وقتی کارگر و معلم و دانشجو برخیزند، همە ستمدیدگان برمیخیزند!

مصطفی نظری دادستان شوش در گفتوگویی کە در ١٤ آذرماە خبرگزاری "ایلنا" در خصوص وضعیت اسماعیل بخشی و سپیدە قلیانی با وی انجام دادە است، خبر ضرب و شتم "شکنجە" این دو زندانی و انتقال اسماعیل بخشی بە بیمارستان را تکذیب و آن را کذب خواندە است.
جناب دادستان در قسمتی از این مصاحبە از یکسو خبر شکنجە و انتقال بخشی بە بیمارستان را با قاطعیت تکذیب میکند، از سوی دیگر در پاسخ بە سؤال خبرنگار میگویند،: " من اطلاع لحظهبهلحظه از وضعیت آقای اسماعیل بخشی ندارم که بدانم وضعیت سلامتش چطور است! بقیە پاسخهای دادستان شوش نیز پرتناقضاند. بهعنوانمثال، وی در جای دیگری از مصاحبە میگوید، : "من در حال استعلام وضعیت سلامت بازداشتیهای هفتتپه هستم،...آنها اگر مشکل سلامت داشته باشند، مسئولان زندان به ما اعلام میکنند. هر زندانی؛ پزشک هم دارد و اگر کسی مشکلی داشته باشد، پزشک زندان باید گزارشی برای مقامات قضایی بنویسد تا مقام قضایی تصمیمات لازم را بگیرد. وقتی خبری به ما ندادهاند، یعنی آقای اسماعیل بخشی و خانم بازداشتی در اعتراضات هفتتپه؛ مشکلی ندارند". در این قسمت از مصاحبە دادستان ادعا میکند کە قصد "استعلام" دارد، یعنی از وضعیت این دو زندانی بیاطلاع است، و متعاقب آن میگوید اگر مشکل سلامت داشتە باشند مسئولین زندان بە او اطلاع میدهند. او البتە نمیتواند بی تناقض حرف بزند، چون خودش بهتر میداند کە هر دو زندانی شکنجە شدەاند و هم خانوادەهای آنها و هم افراد دیگری آثار شکنجە را در آنها رؤیت کردەاند. مسئولین جمهوری اسلامی مگر کی شکنجە و قتل زندانیان سیاسی و مدنی را در زندانها تائید کردەاند کە این بار تائید کنند؟ دادستانها و قاضیها اگر وجود شکنجە را تائید کنند، ریش خودشان بیشتر از زندانبانان گیر است! چرا کە یا حکم شکنجە را خودشان دادەاند و یا دست زندانبانان را برای شکنجە باز گذاشتەاند.
در مورد وجود امکانات پزشکی و درمانی در زندانها نیز همە میدانند کە صوری هستند و کم رخ ندادە است کە زندانیان بیمار به خاطر نبود دارو و امکانات پزشکی و ممانعت مسئولین زندانها از انتقالشان بە بیمارستان جان باختەاند!
در کشوری کە هر از چند گاە یک یا چند فعال مدنی و حتی فعال محیطزیست را در خارج از زندان با وحشیگری داعشگونە بە قتل میرسانند، چگونە انسان میتواند ادعاهای سراپا دروغ دادستانها و دیگر مسئولین نظام مقدس در مورد وضعیت زندانها و محبوسان بی گناە و حقطلب را باور کند و نگران سلامتی و رفتار زندانبانان با محبوسان نباشد؟ واضح است کە مسئولیت حفظ سلامتی آقای بخشی و خانم قلیان بر عهدە دادستان شوش است کە حسب قاعدە بایستی احکام بازداشتشان را صادر کردە باشد. بااینحال همین کە دادستان مجبور میشود با خبرنگار یک روزنامە داخلی در مورد خبر شکنجە دو زندانی مصاحبە کند و خبر شکنجە را دو مرتبە طی یک هفتە تکذیب کنند، مؤید هراس دستگاە سرکوب از واکنش مردم نسبت بە رفتار جنایتکارانە مسئولین حکومتی با کارگران حقطلب و رهبران کارگری است. و این هراس آن چیزی است کە تا حدود زیادی امنیت جانی کارگران زندانی هفت تپە در زندان را تضمین میکند. حمایت دانشجویان چندین دانشگاە از کارگران زندانی و اعتصابات کارگری هفت تپە در روزهای گذشتە نمود دیگری از همبستگی سرتاسری نیرومندی است کە کارگران هفت تپە و فولاد و بخشیها و قلیانها با اعتصاب و مقاومت کمنظیرشان محرک آن شدند. زمانی کە کارگر و معلم و دانشجو باهم برخیزند، همە ستمدیدگان برمیخیزند! نوید کە آزادی بخشیها و عبدیها را همین جنبش و همبستگی رقم خواهد زد! لختی تحمل و مقاومت، آزادی از راە میرسد!
١٤ آذر ٥٧