نوشتۀ راوی کانبور Ravi Kanbur و لین اسکوایر Lyn Squire
راوی کانبور

6        از انزوا تا مشارکت - ادامه

کارشناسان توسعه به اجماعی رسیده‌اند مبنی بر این که مشارکتِ ذینفعان و مخاطبان یک پروژه، عملکرد پروژه را بهبود می‌بخشد. اکنون نمونه های بسیاری از نقش و ارزش مشارکت وجود دارد. در اندونزی، دولت و یک سازمان کمکرسانی به نام "تعاونی کمک و امداد در همه جا"* (CARE: Cooperative for Assistance and Relief Everywhere) تمرکز خود را بر تقاضای جامعه به عنوان معیار اصلی گزینش پروژه های تأمین آب و بهداشت تغییر دادند و کنترل پروژه را به جوامع محلی واگذار کردند. در فاصلۀ سالهای 1979 تا 1990، سهم نقدی ترکیبیِ سازمان CARE  و دولت اندونزی از حدود 80 درصد هزینه های پروژه به حدود 30 درصد کاهش یافت. جوامع محلی در بیش از سه چهارم پروژه ها تمامی سهم نقدی ساخت و ساز فیزیکی را خود تأمین کردند و بیشتر آنها موفق شدند سیستمهایشان را به طور مؤثر اداره و نگهداری کنند. بسیاری از این جوامع همچنین به گروه های همسایه برای ایجاد سیستمهای خودشان کمک کردند.

علاوه بر مطالعات موردی، شواهد اقتصادسنجی نیز به همین نتیجه می‌رسند. در مطالعه ای دقیق بر روی 121 پروژۀ تأمین آب روستایی در 49 کشور، ایشام (Isham)، نارایان (Narayan) و پریچت (Pritchett) دریافتند که از هر ده پروژه، هفت پروژه زمانی موفق بودند که ذینفعان و مخاطبان مورد نظر در طراحی پروژه مشارکت فعال داشتند، اما زمانی که چنین مشارکتی وجود نداشت، تنها یک پروژه از هر ده پروژه موفق بود. حمایت دولت از رویکرد مشارکتی، احتمال مشارکت را به طور قابل توجهی افزایش می‌داد. مطالعات موردی برخی از این پروژه‌ها اهمیت مشارکت را تأیید کردند. در فاز اول پروژۀ تأمین آب روستایی آگوتی (Aguthi) در کنیا، اعضای جامعه محلی درگیر نشدند. پروژه با تأخیر در ساخت، افزایش هزینه ها، و اختلاف بر سر شیوه های پرداخت روبرو شد. برای بازگرداندن پروژه به مسیر درست، رهبران محلی و کارکنان پروژه کنفرانسهائی را با مشارکت ذینفعان برگزار کردند. با مشارکت جامعه، فاز دوم پروژه به موقع و در چارچوب بودجه به پایان رسید.

شاید کنشهای متقابل میان "صدا"ی مردم (یعنی مشارکت و امکان اظهار نظر آنان) و سایر نتایج توسعه، و نیز میان ریسک و سایر نتایج توسعه، به خوبیِ پیوندهای میان رشد و نابرابری یا میان رشد و توسعۀ انسانی که پیشتر بحث شدند، شناخته و پژوهش نشده باشند. از این قرار شواهد موجود تا امروز نشان می‌دهند که این حوزه ها شایستۀ توجه بیشتری اند. این عوامل می‌توانند کارایی اجرای پروژه‌ها و برنامه ها را، از طریقِ فراهم کردن امکان اظهار نظر و مشارکت بیشتر برای تهیدستان، به طور چشمگیری افزایش دهند. این عوامل همچنین با کاهش میزان در معرض خطر بودن تهیدستان، می‌توانند امنیت لازم را برای فقرا فراهم کنند تا بتوانند به فعالیتهایی با بازده بالاتر دست بزنند - فعالیتهایی که ممکن است پیشتر از آن خارج از دسترس آنان بوده، و درعین حال بهترین امید آنها برای رهایی از فقر باشد. در هر دو مورد، [پیشگیری] از شکستهای اطلاعاتی باید در مرکز توجه قرار گیرند.

* این سازمان که قبلاً "تعاونی برای حواله های آمریکایی به اروپا" نام داشت، یک آژانس بزرگ بین المللی بشردوستانه است که امدادرسانی اضطراری و پروژه های توسعۀ بین المللی بلندمدت را ارائه می‌دهد. CARE در سال 1945 تأسیس شد، سازمانی بیطرف و غیردولتی است. این سازمان یکی از بزرگترین و قدیمیترین سازمانها برای کمکهای بشردوستانه است که بر مبارزه با فقر جهانی تمرکز دارد. در سال 2019، CARE گزارش داد که در 104 کشور فعالیت می‌کند. از حد.ود 1400 پروژۀ مبارزه با فقر و پروژه های کمکهای بشردوستانه حمایت می‌کند و به بیش از 92.3 میلیون نفر به طور مستقیم و 433.3 میلیون نفر به طور غیرمستقیم خدمات ارائه می‌دهد.


Source URL: https://bepish.org/node/12848