انتصابی ننگین!

علی خامنهای ابراهیم رئیسی را به ریاست قوه قضائیه برگمارد. خامنهای با اين برگماری، بار دیگر نشان داد که برای او پاداش دادن به عوامل جنایات دستگاه سرکوب رژیم و انتقام از قربانیان کشتار زندانیان سیاسی در زندانها از هر مصلحت دیگری مهمتر است. قاضیالقضات شدن ابراهيم رئیسی یعنی زیر چتر حمایت رأس نظام قرار گرفتن هر کس که برای حذف مخالفان و منتقدان حکومت، از هیچ جنایتی ابا نکند. این انتصاب ننگین، حاوی پیامهای روشنی است. پیام به عمله خفقان که راه بقای شما در این نظام، همانا افزودن بر برگهای سیاه بر کارنامه خود علیه مردم است. پیامش به مردم و جامعه مدنی چنين است: بیهوده به منتقدان نیمبند درون حکومت امید نبندید، چراکه این نظام، متعلق به اعضای هیئتهای مرگ و حامی بیقیدوشرط قاتلان است. معنی این پیام را وقتی میتوان دریافت که آن را بهعنوان پاسخی به یک پیام دیگر ببینیم، پیام شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری در سال۱۳۹۶ که برای کوتاه کردن دست رئيسی از کرسی رياست جمهوری به روحانی رأی دادند. آنها اکنون پاسخ رأی خود را از خامنهای گرفتهاند.
ابراهیم رئیسی که اینک مأمور اجرای منویات رهبر در دستگاه قضائی شده است، شهرت خود را در درجه اول مدیون جنایاتش در ۱۳۶۷ است. او در آن سال عضو هیئتی بود که از سوی خمینی مأمور صدور احکام اعدام برای هزاران زندانی سیاسی شد. با انتشار نوار گفتگوی منتظری با اعضای هیئت مرگ و ازجمله رئیسی، هیچ امکان انکار دخالت در کشتار سال ۶۷ برای رئیسی باقی نگذاشت. این سند، مهر تأیید نهایی بر شهادت دهها بازمانده قتلعام زندانیان سیاسی است که هویت اعضای هیئت مرگ را افشا کردهاند. و شاید درست به همین علت است که اکنون رئیسی حکم اعتماد را از خامنهای دریافت میکند. رئیسی، رسیدن به این بالاترین مقام قضائی را مدیون این است که خامنهای میخواهد دارنده این مقام، به هیچچیز جز اراده رهبر پایبند نباشد.
سازوکارهای مافیای قدرت در جمهوری اسلامی مشابه مکانیسمهای سلطه در باندهای تبهکار است. جنایات اعضای این مافیا، همچون بندی سرنوشت آنان را به دسته بزهکار گره میزند. رئیسی، تبهکاری است که جنایت هولناک او دیگر قابلانکار نیست، در هیچ وضعیت و شرایطی جز ادامه سلطه ولایتفقیه، امکان گریختن از عدالت را نخواهد داشت. این وابستگی، او را به مطمئنترین مهره برای پابرجا نگاهداشتن بساط اختناق و سرکوب تبدیل میکند.
اهمیت اصلی انتصاب رئیسی در همین رابطه اتکای متقابل میان او و خامنهای است، نه در اینکه فرق عملکرد رئیسی با اسلافش، یعنی صادق لاریجانی، شاهرودی و محمد یزدی چه خواهد بود. کارنامه همه رؤسای دستگاه قضا در رژیم ولایتفقیه، سیاه است. ساختار قرونوسطایی و مناسبات تبهکارانه حاکم بر این دستگاه بهگونهای است که جایی برای اصلاح و بهبود قوه قضائیه باقی نمیگذارد.
اینکه گروهی از وابستگان به جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی با چشم بستن بر جنایات رئیسی از او انتظار روی خوشنشان دادن به جناح خود را دارند، نشانگر فقدان هرگونه اراده در آنها برای نقد کارنامه جنایات دهه ۱۳۶۰ است. آنها در حالی درباره امکان انجام اصلاح در قوه قضائیه توسط رئیسی سخن گفتهاند که مانند همه، سخنان ردوبدل شده میان منتظری و هیئت مرگ و ازجمله رئیسی را شنیدهاند. امید بستن به چنین فردی، ثمری جز بیآبرویی بیشتر برای مدعیان اصلاحطلبی نخواهد داشت.
حزب چپ ايران (فدائيان خلق) برگماری ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه را گام دیگری برای ارعاب مردم و نشان دادن چهره کریه حکومتی میداند که میخواهد تا آخرین لحظه حیات خود به سرکوب مردم ادامه دهد. ما نهادهای مدافع حقوق بشر، فعالان، احزاب و سازمانهای سیاسی و همه انسانهای آزاده کشورمان را که از این بیدادگریها به ستوه آمدهاند، فرامیخوانیم که به اعتراض خود علیه انتصاب ابراهیم رئیسی جنايتکار به بالاترین مقام قضائی در جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند.
هیئت سیاسی ـ اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۱۷ اسفند ۱۳۹۷ (۸ مارس ۲۰۱۹)