دستهبندی احزاب برای اتحاد عمل

نیازی نیست که در مورد اهمیت و ضرورت وحدت و یا اتحاد عمل نیروهای چپ و جمهوری خواهان مطلب جدیدی گفته شود، همه احزاب و گروههای سیاسی بر این نکته تأکید ویژه دارند و بهضرورت آن رسیدهاند.
من تنها میخواهم آنها را دستهبندی نموده و به نحوه برخورد با آنها اشارهکنم.
رفقا، هماکنون حزب با سه سازمان دیگر جمهوریخواه، هرچند نا پیگیر، همکاریهایی انجام میدهد. البته شرکت در این مجموعه بسیار مفید هست و حاصل سالها زحمت و تلاش این تشکلها بوده است؛ اما از طرف دیگر خود این مجموعه بازدارنده پیوستن احزاب دیگر به این مجموعه هست. بهعنوانمثال بعضی از احزاب داخل این گروه مرز کشی واقعی با احزاب موجود کرد و یا حزب توده ایران دارند.
چه باید کرد؟
به نظر من حزب چپ چک سفیدی به این مجموعه نداده که تنها با آنها همکاری نماید، بلکه میباید بهطور موازی تلاش کند در جبهههای دیگر هم یا به تشکلهای موجود و یا تشکلهایی که به وجود خواهند آمد بپیوندد. رفقا حزب باید خط اتصال بین تشکلهای احزاب مترقی و جمهوریخواه باشد. با این مقدمه احزاب چپ و جمهوریخواه را دستهبندی خواهم کرد
۱- هر دو جناح راه کارگر، طیفهای مختلف اقلیت،حزب کمونیست و کارگری و امثال آنها
بااینکه با این احزاب چپ اهداف و آمال مشترکی داریم و در خیلی از شعارها همصدا هستیم، به نظر نمیآید به این زودیها بتوان فعالیت مشترک رسمی انجام داد. همینکه بتوانیم کدورتهای گذشته را از بین ببریم و به گفتگو بنشینیم کافی خواهد بود.
۲- سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، شورای موقت سوسیالیستهای ایران، حزب توده ایران و نیروهای کنشگر چپ نزدیک به ما
با اتحاد فداییان و شورای موقت و افراد منفرد چپ اختلاف غیرقابلحلی نداریم؛ آنها نزدیکترین نیروها به ما هستند؛ اهداف، آمال و مواضع یکدیگر را تقریباً نفی نمیکنند اما هنوز تمایل به انزوا گری بین آنها حاکم است. طبیعی است که اتحاد فداییان از پیوستن بخشی از نیروهایش به حزب چپ ناراحت باشند. حزب ما لازم است بیشترین نیروی خود را صرف همکاری با این دو جریان و منفردان بنماید، حتی بیشتر از چهار جریان.
حزب توده ایران که خود را حزب طراز نوین میداند منزه طلب هست و حاضر به وحدت با هیچ جریان چپ دیگری نیست دیگران هم این حزب را قبول ندارند اما این حزب حاضر به اتحاد عمل با ما هست. به نظر نمیرسد بهجز حزب ما هیچیک از احزاب چپ و جمهوریخواه حاضر به همکاری رسمی با حزب توده باشند
۳- حزب دمکرات کردستان ایران، کومله و دیگر احزاب مشابه:
این دو جریان سابقه همکاری دیرینه و دوستانه با ما را دارند اما حاضر به همکاری با هر نیروی دیگری، حتی کشورهای ارتجاعی، که از منافع ملت کرد دفاع ظاهری نماید هم هستند. به نظرم در هیچ شرایطی نباید آنها را تنها گذاشت که به انحراف کشیده شوند. هرچقدر نیروهای مترقی همکاری بیشتری با آنها داشته باشد از انحراف آنها کاسته خواهد شد.
همانطور که اشاره شد حزب چپ ایران باید خط اتصال بین گروههای دو و سه باشد و بهصورت موازی دست به اتحاد با آنها بزند و همکاری دو یا چندجانبه داشته باشد.
۴- احزاب و گروهای جمهوریخواه سکولار و دمکراسی خواه و منفردان:
من اصلاحطلبان بریدهشده از حکومت را هم در این چارچوب میبینم.
این احزاب را میتوان عمدتاً به دو گروه تقسیم کرد.
الف: مدافعین عدالت اجتماعی
ب- مدافعین اقتصاد نئولیبرال
با گروه الف یعنی جمهوری خواهان مدافع زحمتکشان باید پیگیرانه به همکاری نشست و آنها را تشویق به متشکل شدن نمود. آنها حتی میتوانند به چهار سازمان بپیوندند
اما برخورد با گروه ب یعنی مدافعین سرمایهداری لجامگسیخته باید همواره بااحتیاط و نگرانی توأم باشد. آنها دوستداران زحمتکشان نیستند اما درزمینهٔ های جمهوریت، دمکراسی و حقوق بشر،جدایی کامل دین از دولت و طرد هر دو جناح حکومتی با دیگر احزاب مترقی مواضع مشترک دارند. درصورتیکه نیروهای چپ و جمهوری خواهان مترقی از تشکل قوی و متحدی برخوردار باشند امکان همکاری با این گروه میسر هست ، اما اگر حزب چپ بخواهد بهتنهایی با آنها وارد مذاکره و کار مشترک شود در درون آنها مستحیل خواهد شد.
۵- سازمان مجاهدین
این سازمان اقتدارگرا و منزوی بههیچوجه قابلاعتماد نیست و تفاوت چندانی با اصولگرایان حاکم ندارد. آنها برای سرنگونی رژیم و به قدرت رسیدن حاضر به هر ابتذالی هستند.
۶- سلطنتطلبان
مدافعان پادشاهی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف- هواداران رژیم محمدرضا شاه و از آن بدتر رضاشاه
ما هیچ مناسبتی با آنها نداریم و حتی باید افشا و طرد شوند.
ب- شاهزاده رضا پهلوی: او ظاهراً خود را دمکرات میداند، از حقوق بشر و دمکراسی دفاع مینماید، از سیاست اقتصادی راستترین جناح حاکم امریکا پیروی میکند.
هیچ انتقادی از سیاست رژیم سلطنتی پدرش نمیکند و در هیچ زمینهای برنامه روشن ارائه نمیدهد. نیروهای مترقی باید تلاش کنند ضمن افشا، او را وادار کنند تا تکلیف خود را با سلطنتطلبان افراطی معین کند.
ج- مشروطهطلبان
امکان همکاری با مشروطهطلبان سالم در صورتی وجود دارد که جبهه جمهوری خواهان مترقی بهاندازه کافی متحد و قوی باشند.
سرفراز باشید