چه هشدارهایی در این لحظه؟

رئیس جمهور ترامپ با اعلام خروج امریکا از برجام، انتظاری را که "آیپک" از او داشت و قولی که نتانیاهو از او گرفته بود برآورده کرد. این تاجر حرفهای نشسته بر قدرتمندترین مسند جهان، خرید نظامی دویست میلیارد دلاری عربستان سعودی را با فروش رایگان اصل تعهدپذیری دولت امریکا به داو گذاشت. شورش ائتلاف سه گانه سه ناسیونالیسم متعرض و زورگوی سستبنیاد را شاهدیم!
اروپاییها بی هیچ درنگی در برابر لجاجت او ایستادند. این متحدین استراتژیک ایالات متحده امریکا، متحدینی چه در طول قرن گذشته و چه در هم اینک جاری، با "نه!" گفتن به این بلاهت و خباثت پیام دادند که موضوع برای آنان فراتر از کادر برجام است و فروریزی قلدرمنشانه و پی در پی مناسبات سیاسی و اقتصادی و حقوقی جهانی در میان است. اینکه، با چنین شلتاقبازیها دیگر نمیتوان روی تعهدات دیپلماتیک و قراردادهای بینالمللی حساب کرد. اروپا به این رسیده که جایی باید ایستاد.
اقای روحانی همراه هسته اصلی تیم دولتی خود بلافاصله پشت دوربین قرار گرفت و واکنشی را به نمایش گذاشت که کل نظام پیشاپیش بر سرش متحد شده و برایش آمادگی گرفته بود. میتوان با این حکومت از بنیاد مخالف بود اما نمیشود این موضعگیری آن را ناسنجیده ارزیابی کرد. حرف او این بود که در برجام میمانیم به این امید که بتوان با 5 طرف دیگر قرارداد و در عدم حضور امریکا توافقات را پیش برد. اینکه، ما نقض عهد نکردیم، طرف امریکایی زیر قولش زد. موضعی درست.
آقای روحانی اما در سخنانش دو مورد را هم گفت که یکی جنبه شعار و تبلیغات و وعده توخالی داشت و دیگری اجرای بازی در میدان خامنهای و سخن گفتن به کلام و لحن او!
اولی، آنجایی که گفت خروج امریکا از برجام تاثیری در اوضاع ایران نخواهد گذاشت و کسی نباید نگرانی به خود راه دهد! این درست که حکومتگران در موقعیت مبتنی بر اضطرابات برخوردی بکنند تا دل مردم خالیتر نشود، اما قرار هم نیست با لالایی گفتنها مردم را به خواب رفتن دعوت کنند! یک حکومت مسئول در چنین شرایطی باید بگوید که آری کشور با وضع سختی مواجه است ولی از آن میتوان گذشت هرگاه که خرد عمومی در کار باشد. یک حکومت مسئول در چنین شرایطی اعلام میکند که آماده بررسی و اجرای هر رویکردی است که ملت آن را وظیفه دولت در این شرایط خطیر بداند حتی تغییر در رویکردهای تاکنونی آن. نه که کوروش تو آسوده بخواب ماها بیداریم! آنهم بیداری از آن نوع که ایران را به روز سیاهی نشانده است و توده زحمت را به فلاکت روز افزون کشانده است!
بدترین سخن اقای روحانی اما این بود که ما خوشحالیم از بیرون رفتن امریکا! آیا واقعاً چنین است؟! آخر چه جای خوشحالی دارد وقتی خود میدانند با بیرون رفتن اصلیترین طرف جمهوری اسلامی از این قرارداد، برجام در آستانه بی فرجامی است؟! توهینی بزرگتر از این میتوان به شعور مردم کرد؟ مردمی که تاثیر ویرانگر سیاستهای چهار دههای کلان جمهوری اسلامی را در لحظه لحظه زندگی خود با آگاهی تمام لمس کردهاند و با چشمانی باز و شعوری روشن آنها را رصد میکنند؟
این زبان "اله و بله"هایی که، تماماً از نوع همان ترجیعبندهای خامنهای ولی فقیه است. از جنس همان "مرگ بر امریکا" گفتن، "دست چدنی توی دستکش" دانستن و "دشمن همیشگی" نامیدنها که با تحریک کردنهای مکرر و فرصت سوزاندنهای پی در پی، کشور ما را به اینجایی رسانده است که اکنون ملعبه تصمیم شخصی چون ترامپ و مدرک دزدی و مدرک روکردن اسرائیل میشود. یعنی چه که خوشحالیم وقتی خود میدانند معنی عملی این پدیده چیست و تا کی چنین بادکنک هوا کردنها؟!
مگر تصادفی است که همین امروز صبح در پیام فرمانده کل سپاه پاسداران این رجز شنیده شد که گفت: "بنده خروج شرورانه آمریکا را از برجام که قبل از آن هم اعتباری نداشت، تبریک میگویم"! در مجلس الم و شنگه راه میافتد، کاغذی به عنوان نماد قرارداد برجام آتش زده میشود و آنگاه صلوات تحویل میگیرد و با "مرگ بر امریکا" تایید میشود؟! کانون تغذیه همه اینها، اصلیترین نهاد پاسدار جمهوری اسلامی یعنی بیت ولایت فقیه است که ولی فقیهاش امروز در سخنرانی خود ژست گرفت و گفت: "آقای ترامپ، شما غلط میکنید"!
اما چرا باید اینهمه حساسیت نشان داد نسبت به این ابراز "خوشحالی" آقای روحانی و الم شنگههای سپاه و اقتدارگرایان و در راس همه آنان زبان تهدید خامنهای؟ برای اینکه اینها فقط حرفهای بیمالیات نیستند. دود این نوع برخوردها به چشم مردم ایران رفته و خواهد رفت. در این لحظه، میباید که زیانمندی این نوع جنگ و جدلهای "ضدامپریالیستی" و تحریکات ناسیونالیستی حضرات را نشان داد. زمان، زمانه ایستادن بر عقل و کیاست است و نه گفته شود بسیار خوشحالیم که "مزاحم" بیرون رفته است! باید این را گفت: آقای ترامپ، اشتباه تاریخی کردید. به برجام برگردید! سخن باید از موضع احساس مسئولیت نسبت به صلح، امنیت مردم منطقه و ایران، داشتن جهانی حقوقی باشد و نه ابراز شادی و چهرهآرایی دروغین!
مبارزه ضدامپریالیستی در منزوی کردن واپسگرایانهترین گرایش سرمایهداری در امریکا در جلد "اول امریکا" ترامپ است که معنی مییابد و در امتناع جستن از نسخههای نئو لیبرالی؛ در سالمسازی اقتصاد ایران و آزادسازی آن از رانتخواری نهادهای مرتبط با نظام ولایی و حاکمیت نهاد دین بر نهاد قدرت. نه در هل من مبارز طلبیدنهای بی کمترین پشتوانه سیاسی و اقتصادی. با فحاشی علیه امریکا و اسرائیل، فقط خط ترامپ و ناتانیاهوهاست که تقویت میشود که شده هم است.
در این شرایط، سیاستی که میتواند معقول و آیندهدار باشد بر اینها استوار است:
- تاکید بر اینکه ایران در برجام میماند و کوشش میکند توافقات پایبند ماندهها بر سر آن اجرایی شوند.
- اروپا تشویق به ماندگاری بر سر موضع میشود اما نه با ابراز یاس همراه با تهدید جناب "رهبر" خطاب به آنها بلکه با نشان دادن چهرهای دیگر از ایران! فاجعه اضافی است اگر این به بازی گرفتگان سرنوشت ایران فهم نکنند که اروپا چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی هزاران بار بیشتر با امریکا پیوند دارد تا با ایران بدچهره سیاسی و ورشکسته اقتصادی! ماندن اروپا بر این مواضع، هم مشروط است و هم ناپایدار.
- اتکاء بر این واقعیت باشد که سیاست متخذه ترامپ چه در سطح جهانی و چه خود امریکا آینده ندارد، اما نه که منجر به لم دادن منفعلانه به چنین واقعیتی شود و ادامه دادن به همان سیاستهای تاکنونی در منطقه.
- جمهوری اسلامی تغییر سیاست در منطقه دهد تا هم از درد مردم ایران کاسته شود و هم اروپا و جهانیان بیشتری در برابر ائتلاف ترامپ – ناتانیاهو- بن سلمان قرار گیرند.
- اعلام خروج از سوریه، ملموسترین نشانه برای اعلام چرخش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. همزمان اما پافشاری شود بر امر مذاکرات جدی همگانی برای برون رفت این کشور از فاجعه.
- اعلام امادگی برای مذاکره با امریکا بدون قایل شدن هیچ پیششرطی و بی پذیرش هیچ شرط از طرف مقابل.
- اعلام اینکه ایران در رابطه با مسئله فلسطین، به سیاست دو دولت – دو ملت میپیوندد.
- و فاصله گیری از هرگونه مشی باجخواهی از طریق اتم و موشک بالستیک. جمهوری اسلامی باید بداند که از مشی "بهترین دفاع، حمله است" به هیچ جایی نخواهد رسید؛ نه زمانش است و نه زورش را دارد!
بهزاد کریمی
19 اردیبهشت ماه 1397