سایه سنگین بیژن جزنی

سه شبی که در زندان شماره ۳ بود، چکیده نظرات خود را مطرح کرد. همه تا دیروقت در اتاق بزرگتر آنجا جمع شده بودند و به بیژن گوش میکردند. پاسبانها که برای سرشماری آخر شب میآیند وحشت میکنند که همه اتاقها خالی است، تا میرسند به آن اتاق و میبینند همه جمع شدند و بیژن مشغول صحبت است. ما شمردیم، حدود ۹۳ یا ۹۴ نفر از همه تیپها در اتاق حضور داشتند، از مذهبی و چپ و فدایی تا طرفداران مشی مائوئیستی، همه نشسته بودند و گوش میدادند، یا سؤال میکردند. طوری بود که صدای بیژن گرفته بود. این سه شب را به ساواک گزارش کردند و روز سوم آمدند بیژن را بردند. ما هم مثل خودش فکر میکردیم باز هم او را برای تبعید به زندان قم میفرستند، اما به زندان انفرادی در قصر برده بودند. سه روز بعد، از کمیته فلکه خواسته بودند ۲۱ نفر از زندانیان را انتخاب کنند و به زندان قصر بفرستند و در شماره ۴ که خالی شده بود مستقر کنند.