علل و راه حلهای نابرابری جنسیتی در کار، بخش چهارم و پایانی

-
راهکارهایی برای نابرابری جنسیتی در محیط کار
4.1 توانمندسازی زنان
کیم و کی پیشنهاد دادهاند که "خود بهسازی" و "توانمندسازی" زنان در محیط کار، در سالهای اخیر توجه جامعه فرهنگی را بهعنوان راه حلی برای نابرابری جلب کرده است. رویکرد توانمندسازی زنان همچنین نگاهی خوش بینانه دارد و تمرکز آن بر اقدامات آینده زنان است، نه بر گذشته آنان. این دو همچنین گمان دارند که اطلاعات منفی بیشتر، رفتارهای گذشته زنان را به عنوان دلیل نابرابری مورد انتقاد قرار می دهند.
افزایش حقوق زنان به این معناست که آنها شانس بیشتری برای تصدی موقعیتهای بالاتر در محیط کار خواهند داشت و تمایل بیشتری نیز به حضور در چنین موقعیتهایی از خود نشان میدهند. چنان که کلوگمن، کولب و مورتون گفته اند، شکافهای بزرگی در مشارکت زنان در بازار کار و اشتغال دستمزدی وجود دارد. بنابراین، با افزایش حقوق زنان، آنها می توانند به اندازه مردان از حق انتخاب برابر برخوردار باشند.
برای نمونه، میتوان فرآیند استخدام را اصلاح کرد. وقتی زنان و مردان نیازهای یکسانی برای استخدام دارند، شرکتها نباید به صرف زن بودن، الزامات سختگیرانه تری برای زنان وضع کنند. کیم و کی پیش بینی میکنند که این اطلاعات میتواند آگاهی عمومی درباره توانایی زنان برای بهبود برابری جنسیتی در محیط کار را افزایش دهد. اطلاعات مربوط به توانمندسازی زنان به طور مستقیم نشان می دهد که زنان می توانند با غلبه بر موانع درونی، مشکلات را حل کنند.
در واقع، برای همه افراد، عقده حقارتی که قرنها وجود داشته، در حال از بین رفتن است، در حالی که در برخی دیگر، عقده برتری متقابل به تدریج در حال شکل گیری است؛ عقده ای که ریشه در امتیازات اقتصادی-اجتماعی، جنسیت و موقعیت سیاسی دارد. توانمندسازی زنان جایگاه اجتماعی آنها را ارتقا میدهد؛ برای مثال، مشارکت سیاسی زنان افزایش مییابد و میتوانند بیشتر در موقعیتهای سیاسی محوری همچون حکومت و نهادهای آن شرکت کنند.
آنیالبهچی در پژوهشی بیان کرده که در نیجریه، تعداد بیشتری از زنان پستهای وزارتی و کرسیهای پارلمانی را به خود اختصاص داده اند. مثلاً در دوره حکومتی 2003 تا 2007، از میان 34 وزیر، 6 نفر زن بودند؛ از میان 35 مشاور ویژه، 10 نفر زن، و از میان 360 نماینده، 21 نفر زن بودند. همچنین در کارزارهای انتخاباتی، زنان بهعنوان رهبر در سطوح مختلف سیاست محلی، شهری، ایالتی و ملی معرفی می شوند. بنابراین، تنها با ارتقای حقوق زنان میتوان نابرابری جنسیتی را کاهش داد.
4.2 افزایش آگاهی زنان نسبت به کرامت انسانی
آنیالبهچی از پاپ ژان پل دوم نقل میکند که چون زنان بیش از پیش از کرامت انسانی خود آگاه می شوند، دیگر نمی پذیرند که صرفاً ابزاری عقلانی تلقی شوند. بلکه خواستار رعایت حقوق بشر، هم در خانواده و هم در عرصه عمومی، اند. بنابراین، افزایش خودآگاهی زنان نسبت به کرامت انسانی شان، به آنها کمک می کند تا وارد محیط کار شوند و در رقابت با مردان بایستند.
