اولتیاتوم های پیاپی شفاهی و کتبی دونالد ترامپ بە خامنەای و تهدیدات جنگ طلبانە ناتانیاهو کە بعد از بازگشت ترامپ بە قدرت دست او را برای ادامە جنایاتش در غزە، لبنان و سوریە بازگذاشتە است، با وجود اینکە بە نظر می رسد ترامپ معاملە با رژیم را بر جنگ ترجیح می دهد و خامنەای نیز مایل بە جنگ نیست، با این وصف  جامعە را نگران عملی شدن این تهدیدات و پیامدهای آن کردە است.

نگرانی مردم را در سقوط روز بە روز  ارزش ریال و افزایش جهش وار قیمت مواد غذایی و اعتراضات و شعارهایی کە در اعتراضات مطرح می شود و شعارهایی مانند، "جنگ را رها کن، فکری بە حال ما کن"می شود باز شناخت.

دغدغە اکثر مردم در این روزها بیشتر تامین معیشت و هزینەها و زندگی بدون نگرانی از جنگ و مزاحمت های ماموران سرکوبگر است. حتی اکثریت وابستگان رژیم نیز مخالفت شان با جنگ و ماجراجویی های تازە پنهان نمی کنند و بدون واهمە از عواقب کارآن را در رسانە ها ی اجتماعی اطلاع رسانی می کنند. مجموع فشارها باعث شدە خامنەای دستکم بطور تاکتیکی هم کە شدە با مذاکرە غیر مستقیم با دولت امریکا مذاکرە کند و زیر حرفهای چند هفتە پیش خود بزند.

روشن است کە اکثریت مردم مخالف جنگ بودە و با لاف گزاف هایی اقلیت کوچکی کە در آرزوی جنگ هستند مخالف باشند.مسئلە مردم در این ایام جنگ و ساختن بمب اتمی نیست مردم در آرزوی صلح، آزادی، رفاە و زندگی بە مفهوم واقعی آن بدون مزاحمت پلیس و پاسدارهستند.

جنگ و دخالت های ماجراجویانە و پر هزینە و بد فرجام رژیم تا کنون نتیجەای جز درد و رنج، ویرانی و جنگ و کشتار برای مردم منطقە و بیشتر از همە برای مردم فلسطین نداشتە است. ملتهای فلسطین، لبنان، سوریە و خود ایران هزینە های انسانی و مالی غیر قابل جبرانی برای آن پرداختەاند. این دخالتها کە ظاهرا برای نابودی اسرائیل و بە بهانە حمایت از مردم فلسطین یا بقول عدەای از وابستگان حکومت برای ایجاد  و توسعە عمق استراتژیک و بیرون راندن امریکا از منطقە انجام گرفتە است، از نتایج آن می شود بە روشنی دریافت کە بە ضد خود تبدیل شدە و حکم هدیەای آسمانی برای دولت اسرائیل و کارتل های تولید کنندە اسلحە سازی را داشتە است.

در طول سالهایی کە این کشمکشها و جنگها تداوم پیدا کردە، دولت اسرائیل و امریکا و برخی دیگر از  قدرت های امپریالیستی حضور خود در منطقە را حفظ و توسعە دادە و با لولو کردن حکومت خامنەای صدها میلیارد تسلیحات بە کشورهای ثروتمند منطقە فروختەاند. اسرائیل غزە را با کشتن وحشیانە بیش از ٥٠ هزار فلسطینی بە خاک و خون کشیدە است و جنایاتی همانند نازی ها مرتکب شدە. با اشغال بخشهایی از خاک لبنان و سوریە گام های دیگری بسوی توسعە مناطق اشغالی از نیل تا فرات برداشتە است ساختار دفاعی سوریە را نابود نمودە است. چندین هزار نفر را بە بهانە نابودی حزب الە بە قتل رساندە و کمپانی های اسلحە سازی غزە را بە محلی برای آزمایش سلاح و بمبهای ٩٠٠ کیلویی خود تبدیل کردەاند.

اکنون حتی مناطق فلسطینی آزاد شدە از اشغال اسرائیل نیز در معرض اشغال مجدد و الحاق بە مناطق اشغالی پیشین اسرائیل قرار دارد. عمق استراتژیک رژیم بە کنترل دولت های اسرائیل و تروریست های تحریر شام درآمدە و ترکیە جای ایران در سوریە را گرفتە است، روابط ایران با لبنان و عراق بە سردی گرائیدە. این یعنی بازگشت بە موقعیت زیرصفر با وجود صدها میلیارد هزینە مالی و هزینە های انسانی بسیار. بازگشت بە موقعیت گذشتە نا ممکن است و هر تلاشی در این زمینە سرنوشتی جز شکست بیشتر ن در بر ندارد.

در چنین موقعیتی کە کشور در محاصرە این همە بحران قرار دارد و امریکا و اسرائیل از لحظ تسلیحات بر ایران برتری نظامی آشکاری دارند و از حمایت حداقل نیمی از کشورهای جهان فعلا برخوردارند حرف زدن از جنگ اگر از طرف نفوذی های دشمن نباشند، عین حماقت و انتحار است. تلقی اش کرد. عاقبت این جنگ معلوم است بە نفع کشورو آیندە مبارزات مردم  ما نیست. در این بحبوحە از همە بدتر تحریک دشمن با تهدید بە ساخت بمب اتمی است کە در این روزها مانند نقل و نبات توسط عدەای کە می خواهند شکست هایشان را با راە انداختن جنگ تازە جبران کنند در همە جا بعنوان وسیلە نجات رژیم پخش می شود. گویا غافل از این هستند کە دارند جواز نابودی کشور را برای دشمن صادر می کنند. تهدید بە ساختن بمب نە تنها بازدارندە نیست بلکە ممکن است باعث جلو انداختن بمباران مراکز هستەای، صنعتی و زیر ساخت های کشور شود. خسارات مالی و انسانی هر حملەای بە هر مکانی در کشور را خامنەای و سران رژیم نمی پردازند، مردم ایران باید بپردازند. بنا بر این مبارزە با جنگ طلبی از هر دو سو، دفاع از صلح و برای سرنگونی رژیم در موقعیت کنونی کاری است کە در مقابل ما قرار دارد.