رفیق بهروز خلیق بە "گذار خشونت پرهیز" اعتقاد دارد. با این وصف اساسا آوردن این گزارە غیر از این‌کە توهین بە مردمی است کە می خواهند این رژیم پلید و فاسد را از اریکە قدرت بە زیر بکشند با تجربە چهار جنبش رخ دادە در سال‌های بعد از انقلاب نیز مغایرت کامل و فراتر از آن بار انفعالی دارد، بە رژیم امکان می دهد با زدن  اتهام خشونت با آسودگی بیشتری اعتراضات و جنبش های مردمی را سرکوب نماید. 

در نوشتەای از رفیق بهروز خلیق کە چند روز پیش با عنوان:

"آيا حکومت های سرکوبگر، عامل تعيين کننده در انتخاب شکل مبارزه توسط مردم و اپوزيُسيون هستند؟" نگاشتە است، سعی در القاء نظری دارند کە اساسا کسی امروز روز از آن صحبتی بە میان نیاوردە است. 

بهروز می نویسد"در بين برخی نيروهای سياسی اين نگاه وجود دارد که حکومت شکل مبارزه را به مردم و بالنتيجه به اپوزيسيون تحميل می کند. به بيان ديگر حکومت های سرکوبگر که دست به سرکوب مردم می‌زنند، قهر را بر مردم و اپوزيسيون تحميل می کنند و آن ها در مقابل کاربرد قهر توسط حکومت مجبور می شوند که به قهر روی بيآورند. در چنين حالتی کاربرد قهر اجتناب ناپذير است. اين نگاه سابقه طولانی دارد و بارها از جانب برخی نيروها و فعالان سياسی مطرح شده‌است"

البتە خطاب از این نوشتە بیشتر از آن‌کە بە " برخی از نيروهای سياسی" باشد خطاب بە رفقایی است کە با نظرات ایشان موافقت ندارند. اما بهروز کە می‌داند نە در میان مخالفان فکری ایشان و نە در هیچ کدام از اسناد، این ادعا وجود خارجی ندارد، از عنوان "برخی از نیروهای سیاسی نام بردە تا بر او ایراد نگیرند کە چرا بە اتهام زنی متوسل شدە است. 

همان‌طور کە عرض کردم این گزارە کە بهروز مطرح کردە متعلق بە دوران مبارزە مسلحانە است کە چندین دهە است از سوی اکثر سازمان‌هایی کە چنین نظری داشتند کنار گذاشتە شدە‌است. بنا بر این طرح این قضیە کە گزارە اصلی نوشتە بهروز است مسئلە امروز و آیندە جنبش مردم ایران نیست. مگر جهت متهم کردن مخالفان فکری ایشان و ترساندن مردم از انقلاب. 

از این مورد کە بگذریم همیشە این جور نبودە و نیست کە مخالفان یک رژیم جنایتکار و استبدادی قصد‌ شان مقابلە بە مثل در مقابل خشونت حکومتی است. 

هیچ کس کە خود را اپوزیسیون رژیم می داند نیست کە در مورد خشونت و سرکوبگری و جنایات بی حد و حصر رژیم اسلامی حاکم بر ایران ذرەای تردید داشتە باشد. چهار جنبش در بین سال‌های ٨٨ و قبل از آن چند خردە جنبش در ایران رخ دادە است کە هیچ کدام از آن‌ها بە خشونت متقابل در بر خوردبا رژیم متوسل نشدەاند. بهروز اگر موردی سراغ دارد برای اثبات نظر خودش آن را بنویسد و بگوید کدام یک از این جنبش ها و خردە جنبش ها قبل، بعد و یا در حین این‌کە با وحشیانە‌ترین شکل سرکوب از طرف رژیم را تجربە کردەاند، بە خشونت متقابل روی آوردەاند. 

سرکوب و خشونت رژیم هیچ ربطی بە خشونت کردن و نکردن مردم ندارد. این رژیم برای حفظ قدرت اش است کە جنایت و خشونت می کند. 

آیا جنبش ٨٨ باکوچک‌ترین اعمال خشونتی از سوی جریان رفرمیست آغاز شد و یا در جریان آن کسی غیر از رژیم دست بە خشونت زد؟ خیر، در جنبش ٩٦ با وجود تجربە جنبش اصلاح طلبانە ٨٨ آیا کسی غیر از حکومت خشونت کرد؟ خیر، در جنبش ٩٨ چە؟ جواب آن هم منفی است. در جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» صدها نفر را با گلولە جنگی بە قتل رساندند، صدها تن دیگر را با گلولە ساچمەای نابینا نمودند، تعدادی را زیر شکنجە کشتند، عدەای را با پرت کردن از بلندی سر بە نیست کردن، ٢٠ هزار نفر را روانە شکنجە‌خانە ها کردند و عدەای از مبارزان را نیز اعدام کردند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» یک جنبش انقلابی بود، اگر می خواست دست بە خشونت بزند، امکان آن‌را هم داشت، ولی آیا گلولەای از سوی انقلابیون بسوی مزدوران آدمکش رژیم صادر شد؟ خیر، چرا نشد، بە این خاطر کە فهم و شعور جامعە آن‌قدر بالا رفتە است کە حاضر نیست تن بە خشونت بسپارد.بنا بر این توصیە‌ها و استدلال بهروز در این نوشتە هیچ زمینەای ندارد. بلە رژیم حتی با موشک اپوزیسیون کرد مستقر در اقلیم کردستان عراق را مورد حملە قرار داد و تعدادی از زن و بچە های آن‌ها را کشت بلکە بتواند جنبش را پایان دهد. آیا کردها اگر می‌خواستند از خودشان دفاع کنند، اسلحە و امکان و حمایت مردمی نداشتند؟ چرا همە این‌ها را داشتند ولی نە تحریک شدند و نە با این‌کە دفاع از خود در مقابل دشمن و متجاوز حقی است کە در سطح جهانی مشروع و بە رسمیت شناختە شدە است، اقدام متقابل نکردند.

