برگهایی از تاریخ جنبش سندیکایی ایران – ٦

در شمارە گذشتە "جنگ کارگری ١٠" بە تشکیل "شورای متحدە مرکزی کارگران و زحمتکشان اشارە و بە شماری از فعالیتها و مبارزات آن برای قانونی کردن حق و حقوق کارگران و مبارزات درخشان و موثر شورا در متشکل کردن کارگران در اتحادیەهای مختلف و سازماندهی و هدایت اعتصابات کارگری مهم کە توسط آن انجام شد پرداختیم. در بخش قبلی بیشتر فعالیتهای شورای متحدە در خوزستان مد نظر بود. در این شمارە شمار دیگری از فعالیتهای مهم این سازمان سندیکایی و تاثیرات آن بر زندگی کارگران و رویدادهای مهم کشور در دوران فعالیت علنی و غیرعلنیاش را پی میگیریم.
پس از ادغام چهار فدراسیون موجود کارگری کە در اول ماە مە ١٣٢٣ صورت گرفت، شعب محلی شورا کە به صورت اتحادیەهای کارخانەای و رشتەای فعالیت میکردند در بسیاری از شهرهای بزرگ و مهم تشکیل شدند و بە سرعت دامنە نفوذشان در میان کارگران و گروەها و اقشار تهیدست و روشنفکران و افراد ترقیخواە گسترش یافت. همین گستردگی پایگاە بە میان اقشار زحمتکش بە یکی از نقاط قوت اتحادیەها برای موفقیتهای سریعشان گردید. تدوین نخستین قانون کار نسبتا جامع در زمان خود، کە در آن بخش مهمی از حقوق سندیکایی کارگران بە رسمیت شناختە شدە بود یکی از نتایج بلافصل این فعالیتها و پشتیبانیهای مردمی از آنها بود.
گستردگی نفوذ اتحادیەها و همچنین تاثیرات فعالیتهای آنها در آن دورە بە حدی بود کە موجب نگرانی سرمایەداران و ملاکین و مدافعان دولتی آنها کە کامرواییشان را در ناآگاهی و پراکندگی تودە مردم میدیدند میشد. بە غیر از طبقات استثمارگر بومی، دولتهای خارجی به خصوص امریکا و انگلستان نیز کە نگرانیهای مشابهی از فعالیت اتحادیەها و گسترش نفوذ آنها داشتند نیز از این وضع نگران و برآشفتە بودند و همراە با دولت و ملاکین و ثروتمندان علیە اتحادیەها و حامی اصلی آنها، حزب تودە ایران مشغول دسیسەچینی و تفرقەافکنی بودند.
تعداد زیادی اسناد محرمانە از اینگونە فعالیتها کە توسط سفارتهای آنها تهیە و برای دولتهایشان ارسال شدەاند، مدتهاست کە علنی و در کتابهای محققین و تاریخنگاران مختلف منتشر شدەاند.
در سال ١٣٢٥ در پی سرکوب خونین اعتصاب عمومی خوزستان کە در قسمت قبلی این نوشتە شرح آن رفت، سرکوب علیە اتحادیەها و حزب تودە ایران و دیگر نیروهای دمکراتیک مردمی بالا گرفت و فعالیت علنی شورای متحدە ممنوع شد. با این وجود فعالیتهای شورا بە واسطە پایگاە عمیقی کە طی کمتر از ٥ سال فعالیت کم و بیش علنی در میان زحمتکشان پیدا کردە بود، بە صورت غیرمستقیم ادامە یافت. بخش قابل توجهی از این موقعیت در گزارشات محرمانەای کە سفارتهای امریکا و انگلستان میفرستادند و با تبلیغات علنی و رسمیشان از زمین تا آسمان فاصلە و تفاوت داشت منعکس است و هر علاقمند صادقی کە بخواهد واقعیت را در مورد کم و کیف و ماهیت شورای متحدە بداند، لازم است قبل از هر قضاوتی گزارشات مذکور را هم مطالعە کند.
