رفتن به محتوای اصلی

عدالت حلقە مفقود در میان اپوزیسیون لیبرال!

عدالت حلقە مفقود در میان اپوزیسیون لیبرال!
یادداشت

بی عدالتی در چند دهە اخیر با شتاب کم سابقەای در حال رشد بودە است و بر شتاب آن افزودە شدە است. افزایش مداوم فقر و فلاکت، اختلاف و فاصلە طبقاتی موجب راندە شدن حدود نیمی از جمعیت کشور بە زیر خط فقر گردیدە. میلیون ها نفر از جمعیت کشور محتاج نان شب شان هستند. دەها میلیون نفر بە دلیل تغذیە نامناسب و کمبود ویتامین از سوءتغذیە در رنج اند، شمار بزرگی از کودکان و فقرا برای سیر کردن شکمشان سطل های زبالە را می کاوند و شمار دیگری از جوانان با خرید و فروش مواد مخدر امرار معاش می کنند. خیابانهای شهرهای بزرگ مملو از کودکانی است کە برای زندە ماندن بە ناچار بە هر کاری تن می دهند و یک چهارم کل جمعیت کشور نیز در حاشیە شهرهای بزرگ با انواع محرومیت ها روزگارشان را سر می کنند. میلیونها نفر از جوانان و جمعیت کشور بیکارند. بنا بە گزارش تازەای کە در این هفتە منتشر شد، نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان بالغ بر ٤٠ درصد گردیدە، نرخ اشتغال در میان زنان کە نیمی از جمعیت کشور هستند بە زحمت بە ٢٠ درصد می رسد و ٣٠ درصد جوانان بدون شغل عاطل و باطل هستند و از پیداکردن شغل ناامید شدەاند. هزینە مسکن بە حدی رسیدە است کە دیگر کمتر شهروند معمولی را می توان یافت کە با درآمد خود بتواند از پس هزینە مسکن برآید. در مقابل دەها میلیون مردم فقرزدە و محروم از همە چیز، اقلیت کوچکی از وابستگان بە قدرت وجود دارد کە بواسطە در اختیار گرفتن قدرت و درآمدهای کشور و استثمار نیروی کار آنقدر ثروت بهم زدەاند کە هر چە هم ریخت و پاش می کنند روز بە روز ثروت شان بیشتر می شود و آنقدر ثروت دارند کە مقدار هنگفتی از آن را در کشورهای دیگر سرمایە گذاری می کنند! رقم پولی کە از طرف این جماعت حریص و طماع کە ثروت های کشور را ملک طلق خودشان می دانند، از کشور خارج می شود سالانە بین ٣٠ تا ٤٠ میلیارد است. با این پولها می شود بیشتر این بی عدالتی ها را از بین برد.

جامعە اگر در گذشتە سە قطبی بود و بین طبقات ثروتمند و فقیر قطب متوسطی هم وجود داشت کە طبقە متوسط نام گرفتە بود، در این سالها با تغییر رویکردهای دولتها در جهت منافع سرمایەداران بزرگ، بیشتر و بیشتر بسوی بە زیر فقر راندن طبقە مزد بگیر و اقشار پایین و تضعیف قطب میانی و دو قطبی شدن جهت گیری نموده است. بە واقع سر منشا قطبی شدن و بی عدالتی های فزایندە نتیجە سیاستهای اقتصادی – اجتماعی دولتها و تعرض مداوم بە حق و حقوق و دست آوردهای طبقە کارگر در چند دهە اخیر و سرکوب مبارزات حق طلبانە کارگران و سازمانهای کارگری است. سرکوب جنبش کارگری تنها بە تضعیف حق و حقوق کارگران و اقشار پایین جامعە منجر نشدە است، لایحە های میانی بە پایین و مدرن طبقە متوسط را هم تضعیف نمودە است، مبارزە زنان برای برابری و علیە تبعیضات جنسی و دیگر گروەهای اجتماعی عدالت خواە را نیز تضعیف نمودە است. این فعل و انفعالات سبب ساز شکل گیری یک تمایل نیرومند عدالت خواهانە در میان گروە های آسیب دیدە از بی عدالتی های موجود گردیدە. گرچە رسیدن بە عدالت اجتماعی و حفظ آن در دراز مدت بدون برخورداری از آزادیهای واقعی و نهادینە شدە برای شهروندان در هیچ کشوری ممکن نیست، با این همە خواست عدالت در صدر مطالبات اکثر گروەهای اجتماعی قرار گرفتە است.

نا گفتە پیداست کە با وجود چنین جو و فضایی تلاش هر جریانی برای سازماندهی یک بدلیل بدون در نظر گرفتن گرایش عدالتخواهانە موجود نمی تواند با استقبال چندانی از طرف جامعە بە جان آمدە از حکومت مستبد و عدالت ستیز مواجە شود. حلقە مفقود تلاشهایی کە در خارج از کشور توسط برخی جریانات لیبرالی برای ایجاد بدیل جمهوری اسلامی و از فراز سر جنبش های اجتماعی فعال در داخل کشور صورت می گیرد عنصر عدالت خواهی است.

دیدگاه‌ها

محمد

درداینجاست که سازمانهایی که داعیه رهبری طبقه کارگررادارندفقط مسابقه یادآوری کتب کلاسیک رادارندوچه کسی چپ تراست پنج گروه باهم جمع شده اندوتمام فکروذکرشان این مسابقه است تا عقب نمانند وازهمه تندترآذراست که بازهیچکدام راقبول نداردیکی ازآنها جامعه راشخم نزد فقط وفقط شعارکه ادم یاد تابلوهای نئون شهرهای بزرگ می افتد فحش نمی دهم ولی به آنها میگویم فقط یک تکیه گاه نشان دهید که بااهرم تئوری هایتان جامعه تکان بخورد

ش., 12.10.2019 - 11:27 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید