روز گذشتە ادارە آمار از افزایش نرخ تورم سالیانە بە ٤٠،٤ درصد خبر داد. این آمار البتە پیداست کە کمتر از تورم واقعی است. دو سە روز پیشتر، سخنگوی دولت از افزایش قیمت بنزین ٣ هزار تومانی بنزین بە ٥ هزار تومان اطلاع داد. یک هفتە پیشتر خبر بنزین سوپر ٦٦ هزار تومانی منتشر شد. دو هفتە قبلتر خبر افزایش ١٥ درصد بە قیمت نان تائید شد. دو روز پیش یک مدیر دولتی نسبت بە بحران دارو در صورت ختصاص بودجە هشدار داد. 

در یک هفتە اخیر رسانە ها از بحرانی شدن آلودگی هوا در شهرها و تعطیلی مدارس خبر دادند. انتشار خبر سوختن هزاران هکتار از جنگل های چند ملیون سالە هیرکانی بە علت نداشتن تجهیزات اطفای حریق، اینها همە تنها بخشی از مصیبت همین روزها هستند کە هرکدامشان اثرات فراوانی روی زندگی مردم و طبیعت کشور می گذارند. 

 همراە با انتشار این خبرهای ناگوارتر از هم، چندین اعتراض خیابانی از سوی کارگران و کارکنان شاغل و بازنشستە با خواست افزایش دستمزد و حقوق های بازنشستگی  و اعتراض بە سیاستهای حکومت منتشر شد. ٥ هزار نفر از کارکنان دولت نیز با انتشار طوماری نسبت بە تصمیم افزایش حقوق ٢٠ درصدی سال آیندە و راە اندازی کمپینی اعتراضی برای افزایش واقعی حقوق خبر دادند. در اصفهان و زرین شهر ماموران سرکوبگر حکومت با محاصرە محل برگزاری تجمع کارگران ذوب آهن کە خواستار طبقە بندی و افزایش دستمزد بودند، از شکل گرفتن اعتراض جلوگیری کردند. دەها اعتراض و اعتصاب دیگر در شهرهای مختلف انجام شد، همە ی این رخدادها مربوط بە یکی دو هفتە اخیر هستند. رخدادهایی کە از وجود نارضایتی گستردە، وضعیت بحرانی مردم و کشور و ناتوانی و استیصال روز افزون حکومت حکایت می کنند و نگرانی های مردم را بیشتر می کنند.  

رژیم در بن بست کامل قرار دارد. زیرساخت های اقتصادی در اثر  بی توجهی بە شدت آسیب دیدە و تخریب شدەاند و پاسخگوی تامین نیازهای اولیە مردم نیستند. 

بحران های متعدد جامعە را در برگرفتە است. بعضی از بحرانها بە اندازەای حاد شدە کە چرخ تولید و کشاورزی را مختل کردە است. 

ذخایر آب کە مهمترین عامل بقا و حیات انسان است در اثر سئومدیریت و خشک سالی آنچنان تخریب شدە است کە حتی دسترسی بە آب شرب را برای مردم دشوار کردە است.

 ٤٠ درصد سرزمین ایران در حال فرونشست است. رشد اقتصادی سالهاست منفی شدە است. دستکم ٣٠ درصد مردم یا شغل و درآمدی ندارند یا برای تامین نیازهای اولیە زندگی شان چند شغلە هستند. 

نرخ رسمی تورم از ٤٠ درصد گذشتە و بە سرعت در حال شکستن رکوردهای پیشین است. قیمت مسکن بە حدی رسیدە کە فقط میلیاردرها قادر بە خرید خانە هستند. بالا رفتن اجارە بها عملا تامین مسکن اجارەای را برای میلیونها خانوار دشوار و ناممکن کردە است. افزایش هر روزە قیمت مواد غذایی سفرە های دەها ملیونها ایرانی را از طعام مورد نیاز برای سلامتی تهی کردە است.  نرخ تورم نقطعە ای مواد غذایی بە ٦٦ درصد رسیدەاست،  تامین دارو و پرداخت هزینە درمان برای بیشتر مردم دشوار و ناممکن شدە است. 

