون کند؛ این جنبش با به چالش کشیدن سلطه‌ی نهادهای سرکوب و زیر سوال بردن کل حکومت و بی‌اعتبار ساختن راس آن، خامنه‌ای و بیت او، و نیز کاربست مبارزه‌ی خشونت​ پرهيز، موفق شد سیمای سیاسی کشور را تغییر داده و توجه جهانیان را برانگیزد. جنبش «زن زندگی آزادی» تجلی تحولاتی عمیق و بازگشت‌ناپذیر در باورها و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی ماست و در آئینه‌ی دستاوردهای خود، نقشی از سیمای آینده‌ی ایران را نشانده‌است. جنبشی سکولار دموکرات، تبعیض و نابرابری‌ستیز که با نمایش همبستگی ملی و گسستی بنیادین از نظام مبتنی بر مذهب، سرآغازی برای گشودن صفحه‌ی ‌دیگری از تاریخ در برابر نسل‌های آینده شده‌است. زنان کشور ما که از همان فردای انقلاب، رزمنده‌ی پیگیر مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی در برابر جمهوری اسلامی بوده‌اند، نقش اصلی را در شکل دادن به این برآمد انقلابی داشته‌اند؛ شعار محوری این جنبش انقلابی با نام زن آغاز و ثبت شده‌است. هم‌چنین، مبارزات حق‌طلبانه‌ی ملیت‌های تحت تبعیض، - مخصوصاً در کردستان و بلوچستان – و پایداری آن‌ها در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، موقعیت این تبعیض‌ستیزی‌ها را در فضای سیاسی کشور تقویت کرده، موجب همدلی بیشتر مردم با مطالبات به‌حق آن‌ها شده که به‌نوبه‌ی خود تحول نوینی در مبارزات مدنی و مردمی کشور ‌است.

ب: کشور ما با بحران‌​های پرشمار و درهم تنيده‌ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی عمیقی درگیر است که جمهوری اسلامی عامل اصلی ایجاد اين بحران​‌ها است. تداوم و تعميق این بحران‌ها، از یک سو  زندگی بخش بزرگی از مردم کشور را به فلاکت نشانده و موجوديت کشور را با مخاطره روبرو ساخته‌است. اما از سوی دیگر، جامعه را هم به چاره‌جوئی واداشته‌است. جمهوری اسلامی ناتوان از مهار اين بحران‌هاست و در عین حال، با فروریزی مشروعيت، ناکارآمدی‌، فساد نهادینه و ساختاری مواجه است. جمهوری اسلامی در اساس با اتکاء بر ارگان های نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، تبليغاتی و توسل به سرکوب ادامه‌ی حيات می دهد و پايگاه اجتماعی آن مدام رو به کاهش است. توسل به سرکوب خشن، خود نشان از فاصله‌ی عمیق بین حاکمیت و مردم است که روز به روز بیشتر می‌شود.

ج: بیش از ۸۰ درصد مردم ایران، به‌ویژه زنان که اولین آماج سرکوب رژیم جمهوری اسلامی بوده‌اند، از وضعیت موجود ناراضی و خواهان تغییر آن هستند. این ذهنیت و روانشناسی سیاسی در بین مردم وجود دارد که وضعیت موجود ناپایدار و تغییر امری اجتناب ناپذير است. جمهوری اسلامی تنها با تکیه بر ارگان‌های نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، تبلیغاتی و با توسل به سرکوب ادامه ی حیات می‌دهد و پایگاه اجتماعی آن مدام رو به کاهش است. ادامه‌ی این روند،‌ در جامعه‌ی جنبشی ایران که به دلیل تراکم بحران ها و انباشت نارضایتی ها با دوره‌های متناوب و تصاعدی خیزش‌های مردمی و افت‌های مقطعی آن روبه‌رو است، به فرسايش اقتدار حکومت و شکاف در درون ساختار قدرت انجاميده و زمينه را برای شکل گیری موقعيت انقلابی فراهم می سازد. خیزش‌های مردمی از دهه‌ی نود (خیزش دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸) تاکنون، همه بر گذار از جمهوری اسلامی، به مثابه‌ی تنها راه نجات جامعه تاکید کرده‌اند. مردم ایران به تجربه دریافته‌اند که ساختار قدرت جمهوری اسلامی اصلاح‌ناپذیر و خود، سدی در برابر هر نوع تحول اساسی و راهگشا در جامعه‌است. راه تغییر اساسی در کشور ما، از برکناری جمهوری اسلامی می‌گذرد.

