در گیریهای های اخیر میان روحانی ومحمد جواد ظریف وزیر امور خارجە اش با شمخانی و بقیە مخالفان دارودستە روحانی در هفتە های اخیر پس از اتهاماتی کە بر سر برجام و مکانیسم ماشە و ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکرائینی بە هم وارد کردند با انتشار فیلمی  کە از مراسم عروسی مجلل دختر شمخانی در رسانەها منتشر شد، ابعاد اجتماعی و سیاسی گستردەای در جامعە پیدا کردە است و چند روزی است کە این عروسی و بقیە قضایا  نقل  و نبات محافل بسیاری شدە است. 

گفتە می شود این فیلم ضد حملەای از سوی باند روحانی است بە افشاگری شمخانی در مورد اطلاع داشتن روحانی از قضیە سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط نیروهای رژیم کە روحانی منکر آن شدە بود. البتە این تنها بخشی از تشدید جنگ قدرتی است کە بر سر مسائل مختلف بخصوص بر سر سیاست خارجی پس از اجرای مکانیسم ماشە میان طرفداران و مخالفان برجام و انتخاب رویکرد سیاست خارجی جریان دارد.

چگونگی مناسبات خارجی رژیم بە یک عرصە نبرد بیش از پیش مهم  میان باندهای قدرت تبدیل شدە و یک شکاف عمیق بین طرفین بوجود آمدە کە بە نظر نمی رسد پرکردنی باشد. مدتهاست کە دیگر هیچ کدام از جناح ها از سیاست اولیە حکومت کە "نە شرقی نە غربی بود" دفاع نمی کنند. جریان موسوم بە اقتدارگرایان و طرفداران جلیلی و پایداری  و بخش زیادی از سرداران سپاە و خود خامنەای عملا از گرایش سیاست خارجی بسوی شرق حمایت می کنند و در این جهت فعالیت خود را سازمان می دهند. 

جریانات موسوم بە اصلاح طلب و راستگراهای میانە روتر مانند کارگزاران، جریان روحانی، اکثر اتاق بازرگانی احمدی نژاد از رابطە با غرب حمایت می کنند و در واقع غربگریان افراطی هستندکە برای پیشبرد نظر خود از هیچ وسیلەای دریغ ندارند.

حملات اسرائیل و امریکا بە ایران و جنایاتی کە در جنگ ١٢ روزە آفریدند، و فعال کردن مکانیسم ماشە از سوی کشورهای بزرگ غربی جناح طرفدار شرق را تقویت و گرایش غربگرا را تضعیف کردە است و همین موضوع موجب تشدید اختلافات و علنی شدن بخشی از مسائل پشت پردە حال و گذشتە شان شدە است.  . ناگفتە پیداست کە این در گیریها بە زیان هر دو جریان است، با این حال از آنجا کە جهت گیری آیندە سیاست خارجی نقش تعیین کنندەای در جهت گیری سیاسی داخلی آیندە رژیم خواهد داشت پیروزی برای هر دو جناح حائز اهمیت بسیاری است. سیاست نە شرقی نە غربی اولیە رژیم بە مانند بقیە شعارهای آن رنگ باختە است. در مورد وعدەهایی چون برقراری حکومت مستضعفان، نشاندن کوخ نشینان بر جای کاخ نشنیان و بر چیدن بساط حکومتی کە خمینی با نام طاغوت از آن یاد می کرد، همگی در طول چند دهە گذشتە یا کنار گذاشتە شدە و یا خلاف آن عمل شدە است.

 کسانی کە ظاهرا قرار بود با طاغوت و حکومت طاغوتی و کاخ نشینی مبارزە کنند مدتهاست کە خود جای کاخ نشینان  و ظاغوتی های سابق را گرفتە  و خود بە "طاغوتهای " زمانە ما  بە تعبیری کە خمینی بکار می برد تبدیل شدەاند و برای خود کاخهایی ساختەاند کە کاخ سعد آباد بە گرد آنها نمی رسد. 

عجیب اینکە آنهایی کە ادعای عدالت خواهی داشتند و دارند حالا در رسانە های شان از مولتی میلیاردهایی چون شمخانی کە همە می دانند، زمان انقلاب آە نداشتە کە سودا کند بە رغم اینکە می دانند منشا ثروت وی چیست دفاع می کنند. همین قضیە در مورد بابک زنجانی، سردار محصولی وسایر کسانی کە بە قیمت بە فقر کشاندن اکثر مردم کە بنا بەاذعان سخنگوی دولت بیش از یک سوم جمعیت کشور   را در بر می گیرد  قادر بە تامین حداقل کالری مورد نیاز خود نیستند،  با غارت اموال عمومی و رانت بە مولتی ملیاردهای روزگار تلخ مردم تبدیل شدەاند. بە قضایای کشتار و آزار و اذیت زنان بسیاری بە واسطە مخالفت با حجاب اجباری و دفاع امثال شمخانی ها و همین حامیان مدعی عدالخواهی آنها در سرکوب جنبش زن، زندگی، آزادی اشارە نمی کنم کە در این عروسی صد و هشتاد درجە با ادعای این جماعت تضاد داشت. از نظر من ایرادی بە بی حجابی دختر، همسر و سایر مهمانان نیست، غرض دورویی و ریکاری این جماعت است.  کە چون بە خلوت می روند آن کار دیگر می کنند. 

از شمخانی گفتم، نە اینکە جناح مخالف کمتر اهل فساد و مال اندوزی و کاخ نشینی  و زندگی لاکچری نیستند. خیر هیچکدام از طرفین مناقشە از این فسادها مبرا نیستند. برادر  خود روحانی، و همچنین برادر معاون اول او  او اسحاق جهانگیری با استفادە از نفوذ برادران خود برای اندوختن مال  از اموال عمومی کم بهرە نگرفتند. ثروت نهاوندی رئیس دفتر روحانی و رفقای گرمابە و گلستان ایشان و روسای حزب کارگزاران طرفدار رفسنجانی هم اگر از شمخانی بیشتر نباشد کمتر نیست.  البتە تعداد مولتی میلیاردرهایی کە بواسطە وابستگی بە قدرت بە ثروتهای نجومی رسیدەاند کم نیست. بنا بر این دغدغە اصلی این جماعت نە مردم و کشور بلکە منافع اقتصادی و موقعیت  خودشان در هرم قدرت است. بهمین دلیل است کە با وجود عمومی شدن فقر و فلاکت بیش از دو سوم جمعیت کشور و تهدیدات جنگی مشغول لت و پار کردن یکدیگر شدەاند. واقعیت این است کە رژیم اسلامی بر خلاف همە ی ادعاها و وعد ە های فریبکارانەاش بە مردم، خود بە رژیمی "طاغوتی" تر و "مستضعف"کشتر از هر رژیم دیگری  تبدیل شدە است. بهمین جهت  تنها اثر این درگیری ها میان مردم انزجار بیشتر از هر دو جناح و پیدا کردن انگیزە بیشتر برای تشدید مبارزە جهت سرنگون کردن آن است.