 فقر و نداری بە بی خانمانی، سئوتغذیە، فحشا، اعتیاد، ترک تحصیل، افزایش خودکشی، ازدیاد روز افزون کودکان کار، مهاجرت، شکاف عمیق طبقاتی، نداشتن امنیت اجتماعی و سیاسی و غذایی   و غیرە منجر شدەاست. بساط بگیر وببند و اعدام نیز گستردەتر از گذشتە است و رژیم بجای رسیدگی بە مطالبات مردم با انجام اقدامات زنجیرەای مانند افزایش قیمت بنزین، امتناع از افزایش دستمزدها، آزادسازی قیمتها و حذف یارانە ها، بە فقر و فلاکت اکثریت مردم دامن می زند و بینوا شدگان را بینواتر تر می کند

 هیچ کدام از این بحرانها با وجود این رژیم بر طرف کە نمی شوند هیچ، بنا بە تجربە چند دە سالە رفع و تخفیف هم  پیدا نمی کنند، علت اش هم روشن است.  همە ی تلاشهای اصلاح طلبانە کە برای وادار کردن رژیم بە اصلاحات مسالمت آمیزە امور بە عمل آمدە ،  از خاتمی گرفتە تا پزشکیان با شکست مواجە شدە است. بنا بر این اصرار بر بازگشت  بە  راه کارهای شکستە خورد و درخواست از نیروهای چپ برای مشارکت در پروژە هایی کە کاملا در عمل شکست خوردە اند و رهبران آنها از خاتمی و موسوی گرفتە تا روحانی و پزشکیان بە شکست خود اذعان دارند، سراب و پاشیدن خاک بە چشم مردمان است.

 جنبش سبز کە بعضا بە عنوان الگو از آن یاد می کنند با وجود مشارکت گستردە مردم و تعدادی از جریانات چپ اصلاح طلب شکست خورد و مهمترین نتیجە ارزشمند آن این بود کە جریانات و افراد صادق شرکت کنندە در آن دانستند کە اصلاح امور ولو با مسالمت آمیز ترین روشها حتی اگر یک جناح از خود رژیم  پرچم آن را بلند کردە باشد بە نتیجە مطلوب نخواهد رسید. 

بازتاب شکست جنبش سبز را ما در سە جنبش انقلابی  ٩٦، ٩٨ و ١٤٠١ دیدیم، اکنون نیز تحول در ایران نە با بازگشت بە عقب و چسبیدن بە تجربیات آزمودە شدە و  نافرجام جنبش سبز، بل کە با حرکت در مسیر جنبش های انقلابی وبهرە گیری از تجربیات و تکمیل تجربیات آنها با چشم انداز پایان دادن بە رژیم فاسد، مستبد و فشل فقاهتی میسر است. و اگر بنا بر مقایسە دست آورد های جنبش های انقلابی با جنبش سبز باشد، نسبت جنبش زن، زندگی، آزادی با جنبش سبز، صفر با صد است. یعنی آنچە را کە جنبش  انقلابی مهسا رقم زد مجموعە ی حرکتهای اصلاح طلبانە بە شمول جنبش سبز نتوانستند رقم بزنند. رهبران جنبش سبز اکثرا بە غیر از موسوی و کروبی استحالە پیدا کردە واکنون بە اولیگارشهای ثروتمند و چپ ستیزی  کە از لحاظ طبقاتی تفاوت چندانی با سرکوبگران دیروز خود ندارند تبدیل شدەاند.  راە های اصلا طلبانە شکست خوردەاندا، رژیم قادر بە رفع بحران ها نیست، مردم هم تحمل این همە بحران را از دست دادەاند. مبارزات مردمی نیز با سرعت در حال گسترش است.