د: هم‌اکنون برخی مولفه‌های موقعيت گذار يا موقعيت انقلابی تكوين يافته و برخی مولفه‌های آن هنوز تکوين پيدا نکرده‌است. اكثريت مردم ايران نمی‌خواهند مثل گذشته زندگی کنند، اما جمهوری اسلامی علیرغم شکنندگی‌‌اش، هنوز برای چند صباحی قادر به اعمال سلطه‌ی سياسی خود بر جامعه است. تکمیل مولفه‌‌های موقعيت انقلابی، در گرو تداوم و گسترش روند مبارزات انقلابی، حضور گسترده‌تر مردم در اعتراضات، سازمان​يابی گروه‌های مختلف اجتماعی، هم‌پوشانی جنبش‌های مردم‌نهاد، تشدید فشارهای بين‌​المللی، شکل‌​گيری رهبری سياسی و تعمیق شکاف در کانون قدرت و سست شدن اراده‌ی سرکوب است، که جملگی در راستای تامین و تکوین گذار از جمهوری اسلامی و برکناری آن است.

پیشنهاد حذف:
بخش اول پیش‌نویس سند را که صرفا گزارش و تحلیل است، از سند حذف کنید.

۱- بی‌نتیجه ماندن همه‌ی تلاش‌ها برای تغییرات هر چند محدود در جمهوری اسلامی در طول سه‌دهه‌ی گذشته، سترونی نظام جمهوری اسلامی را بیش از هر وقت دیگری در برابر دیدگان عموم قرار داده‌است. بخش بزرگی از مردم که خواهان زندگی بهتر، تغییر در سمت تحقق آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و پیشرفت کشور هستند، به  تجربه به این باور رسیده‌اند، که در ساختار قدرت جمهوری اسلامی، امکان تغییر از درون وجود ندارد و راه تغییر از برکناری این نظام حکومتی می‌گذرد.

۲- ما در گذار از جمهوری اسلامی بر جنبش های اجتماعی، نهادهای مدنی، خیزش‌های مردمی متکی بوده، گسترش اعتراضات و اعتصابات، سازمان‌یابی مستقل مردم، تلفيق خيزش‌های اعتراضی مردم، اعتراضات خیابانی، اعتصابات صنفی، اعتصاب عمومی، نافرمانی‌های مدنی، پیوند و هم‌زمانی آن‌ها را، راهکارهای گذار دموکراتیک از حکومت می‌دانیم و از آن‌ها قاطعانە حمایت می‌کنیم. در حال حاضر نافرمانی مدنی به شکل رایجی از مبارزه عليه حکومت تبديل شده و با زندگی روزمره‌ی مردم درآميخته‌است. در عین حال، ما مبارزات مردم برای عقب نشاندن حکومت در هر زمینه‌ای و به هر اندازه‌ای را، به سود روندهای دموکراتیک و گامی به جلو در مبارزه‌‌ علیه استبداد دین‌سالار می‌دانیم.

پیشنهاد برای افزودن:

۳- در چشم انداز بلاواسطۀ وضع موجود، گذار از جمهوری اسلامی جز با برکناری آن متصور نیست. این ارزیابی برای حزب ما، به مثابه یک نیروی تحولخواه و مسالمت‌جو، به این معناست که در راستای برکناری جمهوری اسلامی، با اتکا به قدرت مردم و نهادهای مردمی و مبتنی بر اصل مسالمت عمل کند.

