نقش پراهمیت زنان در حرکات و اعتراضات مدنی

در ابتدای انقلاب نرخ باسوادی زنان کمتر از ۳۵ درصد و امروز به ۸۵ درصد رسیده است و بیش از ۲ دهه است که زنان با پشتکار و جدیت بسیار توانستهاند بیش از ۵۰ درصد ظرفیتهای دانشگاهی کشور را به خود اختصاص دهند و این پیشرفت در حالی ست که زنان از تحصیل در تعدادی از رشتههای دانشگاهی محروم شدهاند. زنان با جدیت در پی تغییر مناسبات ناعادلانهای هستند که شان و منزلت انسانی و اجتماعیشان را بهعنوان یک انسان برابر با مردان خدشهدار میکند. نمونههای چنین تلاشهایی را میتوان در کمرنگ شدن تقسیم جنسیتی کار در خانواده، مبارزه علیه نگرش فرودستانه جامعه به زن، مشارکت زن در تصمیمگیریها، مبارزه با نابرابریهای حقوقی و بهویژه مشارکت فعال و مؤثر در فعالیتهای اجتماعی و مدنی آنان مشاهده کرد.
حوادث ایران چنان سریع میگذرند که اگر با آن همراه نشویم بهراحتی میتوانند ما را درجایی که هستیم جا بگذارند. فردا هشت مارس، روز جهانی زن، روز دیگر بودن، روز مقاومت، روز باهم بودن، روز مبارزه برای آزادی و برابری جنسیتی است. البته مبارزه زنان برای برابری حقوقی دهههاست که در ایران پی گرفته میشود و میتوان چنین ادعا کرد که جنبش زنان در ایران، یکی از پیشروترین و مترقیترین جنبشهای یکصد سال گذشته کشور، محسوب میشود. روز فرخنده هشت مارس بر همه زنان کشورمان مبارک و مبارزه زنان برای رسیدن به مطالباتشان پیروز باد!
بهروز بودن در جهان مدرن
تا امروز زنان و دختران جوان کشورمان توانستهاند به شکلی محسوس و در سطحی گسترده برای احقاق حقوق انسانی و شهروندیشان مبارزه کنند. انعکاس مبارزه پرشکوه زنان و مردان آزاداندیشی که آگاهانه میخواهند برای آزاد زیستن و آزاد ماندن در یک جهان امروزی، برابر و بدون تبعیض، امید و عشق به تغییر را مشترکاً باهم در مبارزات مدنی، اجتماعی و سیاسی تجربه کنند بسیار مسرتبخش است. اکنون در جامعه اهمیت و ارزش آزادی برای نسل جوان ایرانی چنان موضوعیت عینی یافته است که حاضر است برای عملی کردن چنین تصویری زنده و مدرن از زندگی به خیابانها بیاید و برای احقاق حقوق ضایعه شدهاش، اعتراض مدنی نماید این نسل از جوانان زن و مرد به اهمیت قدرت و حرکت مشترک برای احقاق حقوق اجتماعی، فرهنگیشان، پی بردهاند و این درواقع نشان از بلوغ اجتماعی و سیاسیشان است.
مبارزه برای باهم بودن
امروز درصحنه سیاسی و اجتماعی کشور فعالین جنبش زنان با داشتن دهها سال تجربه مبارزاتی توانستهاند از جایگاه بسیار مهمی در میان جنبشهای اجتماعی و دمکراتیک کشور برخوردار شوند. زنان با تجربهاندوزی از گذشته و نگاه به حال و آینده جنبش، در اعتراضات، اعتصابات، و تجمعات مدنی و اجتماعی در شهرهای مختلف کشور شرکت میکنند و مبارزه و مقاومت مشترک با استبداد دینی حاکم را به همراه مردان به اشکال گوناگون پیش میبرند. آنها در عمل نشان دادهاند که دیگر حاضر نیستند بی حقوقی، تحقیر، تبعیض و نابرابری را در جامعه استبدادزده ایران پذیرا شوند و تاکنون برای نه گفتن به بیعدالتی و تبعیض همه گونه هزینه را نیز پرداختهاند. زنان با مبارزات دلیرانه، بدون ترس و بدون خشونت خود توانستهاند در برابر تعرض نیروهای استبدادی، مقاومت کنند. چنین روحیهای موجب حیرت و ترس نیروهای سرکوبگر، و همراهی و همیاری بسیاری از فعالین سیاسی، اجتماعی و مدنی ایران و نیز موجب جلب همبستگی و احترام مردم جهان از خواستهها و مبارزات آنها شده است.