یکی از بهترین این منابع، کتاب "ایران بین دو انقلاب" آبراهیمیان است کە او بسیار مستند و با ربط از این اسناد هم استفادە کردە است. بە روایت بعضی از گزارشات محرمانە کە توسط سفارت انگلستان کە بیشترین دشمنی را با حزب تودە ایران و اتحادیەهای کارگری داشتە، نفوذ شورای متحدە از تهران و تبریز و اصفهان و مازندران تا خوزستان و یزد و کرمان، تا شیراز و مرودشت گسترش یافتە بود و در همە این شهرها اتحادیەهای کارگری تشکیل شدە بودند. از میان بعضی از این اسناد بە راحتی میشود بە تلاشهای سفارت انگلستان برای برقراری ارتباط با سازمانهای کارفرمایی و تعدادی از مسئولین دولتی برای مقابلە مشترک با نفوذ اتحادیەها پی برد. در عین حال اسناد منتشرە نشان میدهند کە چگونە این سفارتخانە برای مقابلە با نفوذ اتحادیەهای واقعی با همدستی کارفرمایان، وزارت کار و دربار و حزب دمکرات قوام اتحادیەهای قلابی تشکیل میدادند مانند اتحادیە اسکی، اتحادیە امکا و اتحادیە کارگران نفت کە اسناد وابستگی همەشان بە کمپانی نفت ایران و انگلیس از طرف منابع معتبر منتشر شدەاند و نشان میدهند کە همە آنها مانند "خانە کارگر" جمهوری اسلامی کە با الگوبرداری از آنها درست شدە است، در خدمت کارفرمایان و مدیران شرکت نفت و دربار و ابزاری در دست آنها برای سرکوب اتحادیەهای واقعی بودەاند.
همە این اتحادیەهای قلابی بعد از تشکیل شورای متحدە سرهمبندی شدند. بعد از سرکوب اعتصاب عمومی خوزستان کە فعالیت شورای متحدە ممنوع شد، اینها را بە امید اینکە جای شورای متحدە را بگیرند وارد صحنە کردند ولی به طوری کە در بعضی اسناد محرمانە هم گفتە شدە هیچ کدامشان نتوانستند در میان کارگران نفوذ پیدا کنند و جای شورای متحدە را بگیرند.
در سالهای ١٣٣٠ و ٣١ شورای متحدە نیرومندتر از گذشتە با سست شدن اختناق در آستانە ملی شدن صنعت نفت دوبارە فعالیت علنیاش را از سر گرفت. در روز کارگر ١٣٣٠، بە دعوت شورای متحدە در تهران و سایر شهرهای مهم، روز کارگر با شرکت شمار زیادی شرکت کنندە برگزار شد. بنا بە نوشتە آبراهیمیان، تنها در تهران ٣٥ هزار نفر در میتینگ روز جهانی کارگر شرکت کردند. در همین سال چند اعتصاب بزرگ کارگری توسط اتحادیە با شرکت دەها هزار نفر در خوزستان برگزار شد. در سال ١٣٣١ در جریان قیام ٣٠ تیر اتحادیەهای کارگری تحت رهبری شورای متحدە نقش اصلی را با آوردن کارگران بە تظاهرات در تهران و خوزستان بازی کردند. این نقش آنقدر پر رنگ بود کە بە نوشتە آبراهیمیان، حتی تعدادی از مخالفان و دشمنان حزب از آن جملە "مصطفی فاتح" و "کاشانی" بە آن اذعان نمودند. آبراهیمیان در صفحە ٣٩٤ کتاب "ایران بین دو انقلاب" جزئیات این ماجرا را شرح دادە است.
در سال ١٣٣٢، بە دعوت شورای متحدە دەها هزار کارگر به مناسبت روز کارگر در میتینگهایی کە توسط شورا در شهرهای مختلف برگزار شد شرکت کردند. بە نوشتە آبراهیمیان شمار شرکت کنندگان در میتینگهای روز کارگر در بعضی شهرها مانند آبادان حتی بیشتر از میتینگ بزرگ روز کارگر در سال ١٣٢٥ بود. این میتینگها در ملی شدن صنعت نفت اثر بزرگی نهادند، آنچنان بزرگ کە بە نوشتە آبراهیمیان شماری از سیاستمداران وقت نیز آن را تائید میکردند.
*در قسمت بعدی این نوشتە فعالیتهای اتحادیەای بعد از کودتای ننگین ٢٨ مرداد را مرور میکنیم.