با این حال کم ‌دردترین شکل گذار از جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی می‌تواند توافق اصولی بخشی از حکومت با بخش‌هائی از اپوزیسیون بر سر گذار سازمان‌یافته به ساختار دیگری باشد (گذار توافقی). در شرائط کنونی، نه چنین نیروئی را در حکومت می‌توان یافت و نه نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در موقعیت تحمیل این راه به جمهوری اسلامی اند.

منتفی نیست که با تعمیق مبارزات مردمی و تغییر توازن قوا علیه حکومت، حتی در آیندۀ نزدیک، گذار توافقی موضوعیت یابد. این نکته برای حزب ما به این معناست که از هم اکنون در راستای الزامات این نوع گذار عمل کند. در رأس این الزامات نیل به وفاق ملی متکی بر حمایت گسترده مردمی است.

۳- تمرکز ما بر تامین حضور گستردهی مردم در خیابانها، دانشجویان و دانشآموزان در اعتراضات دانشگاهها و مدارس، اعتصابات سراسری کارگران، کامیونداران، کسبه و بازار، اعتراضات معلمان و گروههای دیگر اجتماعی است. همین حضور هم می تواند حکومت را به عقبنشینی وادار سازد و  بستر مساعد برای گذار مسالمتامیز و دموکراتیک را فراهم آورد. سازماندهی و تشکلیابی گروههای مختلف اجتماعی در تداوم تجربیات این دوره، فرصتی برای سازماندهی در اشکال مختلف بهویژه سازماندهی محلهمحور، تشکلهای صنفی، کمیتهها و صندوقهای اعتصاب است. برآمد ۲۰ تشکل صنفی و مدنی و انتشار منشور مطالبات حداقلی را، تلاشی ارزنده در این راستا ارزیابی میکنیم تلاش مقدم حزب ما در این جهت و در تقویت امر سازماندهی و تشکلیابی گروههای مختلف اجتماعی خواهد بود.

۴- سیاست ما در زمینهی اتحادها، ائتلاف و همکاری‌‌هابرای گذار عبارت است از:

  • الف: مابه عنوان یک نیروی مدافع سوسیالیسم دمکراتیک برای نزدیکی و اتحاد نیروهای چپ دموکرات تلاشمیکنیم و از گفتگو و همکاری با دیگر جریانات و نحلههای چپ برای تشکیل یک بلوک چپ برای دفاع از منافع کارگران و دیگر مزد و حقوقبگیران در سایر عرصهها استقبال میکنیم.
  • ب: ما خواهان گذار از جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با حکومتی دموکراتیک و سکولار در شکل جمهوری هستیم، برای ایجاد ثقلی از جمهوریخواهان، تقویت آن و اتحاد وسیع در بین نیروهای جمهوریخواه تلاش میکنیم.
  • پ: انسجام نیروهای چپ و تشکیل ثقل جمهوریخواهان مهم و بسیار ضروری است، اما برای عبور از سد جمهوری اسلامی، کافی نیست. ما بر گفتگو برای ایجاد مرکز هماهنگی نیروهای اپوزیسیون که به دموکراسی، سکولاریسم و پلورالیسم باور دارند و در این راستا به انتخابات آزاد، قضاوت صندوق رای، پذیرش نتیجهی آن و تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی جدید پایبند هستند، تاکید داریم.
  • ت : از نظر ما تشکیل بلوکهای مختلف و تنظیم رابطهی بلوکها و همکاری در هر حدی که اشتراکات اجازه میدهد، به شکلگیری مرکز هماهنگی استحکام بیشتری میبخشد. هماکنون بلوکهای متعددی در بین نحلههای مختلف اپوزیسیون شکل گرفتهاند و یا در حال شکل گرفتن هستند. يکی از اين بلوک​‌ها ائتلاف "همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران" است که حزب ما هم يکی از اعضای آن است. ما بر تلاش خود برای گستردهترین ائتلاف و اتحاد نیروهای جمهوریخواه در یک بلوک، ادامه خواهیم داد. شکلگيری بلو‌‌ک​‌ها، امکانات جدیدی را در برابر نیروهای اپوزیسیون سکولار دموکرات برای رسیدن به تفاهمها و توافقهای جمعیتر و دیالوگ بر سر مسیر پیش روی، ایجاد میکند.
  • ث: گفتگو، پرنسیپ ما در ارتباط با نیروهای سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی است. هدف ما در این گفتوگوها، شناخت متقابل از مواضع یکدیگر، بررسی موانع همکاری نيروها، دستیابی به تفاهم و راهکارهای غلبه بر آنها، يافتن نکات اشتراک و در صورت امکان، سازمان دادن همکاریها است.