امید زنان به تغییر
شرکت وسیع زنان در جنبش مدنی و اعتراضی کشورمان و مقاومت و مبارزه هدفمند و همهجانبه آنها، امید به تغییر و روحیه برای ادامه مبارزه آگاهانه و مقاومت برای مبارزه بدون خشونت را در میان معترضین بسیار تقویت کرده است. زنان جوان ایرانی سالهاست که باهم بودن را توانستهاند باوجود داشتن اختلافات و تنوعات مختلف به علایق و منافع مشترک تبدیل کنند و بدین ترتیب مشترکاً برای کسب حقوق برابر شهروندی تلاش و تجربه مثبتی را در اختیار جنبش دمکراتیک مردم ایران قرار دهند. درواقع آنها بهخوبی موفق شدهاند که چنین تجربه مثبتی را وارد جنبش مدنی کشور کنند. مبارزه مشترک زنان، مردان، دختران و پسران برای حقوق شهروندی و نیز علیه دیکتاتوری موجب ریختن ترس آنان از نیروهای سرکوبگر و خشونتطلب رژیم اسلامی ایران شده است. زنان جوان در همهجا درصحنه مبارزات مدنی ایران حضور سنگین دارند و این احساس خوب هر چه بیشتر در داخل و خارج از کشور تقویت میشود که بدون حضور و همراهی زنان، جنبش اعتراضی کنونی در سطحی که امروز در آن قرار دارد، نمیتوانست وجود داشته باشد.
زنان و جنبشهای مدنی و اعتراضی
مبارزات حقطلبانه و برابری خواهانه زنان و دختران جوان برای دست یافتن به مطالبات دمکراتیک و حقوق شهروندی کامل در جامعه همچنان ادامه دارد. امروز حضور زنان در عرصه اعتراضات اجتماعی، مدنی و سیاسی از چنان گستردگی و توانمندی برخوردار است که کسی نمیتواند وجود فاکتور زنان در این مبارزات را نادیده گیرد. زنان برای داشتن چنین کیفیتی در مبارزات جاری، چندین دهه است که به اشکال گوناگون و با احترام به تنوع موجود میان خود و با بهره گرفتن مناسب از فنآوریهای نوین ارتباطی مانند اینترنت و شبکههای اجتماعی و مدنی که در جامعه وجود دارد، تلاش و مبارزه همهجانبهای را متحداً پیش میبرند و خوشبختانه تنوعات و تفاوتها در میان آنان منجر به کمکاری، دوری و پراکندگی نیروهای آنها نشده است. جریانات مختلف جنبش زنان در همهجا و هرکدام بنا به ظرفیت و توان خویش، انواع و اقسام راهکارها را انتخاب و تجربه میکنند تا بلکه از این طریق بتوانند کانونهای مقاومت در جامعه را زنده، پایدار و مؤثر نگاهدارند. آنها تجربه باهم بودن را با توجه به ظرفیت، توان و تنوعی که در میانشان برای مقاومت پایدار وجود دارد برای یافتن راهکارهای مدنی و دمکراتیک، در اختیار جنبش دمکراتیک ایران قرار دادهاند و چنانکه میدانیم در این عرصه مجبور شدهاند هزینههای بسیاری را به دلیل سرکوب سیستماتیک نیز تقبل کنند.
پتانسیلهای جدید در مبارزه زنان
تجربیات اخیر مبارزه زنان، مادران، دختران به همراه پسران و پدران نشانگر این واقعیت جدی است که همه آنها این بار برای مبارزه علیه دیکتاتوری و حقوق مدنی، اجتماعی و شهروندی مشترکاً در کنار هم در اعتراضات مدنی و خیابانی شرکت میکنند. نقش پیشتاز زنان و نگاه تغییریافته مردان در مبارزه کنونی موجب ایجاد پتانسیلهای جدیدی در جنبش مدنی و اعتراضی کشور شده است و این وضعیت باعث گشته است که این بار همگان بهصورت جمعی و با احترام به یکدیگر و قبول تنوعات موجود به دنبال یافتن راهکارهای نو و متنوع برای ادامه و تضمین فعالیت جنبش مسالمتآمیز و شهروندی مردم ایران باشند.
