نقش حمایت اجتماعی در امحای کار کودک

3. برای حمایت از کودکان در برابر کار کودک چه باید کرد؟
1.ایجاد سیستم حمایت از کودکان: وعده ها و طرحها باید همین حالا به عمل درآیند! - ادامه
- همراه با گسترش سیستمهای حمایت اجتماعی، اطمینان از کفایت و شمول این سیستمها، این که آنها واجد تمایزات جنسیتی، و خطرات مرتبط با وضع اقلیم و منازعات ملی نیستند، بسیار اهمیت می یابد. همهگیری این واقعیت را آشکار و برجسته کرده است که در حالی که فقیرترین و آسیبپذیرترین گروهها و جوامع در معرض بدترین تأثیرات چنین شوکهایی قرار می گیرند، از کمترین پوشش مناسب حمایت اجتماعی می توانند برخوردار شوند. برای بهبود این وضعیت باید سیاستها و برنامههای فراگیری تدوین شوند و به اجرا درآیند، که به نیازهای کودکان کار، دختران و زنان، کودکان دارای معلولیت، کودکان مهاجر و سایر گروههای حاشیه ای و رانده شده توجه ویژه داشته باشند. کار قابل توجهی نیز لازم است تا اطمینان حاصل شود که برنامه های حمایت اجتماعی می توانند به شوکهای مختلف پاسخ دهند، تا به این ترتیب از تأثیرات نامطلوب آنها بر الزام کار کودکان جلوگیری شود. اقداماتی که در دوران کووید-19 برای مقابله با آثار معیشتی آن به کار گرفته شدند، میتوانند و باید با هدف اولویت دادن به سرمایه گذاریهای ناظر بر تخفیف شکافهای بحرانی معمول گردند.
- با تقویت سیستمها، کشورها باید به سرعت به سوی حمایت اجتماعی جهانی از کودکان حرکت کنند. مقابله با ویروس کووید-19 هرچه بیشتر اهمیت سیستمهای قوی حمایت اجتماعی را محرز ساخته و فرصتی را فراهم آورده است تا در زمینۀ حمایت اجتماعی جهانی از کودکان پیشرفتهائی حاصل آیند. این حمایت میتواند مقدمتاً در چارچوب برنامۀ یونسکو زیر نام "تسهیلات جهانی کودک"(Universal Child Benefits) ، در ابعاد نیمه جهانی یا جهانی متحقق گردد. شواهد در کشورهایی که تحت پوشش این برنامه قرار گرفته اند، و کودکان در این کشورها برای مدت طولانی از حمایت این برنامه برخوردار اند، نشان میدهند که این برنامه، نسبت به برنامه های حمایتی مشروط [به عدم استطاعت مالی]، در امر کاهش فقر موفقتر عمل می کند. به علاوه، شبیهسازیها در کشورهایی که در حال حاضر این برنامه در آنها جاری نیست، نشان میدهند که یک طرح مشابه با هزینه ای تنها معادل 1 درصد از تولید ناخالص داخلی میتواند نرخ فقر کودکان را تا 20 درصد کاهش دهد. چنین نتیجه ای اثرات بسیار مهمی در کاهش کار کودکان خواهد داشت، و همین نتیجه هم، به تنهائی، دلیل خوبی برای سیاستگذاران است تا دست به تدوین و اجرای چنین طرحی بزنند.
سیاستگذاران باید بدانند چنین نیست که کشوری ابتدا توسعه یابد و سپس سیستمهای حمایت اجتماعی را ایجاد کند. کشورها سیستمهای حمایت اجتماعی را به عنوان بخشی از برنامۀ توسعه شان ایجاد می کنند. مسامحه در ایجاد و سرمایه گذاری در سیستمهای حمایت اجتماعی از کودکان، برای هر جامعه ای که بخواهد از رفاه حاصل از توسعه برخوردار شود، فاقد منطق است. سرمایه گذاری در حمایت اجتماعی از کودکان نه تنها حقوق آنان را تضمین می کند، بلکه نقش مهمی در چرخۀ انسانی توسعه ایفا می کند. بخشی از این چرخه، گذار از کار غیررسمی به کارهای رسمی است. بخشی دیگر تقویت سیستمهای مالیاتی و حمایتهای مالی است که آسیبپذیری [گروه های معین] را کاهش میدهد و سرمایهگذاری لازم را برای شکوفائی نیروی انسانی، بهبود زیرساختهای ملی و تأمین سایر شرایطی که برای حذف کار کودکان و ضرور اند، ممکن میسازد. مؤثرترین سیستمهای حمایت اجتماعی برای مقابله با کار کودکان و علل ریشهای آن، سیستمهای یکپارچه و جامعی اند که اجزاء آن به خوبی در هر بخش و بینابخشی هماهنگ شده باشند.
به این دلایل:
- یک رویکرد سیستمی از منظر مقابله با کار کودک باید بر این تمرکز داشته باشد که چگونه ابزارهای خاص حمایت اجتماعی می توانند مکمل یکدیگر در مواجهه با انواع وضعیتهای احتمالی باشند که خانواده ها را آسیب پذیر و مستعد یا ملزم به توسل به کار کودک می کنند. البته از نظر سیستمهای حمایت اجتماعی راه حلی برای همۀ وضعیتهای ممکن وجود ندارد، بلکه ترکیبی از تعبیه های مختلف و گاه ویژه ضرورت می یابد که همواره به زمینۀ وضع، چالشهای خاص آن و انواع عوامل دیگر بستگی دارد. چنین رویکردی کاملاً مطابق با توصیه های سازمان بین المللی کار است که بر مالکیت ملی و اهمیت راهبردهای ملی برای گسترش سیستمهای حمایت اجتماعی، و بر سازماندهی یک گفتگوی اجتماعی برای نیل و تدوین چنین سیستمهائی تأکید می کند.