۵- برای گذار از جمهوری اسلامی، ضروری است که ضمن مخالفت با حملهی نظامی، تحریمهای اقتصادی علیه معیشت مردم و آلترناتیوسازی توسط دولتها، از فشارهای بینالمللی به جمهوری اسلامی برای آزادی زندانیان سیاسی، توقف شکنجه، اعدامو تامین حقوقبشر استقبال کرد

پیشنهاد برای افزودن:

حمایت از مبارزۀ مردم ایران برای زندگی آزاد و امن در کشور خویش، و تقویت مبارزۀ ایرانیان رانده شده از کشور برای بازگشت امن به میهن، یک مطالبۀ گرهی ما از سازمانهای بین المللی ذیربط و دولتهای پایبند به حقوق بشر است.

۶- از شاخصههای فروپاشی حکومت اقتدارگرای جمهوری اسلامی، شکلگيری شکاف و چند دستگی درون آن است. شکاف و اختلاف عمدتا بر سر رویکردها برای بقای حکومت، نوع مواجهه با جنبشهای اجتماعی و کاربرد خشونت، کوشش بخشی از حکومت برای حفظ خود و قربانی کردن بخش ديگر، سياستهای اقتصادی، رقابتهای شخصی و جانشینی حاکم شکل میگيرد. حزب ما در سیاست خود علیه جمهوری اسلامی رصد کردن شکافهای درون حکومت را ضروری میداند و معتقد است که گسترش اعتراضات، میتواند به تضعيف حکومت و ریزش در بدنهی آن منجر گشته، ارادهی سرکوب را سست کرده و فرصتهای گرانبها برای سازمانيانی گروههای اجتماعی، همکاری و ائتلاف نيروهای اپوزيسيون فراهم آورد. ما در مشی سیاسی خود بر این تاکید داریم که همانا مبارزهی گسترده و خشونتپرهيز، پرهيز از انتقامجوئی و کاربرد سياستهای سنجيده نسبت به نیروهای مسلح، در عین تاکید بر حق مسلم دادخواهی در رابطه با جنایات رژیم، میتواند شکافهای درون حکومت را تعمیق داده و موجب ریزشدر نهادهای حکومتی و فاصله گیری از آن شود.

۷- جامعهی ما با توجه به بحرانهای پرشمار و درهمتنيده و شکافهای متعدد و متقاطع، آبستن تحولات بنیادین است و هر رخدادی میتواند به زبانه کشيدن اعتراضات و گسيل مردم به خيابانها منجر شود. با توجه به موقعيت ويژهی علی خامنهای به عنوان رهبر - ولی فقيه در ساختار قدرت، مرگ او میتواند به شکلگيری یا تعمیق شکافهای حکومتی، گسترش اعتراضات، جابهجائی قدرت، تحول سیاسی و تکوين مولفههای گذار از جمهوری اسلامی بيانجامد. لازمهی بهرهگیری از چنین تحولاتی، تقویت حضور حزب در حیات سیاسی جاری در ایران و تسریع هرچه بیشتر روند تأمین هماهنگیها در اپوزیسیون سکولار دموکرات است.