قانون
جامعه میتواند با اصلاح قوانین و تأکید بر کرامت شخصیتی زنان، آگاهی آنان را افزایش دهد. کلوگمن، کولب و مورتون بر این باورند که اقدام در این زمینه می تواند بر حذف موانع قانونی و رسمی برای کار سودمند متمرکز شود. اصلاحات باید بر حذف محدودیتهای مربوط به اشتغال زنان، حذف بندهای نابرابر در قوانین خانواده، اجازه و تشویق زنان برای مالکیت مستقل یا مشترک زمین، اجرای قوانین عادلانه ارث، و اعمال اصل عدم تبعیض در قوانین عرفی تمرکز داشته باشد.
در دهه های اخیر، بسیاری از کشورها پیشرفتهای قابل توجهی در تصویب قوانین منصفانه تر داشته اند. با این حال، در برخی مناطق، به ویژه خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا، این پیشرفتها کند بوده اند. بنابراین، با اصلاح قوانین، زنان می توانند از حمایت جامعه آگاه شوند. این امر به آنها اعتماد به نفس و شجاعت بیشتری برای حضور در محیط کار می دهد و می تواند به صورت بنیادین، کیفیت روانی زنان را از عقده حقارت به توانمندی تغییر دهد.
آموزش
جامعه میتواند با اصلاح نظام آموزشی، نابرابری جنسیتی را بهبود ببخشد و آگاهی زنان را از ارزشمندی خود افزایش دهد. آنیالبهچی پیشنهاد میدهد که برابری میان زن و مرد تنها زمانی ممکن است که همه زنان از کرامت انسانی خود آگاه باشند و دیگر تسلیم موقعیتهای فرودستانه نشوند.
از این رو، دولت می تواند کتابهای درسی و برنامه های درسی بدون تبعیض تهیه کند، قوانین و سیاستهایی در این راستا تدوین نماید، و برنامه های تربیت معلمان حساس به جنسیت را اجرا کند. همچنین مدارس باید به آموزش معلمان و آموزش جامع جنسی بپردازند.
در چنین شرایطی، می توان با تأثیرگذاری غیرمستقیم بر ادراک دانش آموزان، آگاهی آنها را نسبت به نابرابری جنسیتی افزایش داد. وقتی بیشتر زنان در جامعه دریابند که مهم و ارزشمند اند، نه فرودست، و به مخالفت با نابرابری برخیزند، می توانند ساختار نابرابر جنسیتی جامعه را تغییر دهند.
آنیالبهچی همچنین تأکید دارد که زنان باید به طور جمعی تصمیم بگیرند که وضعیت خود را برای همیشه تغییر دهند؛ زیرا "با یک گل بهار نمی شود". این حرکت می تواند زیربنای آینده نسلهای بعدی را فراهم کند. تقویت آگاهی زنان نسبت به کرامت فردی می تواند مانع از آن شود که آنان فرزندآوری را تنها راه تحقق ارزش وجودی خود بدانند.
5. نتیجه
این مقاله نابرابریهای جنسیتی متعددی را در محیط کار مورد تحلیل قرار میدهد، مانند شیوع آزار جنسی، دشوارتر بودن مسیر ارتقاء برای زنان در مقایسه با مردان، و سن بازنشستگی نابرابر میان زنان و مردان. همچنین، دلایل اصلی نابرابری را شناسایی کرد، که تبعیض جنسیتی، نظام پدرسالارانه، فرهنگ سنتی حاکم بر جامعه، و کمبود آموزش را شامل می شوند.
در نهایت، راهکارهایی چون توانمندسازی زنان و افزایش آگاهی آنان از کرامت انسانی از طریق اصلاحات قانونی و آموزشی می توانند به مقابله با این پدیده ها کمک کنند.
به طور کلی، این پژوهش می تواند دانش جامعی درباره نابرابری جنسیتی در اختیار مسئولان محیط کار و دولت قرار دهد و ابعاد مختلف پدیده، علل و راه حلهای آن را یکجا گرد آورد.