روشن است که مبارزات دمکراتیک و مدنی گروههای اجتماعی و اعتراضی چنان پتانسیلی را در جامعه فراهم کرده است که جنبش زنان میتواند هر چه گستردهتر خواستهها و مطالبات برابری طلبانه خود را در جامعه مطرح کند. درگذشته چنین فرصتی هیچگاه فراهم نشده بود و زنان تا این حد از آگاهی و سواد، آموزش، تجربه و گستردگی نیرو برای تأثیرگذاری در جامعه برخوردار نبودند. دفاع از حقوق مدنی و شهروندی میتواند فضا و زمینه را برای طرح و احقاق خواستههای دیگر زنان که به منافع آنان مربوط میشود را فراهم کند. سالهاست که فعالین جنبش زنان و زنان و دختران جوان نسبت به اهمیت این موضوع، بهخوبی آگاه هستند. شرکت و حضور فعالین زن در حرکات اعتراضی مسالمتآمیز باعث شده است که ارتباط زنان با اقشار دیگر جامعه تقویت شود و نیز همکاریهای متفاوتی میان آنها سازمان داده شود. زنان تاکنون توانستهاند با حضور درحرکتهای مدنی، صنفی، اجتماعی و سیاسی نقش خود را هر چه بیشتر بهعنوان نیروی تغییر در جامعه و مشخصاً در جنبش دمکراتیک و مدنی کشور تقویت کنند و از این طریق فرصتها و فضاهای مناسبی را برای طرح و گسترش خواستهای دمکراتیک و برابری طلبانه خود در ابعاد گسترده ایجاد کنند. منافع جنبش دمکراتیک کشورمان ایجاب میکند به چنین نیروی با تجربه و گستردهای هر چه بیشتر توجه نشان دهد و آن را بهعنوان یک نیروی بالقوه و مؤثر در میان خود در نظر بگیرد.
مشکلات پیش روی زنان
حضور زنان در حرکات اعتراضی و مدنی باعث شده است که قدرت مقاومت و ایستادگی معترضان برای تحقق مطالبات خود افزایش یابد. آنها برای ایجاد همبستگی در مبارزات اعتراضی و اجتماعی نیروی زیادی را صرف میکنند. روشن است که کوشش برای جمعکردن نگرشهای متفاوت بر اساس توافقات مشترک و سپس پایبندی نشان دادن نسبت به آن توافقات بسیار دشوار و انرژی و پتانسیل زیادی را از فعالین حرکتها و مبارزات اجتماعی اقشار مختلف جامعه میگیرد. روشن است که قدرت واقعی جنبشها و حرکتهای دمکراتیک همیشه درگرو اتحاد نیروهای متنوع و بهرهمندی مناسب از انرژی آنها در جهت توافقات دمکراتیک صورت گرفته میان فعالین جنبشهای اجتماعی و مدنی بوده است. البته مشخص است که در این عرصه جنبشهای دمکراتیک مدنی نیز در درون خود با موانعی همچون عدم پایبندی به توافقات، بیتوجهی، حذف عمدی، خودی و غیرخودی کردن، حقیر شمردن دیگر جریانات و حتی تودههای مردم روبرو هستند و همه این موارد موجب اتلاف وقت، انرژی و مانع رشد جدی این جنبشها میشوند. روشن است که چنین مشکلاتی ضربات اساسی و نابودکنندهای را به منافع و وحدت ملی ایرانیان وارد میکند. به دلیل حضور تاریخی و سنگین استبداد در کشورمان، جنبشهای اجتماعی همواره به اشکال گوناگون با خطر فردگرایی، خودمحور بینی، سیاه نمایی، سیاهوسفید کردن و غیره مواجه بودهاند. این تفکرات و رفتارهای غیر دمکراتیک برای توجیه برخوردهای خود سعی میکنند به طریقی رادیکالیزم کور، خشونتگرایی و انتقامجویی و بیاعتمادی را در میان مردم نسبت به فعالین و اعضای جنبشهای اعتراضی و مدنی ایجاد کنند. ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی حکومت اسلامی ایران نیرو و امکانات زیادی را برای تقویت چنین نگرشهایی در جامعه هزینه میکنند. فعالین جنبشهای اعتراضی در ایران میبایست در این عرصهها نسبت به ترفندهای جمهوری اسلامی ایران بسیار هوشیار باشند و تأکید ویژه بر اشتراکات، برای با هم بودن را در جنبش کنونی تقویت کنند.