۸-  جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» عمیقأ خشونتپرهيز بوده و این امر در جلب گروههای اجتماعی و حمايتهای بينالمللی تاثیر بهسزائی داشت. مبارزهی مبتنی بر اصل خشونت پرهیزی وجهی از الزامات گذار از جمهوری اسلامی است. در عین حال، ما بر این باوریم که دفاع مشروع در مقابل سرکوب امر پذيرفته شدهای است و مردم حق دارند در مقابل سرکوب از خود دفاع کنند.

۹- بحران اقتصادی یکی از عوامل تعیین کنندهی فروپاشی جمهوری اسلامی است. این بحران بسترساز اصلی مبارزات معیشتی گروه‌‌‌های مختلف اجتماعی و مطالبات آنها علیه حکومت است. مبارزات رو به گسترش و پیوستهی مردم در چالش با حکومت، هرچه بیشتر خصلت سیاسی به خود میگیرد. سیاست حزب ما، برقراری پیوند زنده با جنبشهای مطالباتی و مدنی مردم و افق گشایی دموکراتیک در برابر این شط عظیم مبارزاتی علیه رژیم و سیاست‌‌های آن است. ما پیگیرانه  از این مبارزات حمایت میکنیم و بر گره خوردگی امر آزادی و عدالت تاکید داریم.

۱۰- خيزش دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ برخاسته از وضعيت فلاکتبار تهیدستان و طبقهی متوسط فرودست، کارگران و زحمتکشان بود. در سالهای گذشته بهجهت بحران اقتصادی و سياستهای مخرب حکومت، زندگی گروههای فرودست جامعه وخيمتر شده و زمينه را برای خيزش آنها فراهم آوردهاست. پيوند دادن مطالبات جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» با جنبش مطالباتی کارگران، معلمان، دانشجويان و خيزش فرودستان جامعه، یکی از الزامات گذر از جمهوری اسلامی است. تلاش در این راستا از وظایف محوری نیروهای چپ و عدالتخواه کشور به شمار میرود. گره خوردن مبارزهی اجتماعی برای نان با آزادی و دمکراسی، واقعیت صحنهی سیاسی ایران است.

پیشنهاد به جای بند۱۰:

خيزش دی‌ماه ۹۶ و آّبان ۹۸ برخاسته از وضعیت فلاکت بار تهیدستان و طبقه‌ی متوسط فرودست، کارگران و زحمتکشان بود. در سال‌های گذشته به‌جهت بحران اقتصادی و سياست‌های مخرب حکومت، زندگی گروه های فرودست جامعه وخيم‌تر شده و زمينه را برای خيزش آن‌ها فراهم آورده‌است. جنبشی که بر تحرکات اعتراضی و انقلابی دهه های اخیر جامعه، خاصه بر خیزش‌های  ۱۳۹۶و ۱۳۹۸ و جنبش "زن، زندگی، آزادی" بنا شود، از آن‌ها فراتر رود و مبارزه برای معیشت شایسته را، با مبارزه برای آزادی و دموکراسی گره زند، یکی از الزامات گذار از جمهوری اسلامی است. ترویج این ضرورت از زمره وظایف کانونی ما در دورۀ پیش روست.

  ۱۱- شعار راهبردی ما گذار از جمهوری اسلامی، جایگزینی آن با جمهوری سکولار و دموکرات، برگزاری انتخابات آزاد، تشکیل مجلس موسسان و تدوين قانون اساسی جدید است. نظام سیاسی پیشنهادی ما مبتنی بر موازین حقوق بشر و رفع هرگونه تبعیض جنسی و جنسیتی، عقیدتی، دینی، ملی و قومی و توام با تامین حقوق دموکراتیک ملی و قومی است. ما بر تمرکززدایی و ضرورت ادارهی امور هر منطقه به دست ساکنان آن تاکيد داريم و مدافع تامين حقوق ملی، وحدت ايرانيان و یکپارچگی کشور هستيم. از نظر ما فدراليسم یکی از اشکال مناسب برای عدم تمرکز و رفع تبعيض ملی و قومی در ایران است.

پیشنهاد برای حذف: 

شعار راهبردی ما گذار از جمهوری اسلامی، جایگزینی آن با جمهوری سکولار و دموکرات، برگزاری انتخابات آزاد، تشکیل مجلس موسسان و تدوين قانون اساسی جدید است.

۱۲- کشور ما با بحران زیست‌محيطی در حوزه های مختلف، به‌ويژه آب و خاک مواجه‌ است. بحرانی که عمدتاً ریشه در سياست‌ها و عملکرد جمهوری اسلامی دارد. تخریب محیط زیست، ابعاد ویرانگری پیدا کرده و به مسئله‌ی حاد جامعه ما تبديل شده‌است. اين بحران طی سال‌های گذشته، به برآمد اعتراضی گروه‌هائی از کشاورزان در اصفهان و خوزستان انجاميد. ما از اعتراضات و مطالبات مردم در این حوزه حمايت می‌کنيم و مبارزه علیه تخریب محیط زیست را، بخش جدائی ناپذیری از تلاش مردم برای رهائی از سیاست‌های ویرانگر جمهوری اسلامی می‌دانيم. ما از تشکل ها و کمیته های تخصصی محیط زیست که برای برنامه‌ریزی جامع ملی و محلی گام بر می دارند و برای پیشگیری از تخریب بیشتر محیط زیست و مدیریت بحران آب و زیست بوم تلاش می کنند، حمايت می کنیم. به بازداشت و زندان و قتل فعالان محیط زیست باید پایان داده‌شود. ما با تاکید بر لزوم رعایت کنوانسیون‌های بین المللی در باره‌ی محیط زیست و رفع خطر گرم شدن زمین، پشتیبان هر اقدام ضرور بین المللی در جهت حفظ محیط زیست هستیم.

۱۳- جنبش انقلابی«زن، زندگی، آزادی» در اعتراض به قتل مهسا امینی و عليه  حجاب اجباری شکل گرفت و با آن پيوند خورد. شمار زیادی از زنان در جريان جنبش مهسا حجاب از سر برداشتند و آزادی پوشش را بر حکومت تحميل کردند. اکنون حکومت تمام قوای خود را به کار گرفته تا وضعيت را به قبل از جنبش مهسا برگرداند. مبارزه عليه حجاب اجباری، با تداوم روند مبارزاتی در هم آميخته و به گرانيگاه مهمی در گذار از جمهوری اسلامی، استقرار دموکراسی و به عاملی مهم در گسترش نافرمانی مدنی تبديل شده‌است. حزب ما همگام و همراه مبارزه‌ی زنان و مردان عليه حجاب اجباری و برای آزادی پوشش و برابر حقوقی زن و مرد مبارزه می‌کند.

 ۱۴- توحش و حملۀ ممتد شیمیائی به مدارس دخترانه از درون حکومت برمی‌خیزد و از حمایت نیرومندی در درون آن برخوردار است. در وضع مرعوب حکومت، تکرار چنین جنایاتی علیه جامعه در آینده منتفی نیست. این جنایات مبین تعرض شریرانه‌ علیه امنیت مردم است. ما کل حکومت  و در راس آن علی خامنه‌ای را مسئول مستقیم این وحشیگری‌ها می‌دانیم، و همه‌ی مردم کشور را به مبارزه‌ی جمعی و مدنی با آن فرامی‌خوانیم.