 بنا بر این منطق بهروز در این نوشتە با تجربیات مبارزات مردم در چند دهە گذشتە ناسازگار است. بهروز البتە می گوید کە اصلاح طلب نیست، طرفدار گذار خشونت پرهیز است، اما راە کارها و رهنمودهای کە ارائە می دهد چە خوش داشتە باشد، چە نداشتە باشد و چە آن‌ها را تحت عنوان گذار خشونت پرهیز عنوان کند،  اصلاح طلبانە است و انفعالی و بر خلاف حرکت جامعە. 

کسی سرش برای انقلاب کردن درد نگرفتە، من هم آرزو داشتم ای کاش رژیم تن بە اصلاح امور کشور می‌داد و این همە ویرانی، فجایع، غارت و جنایت مرتکب نمی‌شد. ولی تجربە کە از هر تئوری سیاسی و فلسفی معتبر تر است بە ما آموختە‌است کە تغییر و تحول واقعی در ایران امروز بدون انقلابی کە این رژیم را از ریشە بر کند میسر نیست.

 آن جوانانی کە بعد از تجربە‌ی دردناک سرکوب جنبش رفرمیستی ٨٨ باور خود بە رفرم پذیری رژیم را از دست دادند و با شعار "اصلاح طلب، اصولگرا دیگە تمامە شد ماجرا" در جنبش ٩٦ راە انقلاب را پیشە کردند، بە ما نشان دادند، با همە‌ی جوانی شان راە واقعی رهایی را از ما بهتر تشخیص می‌دهند. جنبش‌های بعدی هم راە آن‌ها را ادامە دادند و جنبش آیندە نیز همان مسیر را ادامە خواهد داد. در هیچ کدام از این جنبش‌ها نە مردم بە فرمان کسی قیام کردند و نە بە توصیە‌های هیچ نخبە سیاسی عمل کردند، اصولا هیچ کس بهتر از خود آن‌ها نمی‌داند کە چە باید بکنند، کی باید چە کاری را بکنند یا نکنند. آن‌هایی کە نتوانستند هیچ کدام از این جنبش ها را به‌خاطر تفکرات محافظە‌کارانە خود پیش‌بینی کنند و پشت سر هم غافلگیر شدند، منتظر غافلگیری‌های بعدی باشند. جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» ظرف چند ماە چنان تحولاتی و تحرکاتی را در جامعە رقم زد کە جنبش موسوم بە اصلاحات نزدیک بە ٣٠ سال نتوانست بە اندازە‌ی ١٠ درصد از آن را انجام دهد. این است آن تفاوت اساسی میان کارکرد جنبش‌های انقلابی با جنبش‌ها و تفکرات رفرمیستی. مسیر تحولات انقلابی آیندە در ایران نیز متفاوت با مسیر جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» کە بعضی از نخبگان چند بار پایان آن را آعلام کردند، ندارد. جای بسی شگفتی است کە یک نیروی چپ آن‌هم در شرایطی کە عدە‌ای از نخبگان سیاسی در داخل کشور جسورانە خواهان برکناری رژیم می‌شوند، عضو یک حزب چپ با ادبیاتی چنین محافظە‌کارانە مردم را با چنین استدلال‌هایی از انقلاب بترساند.

رفیق بهروز خلیق بە "گذار خشونت پرهیز" اعتقاد دارد. با این وصف اساسا آوردن این گزارە غیر از این‌کە توهین بە مردمی است کە می خواهند این رژیم پلید و فاسد را از اریکە قدرت بە زیر بکشند با تجربە چهار جنبش رخ دادە در سال‌های بعد از انقلاب نیز مغایرت کامل و فراتر از آن بار انفعالی دارد، بە رژیم امکان می دهد با زدن اتهام خشونت با آسودگی بیشتری اعتراضات و جنبش های مردمی را سرکوب نماید. ایشان البتە قبلا هم گفتە و نوشتە است انقلاب خشونت بار است و با انقلاب کلا مخالف هستند و بە "گذار خشونت پرهیز" اعتقاد دارند.


Source URL: https://bepish.org/node/12194