باید هزینه نیروهای سرکوبگر را بالا برد
فعالین جنبش زنان در درون و بیرون حرکتهای اقشار مختلف اجتماعی میتوانند با توجه به تجربیاتی که در سالهای اخیر کسب کردهاند راهکارهای مؤثری را برای تحقق کمهزینهتر مبارزه پیشنهاد کنند. اگر چنین تلاشی صورت نگیرد، مبارزان عرصه اجتماعی و مدنی در ادامه مبارزه حتماً با فشارها و هزینههای بیشتری مواجه خواهند شد. این ضرورت دارد که به طریقی در مبارزات مدنی و اجتماعی همواره راههایی اتخاذ و انتخاب شوند که بشود با تکیه به آنها هزینه نیروهای سرکوبگر را در جامعه ایران و در عرصه بینالمللی هر چه بیشتر بالا برد. ارگانهای سرکوب رژیم اسلامی ایران، بههیچوجه نباید هزینههای مبارزه را بهصورت یکطرفه بر سر فعالین جنبش زنان و حرکتهای مدنی، صنفی و دمکراتیک اجتماعی سرشکن کنند. شناسایی عناصر سرکوبگر میتواند چهرههای سرکوبگران را در سطح داخلی و خارجی افشا کند. باید به دنبال راههایی بود که هزینههای مبارزه کاهش یابد و این جز با همراهی و همفکری و مشارکت وسیع بخشهای متنوع جامعه امکانپذیر نیست.
توازن نیرو و انتخاب عرصه مبارزه
بر کسی پوشیده نیست که جنبش زنان متکثر و متنوع است و مناسب است در هرلحظه در این جنبشها همواره شعارها و خواستها با توجه به توازن نیروها سنجیده و انتخاب شوند و اینکه روشن گردد که کدام شعار یا خواست میتواند در شرایط سرکوب، نیروی هر چه بیشتری را در عرصه اجتماعی و مدنی برای حرکتهای مدنی و شهروندی بسیج کند. فعالین جنبشهای دمکراتیک مدنی میتوانند با اتخاذ سیاستها و تاکتیکهای مناسب، دستاوردهای خود را برای نیرو بخشی و تقویت نگرشهای دمکراتیک و متنوع در درون جنبش، بسط دهند. البته در این عرصه نیز مناسب و لازم است که همه ما در تلاشی سهیم شویم که با تکیه به آن بشود هر چه بیشتر اقدامات خشونتآمیزی که برای ایجاد رعب، تهدید و ترور در میان مردم و مبارزان انجام میشود را با تلاشهای مشترک و بهموقع، خنثی و افشا کنیم.
تغییر روش و تاکتیک مبارزه با توجه به سرکوب گسترده
جنبش زنان و دیگر جنبشهای اجتماعی، مدنی و شهروندی در شرایط کنونی با توجه به دستگیری منتقدین و فعالین مدنی، صنفی و سیاسی مناسب است در روشها و تاکتیکهای خود تغییراتی ایجاد کند. روشن است که گستردگی و سطح سنگین سرکوب و شجاعت و مقاومت دلیرانه زنان و مردان معترض که بهصورت مسالمتآمیز و غیر خشونتآمیز اعتراضات خود را علناً اعلام میکنند امیدبخش است.
در این مبارزه همه فعالین مدنی، اجتماعی و سیاسی میبایست در همهجا صدای اعتراض و مبارزات اجتماعی زنان را بازتاب دهند زیرا حکومت به دلیل داشتن انحصاری امکانات رسانهای مبارزات اجتماعی زنان را کم اثر و وارونه نماید. ما همه شاهد بودهایم که چگونه شیوههای کنترل مبارزات زنان با ابتکارات و استراتژیهای مقاومت آنان، در بسیاری از دورهها، حسابوکتاب حکومت اسلامی را بر هم زده است. اگر با هوشیاری و با استفاده از تجربیات بتوان استراتژی مبارزه و مقاومت ادامهدار زنان را تداوم بخشید در عمل در تعدیل فشارها در جامعه حتماً مؤثر واقع خواهد شد.
جنبش زنان در دو دهه گذشته بهعنوان یکی از نمادهای مبارزه برای آزادی، حقوق برابر شهروندی و تبعیض ستیز بوده است. فعالین زنان در عمل اجتماعی نشان دادهاند که میتوانند باوجود سرکوب و با تکیه به خود هر چه بیشتر باهم بودن را در حین تنوع و احترام به هم گسترش دهند و از این طریق به حیات خود ادامه دهند و کانونهای مقاومت را برای روزهای سرنوشتساز آماده کنند.