۱۵- اعدام و شکنجه دو رکن اساسی حاکمیت جمهوری اسلامی در سرکوب مخالفان و مواجهه به معضلات اجتماعی هستند. پرونده سازی برای معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، صدور احکام اعدام در مورد آنان، و قتل آنان از جمله اقدامات رژیم علیه جنبش انقلابی مردم است. ما برای لغو اعدام و پایان دادن به شکنجه در زندان‌ها مبارزه می‌کنیم و بر ضرورت تداوم و گسترش اتحاد عمل علیه اعدام و شکنجه در ایران پای می‌فشاریم. ما مخالف صدور حکم اعدام به مثابه‌ی بی‌رحمانه‌ترین، غیرانسانی‌ترین‌ و تحقیرآمیزترین شیوه‌ی مجازات هستیم و با اعمال این مجازات در همه‌ی شرایط، صرف نظر از این‌که  متهم چه کسی است، شرایط وقوع جرم چه بوده، فرد بی‌گناه یا گناهکار است، بدون استثنا مخالف هستیم. ما هم‌چنین، مخالف هر نوع شکنجه، اجبار به اعتراف در زندان‌ها هستیم.

۱۶- در حال حاضر، سیاست خارجی حکومت متکی بر راهبرد «نگاه به شرق»، مهار نسبی تنش با «غرب» و تعدیل در تنش‌زایی‌ها با حکومت‌های عربی و در راس آن‌ها عربستان سعودی است. این مهار و تعدیل نه به‌معنی تغییر رویه‌ی دیرینه، بلکه اقتضا‌ی منطق«سازش در خارج، سرکوب در داخل»، بن‌بست‌ها در رویکرد «عمق استراتژیک» و نیز ناشی از نیاز دولت چین به تنش زدایی در منطقه است. با تشدید تنگناهای داخلی رژِیم، تداوم تنش زدائی گفته شده منتفی نیست. این روند در کنار صلبیت نسبی در مناسبات پایه‌ای جهانی - ناشی از تشدید رقابت بین آمریکا و چین و جنگ اوکراین – در عین تنگناها، حاوی برخی مفرها برای جمهوری اسلامی جهت تخفیف بحران‌های آن است. علیرغم دشواری‌های بسیار، از سرگیری مذاکرات برای "احیای برجام" منتفی و مشروط به خاتمه‌ی جنگ در اوکراین نیست. ما تامین منافع ملی کشورمان را در برقراری یک صلح پایدار در خاورمیانه و عادی سازی رابطه با جهان می‌دانیم. در این راستا، تنش‌زدائی در مناسبات با غرب و عموم کشورهای منطقه به شمول اسرائیل، در گرو خاتمه دادن به سیاست "عمق استراتژیک" و پایبندی به الزامات تامین منافع ملی کشور است.

 

 

دیدگاه‌ها

سیامک سلطانی

دوست ارجمند سیروس؛

با درود. متأسفانه پیام قبلی شما حاوی نکاتی بودند که کاملاً با اساسنامه و مواضع تأیید شده و انتشار یافته حزب، در تقابل قراردارند؛ به همین دلیل نیز از انتشار آن ممانعت به عمل آمد.

با احترام.

س., 30.05.2023 - 13:40 پیوند ثابت
سیروس

چرا نظر ارسالی من تأیید و نمایش داده نشد . حتی اگر این نظر مغایر با دیدگاههای کل فراکسیونهای حزب چپ باشد، حتی اگر با روش و منش حاکم بر حزب همخوانی نداشته باشد ، مادامیکه حاوی الفاظ رکیک و توهین آمیز نباشد ، بایستی در ستون نظرات منعکس شود .

د., 29.05.2023 - 18:02 پیوند ثابت
اژدر بهنام

رفقای عزیز حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
به نظر من، حزب در قرن بیست و یکم زندگی می‌کند ولی هنوز لباس‌های دوره قاجار را می‌پوشد، به زبان همان عصر سخن می‌گوید و می‌نویسد!
متاسفانه این پیش نویس، با همان کلیشه‌های 150 سال پیش نوشته شده است.
به عنوان یک شهروند ایرانی انتظار دارم وقتی حزبی سندی با این تیتر ارائه می‌دهد، تنها سیاست‌ها و سمت‌گیری‌های خود را، روشن و شفاف بنویسد. پیش‌نویس سند سیاسی شما پر است از حواشی و زوائد!
شما آن را به دو بخش تقسیم کرده‌اید. بخش اول گزارش و تفسیر است و هیچ ربطی به سیاست‌ها و سمت‌گیری‌ها ندارد!
بخش دوم که بخش راهبردی سند است، توالی موضوعی و منطقی ندارد. منِ شهروند ایرانی، ابتدا می‌خواهم بدانم که راهکار اصلی شما چیست تا بعد به مسایل دیگر برسم. با این منطق، بهتر این است که بند 11 در ابتدا بیاید تا بقیه بندها تکمیل کننده آن باشند.
پیش‌نویس سند، از این شاخه به آن شاخه پریده است و انسجام موضوعی ندارد.
در هر یک از بندها صرفا به ارائه سیاست یا سمتگیری خود نپرداخته‌اید بلکه توضیح واضحات را هم به آن افزوده‌اید و خواننده باید از میان آنها، سیاست شما را پیدا کند. از این رو پیش‌نویس، روشن و شفاف نیست و از هر بندی می‌توان تفسیرهای گوناگون ارائه داد.
باور کنید که کارگران و دهقانان و آموزگاران و کارمندان و... نه وقت و نه حوصله خواندن چنین متنی را دارند. اگر فکر می‌کنید مخاطب شما این طبقات و گروه‌ها هستند، سند خود را خلاصه، فرمول‌وار و زمینی بنویسید. مثلا اگر می‌خواهید بنویسید که قصد شما خروج از درِ اتاق است، همان را بنویسید و "در" و "دیوار" و "اتاق" را تعریف نکنید تا برای مخاطبان شما روشن، شفاف و قابل درک باشد.
احترام به مخاطب ایجاب می‌کند که متن نوشته شده، ویرایش شود. پیش‌نویس شما ویرایش نشده است و اشتباهات املایی و انشایی فاحشی دارد.
با مهر بسیار
اژدر بهنام
 

چ., 17.05.2023 - 13:34 پیوند ثابت
احمد

در این سند اشاره ای به لغو اعدام نشده وملیت های داخل ایران توجه نکرده اید .اتحاد با نیروهای چپ که اصلی ترین وظیفه شما بعنوان حزب چپ فراموش شده است.در سند همگامی از تشکل های کارفرمایی دفاع شده اما از قانون کار مترقی وتشکلهای مستقل اشاره ای نشده است دوستان گرامی باهر قیمتی نباید از مواضع اصلی ورسالت انقلابی کوتاه امد به بهانه اتحاد امسال اقای علی افشاری ویا جبهه ملی  این دیدگاه من بود با احترام 

س., 16.05.2023 - 13:12 پیوند ثابت
سهیر

تمام اعتمادبه نفس رژیم به مقداردریافتی ازفروش نفت وسایراست.همین پارامترمیتواندسیاست های آینده رژیم رانشان دهد.وفقط به همین زنده است .بساط دزدی کم شود ازدریدن همدیگرابایی ندارند.دین ،خدا،پیغمبروهمه چیزشان همین دلارها است.

س., 16.05.2023 - 08:15 پیوند ثابت
آذربایجان فدائیسی

تازمانیکه حزب چب وسایر نحله های فکری چب - ایران را یک کشور کثیرالمیلله نشناسد وموافق حق تعیین سرنوشت ملل ساکن در ایران نباشد ره به جایی نخواهید برد -فدرالیسم قومی نداریم اول باید ملت های ساکن در ایران را قبول بکنید بعدا شعار فدرالیسم بدهید
در ضمن ما سوسیالیسم دموکراتیک وغیر دموکراتیک نداریم ما سوسیالیسم علمی داریم که تنها راه نجات بشریت از استثمار و استعمار وبرقراری عدالت اجتماعی می باشد
برقرار باد جمهوری دموکراتیک خلق های ساکن درکشور کثیرالمیلله ایران

س., 16.05.2023 - 07:27 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید