وضعیت دختران و زنان نوجوان و جوان در عرصه آموزش متوسطه و عالی - بخش اول

بعد از انقلاب، یکی از قـشرهای اجتماعی که توانسته در عـرصه اجتماعی بهویژه در بخش آموزشوپرورش مـتوسطه و عـالی موفـق شود، دختران و زنان نوجوان و جوان میباشند. آنها در سالهای اخیر توانستهاند نزدیک به ۵۰ درصد دانشجویان و بیش از ۴۶ درصد دانشآموزان کشور را تشکیل دهـند.
درواقع بالا رفتن بیسابقه حضور دختران و زنان در بسیاری از عرصههای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ازجمله بخش آموزش در سطوح گوناگون مقدماتی، متوسطه و بهویژه عالی (دانشگاهها)، مشارکت جدی در بازار کار، درگیری پررنگتر در رویههای سیاسی و ... که بهطورکلی فضای اجتماعی شدن زنان و دختران را با تغییرات جدی مواجه ساخته است.
در این نوشته، وضعیت زنان و دختران نوجوان و جوان را موردبررسی قـرار خواهـم داد تا بلکه بشود شمایی کوتاه از وضعیت این قـشر اجتماعـی که بهصورت روزانه در جامعه، با حکومت و ارگانهای ریزودرشت آن در عرصههای اجتماعی مختلف درگـیر است، به خوانندگان مقاله ارائه دهم. در این مقاله به چهار عـرصه:
- دختران نوجوان و جوان دانشآموز در عـرصه آموزشوپرورش؛
- وضعیت آماری دختران و زنان جوان در سطح دانشگاههای کشور؛
- وضعـیت زنان و دختران جوان دانشجو در دانشگاهها؛
ـ وضعـیت دختران و زنان فارغالتحصیل شده از مراکز آموزش عالی، خواهـیم پرداخت.
یک - دختران نوجوان و جوان دانشآموز در عرصه آموزشوپرورش
از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران ، رقمی در حدود ۴۹ درصد را زنان و ۵۱ درصد را مردان تشکـیل میدهند. به ازای هر ۱۰۰ زن، ۱۰۳ مرد در ایران زندگی میکنند. میانگین سنی مردان و زنان در نقاط شهری به ترتیب برابر ۳۱.۳ و ۳۱.۶ سال و در نقاط روستایی ۲۹.۷ و ۳۰.۵ سال است. بین ۱۲تا ۱۵ درصد جمعیت ایران بیسواد هستند. در حال حاضر حدود ۷۵ درصد از زنان باسواد و ۲۵ درصد بقـیه بیسواد هستند.
پیش از هـر موضوعی ضرورت دارد گفـته شود که بعد از انقلاب ازلحاظ قانونی، دختران نوجوان برای ایفای نقش فعالانه شهروندی - بهواسطه جنسیت و سن خود – در محرومیت مضاعف قرار داده شدند. متأسفانه نوجوانی در ایران بهعنوان مرحلهی مشخصی که از کودکی متمایز است به رسمیت شناختهنشده است. پس از انقلاب به لحاظ قانونی، ساختار و محتوای آموزش دختران و پسران بهصورت یکسان درآمدهاست. یعـنی اینکه مضمون کتابهای درسی برای هـر دو جنس یکسان است. اما در عـرصه مضمونی در کتب درسی از نقـش و تصاویر زنان بسیار کاسته شده است. لازم به تأکید است که آن تصاویری هـم که از زنان در کـتب درسی موجود است متأسفانه در حد بچهداری، خانهداری، نظافـت و ... خلاصهشده است. البته روشن است که چنین درکی از زنان ناشی از نگرشهای عقبمانده مسئولین حکومت و نیز قـوانین و مقررات اسلامی حاکم بر جامعه که با واقعیت زندگی روزمره زنان بیگانه است، ناشی میشود.
در طول سالهای بعد از انقلاب، یکی از قـشرهای اجتماعی که توانسته در عـرصه اجتماعی بهویژه در عـرصه آموزشوپرورش مـتوسطه و عـالی موفـق شود، دختران نوجوان و زنان جوان هستند. آنها تنها در سالهای اخیر توانستهاند بیش از ۵۰ درصد دانشجویان و بیش از ۴۶ درصد دانشآموزان را در کشور تشکیل دهـند. بعد از انقلاب با اسلامی کردن اجباری جامعه، محدودیتهای زیادی درزمینهٔ شغـلی و نیز جداسازی بسیاری از فضـاهای جامعه و بهویژه در مدارس و در دانشگاهها انجام شد. بهعنوان نمونه بعد از اجباری شدن حجاب اسلامی در مراکز آموزشی و کلاً در جامعه، بهتدریج رفتهرفته نوعی مبارزه و اعـتراض از جانب دختران در عرصههایی در جامعه ازجمله اعتراض به اجباری بودن حجاب شکل گرفت. هـزاران دختر دانشآموز و دانشگاهی به دلیل رعایت نکردن کامل حجاب اسلامی، از مدارس و دانشگاهها بهصورت دائمی و یا موقـت اخراج شدند. اما بااینهمه، این فـشارها باعـث نگردید که آنها دست از مبارزه برای احـقاق حقـوق ازدسترفته خـود بکشند. درواقع آنها در چهارچوب تنگ و بسته حجاب اسلامی، صـدها نوآوری انجام دادند و بدین طریق به مبارزه عـلیه نگرش زنستیز مسئولین و ارگانهای رژیم اسلامی در جامعه پرداختند؛بهطوریکه امروزه در ایران، آزاد شدن رنگهای زنده مانتوها، نقـش و نگار دادن به پوششهای اسلامی و رعـایت نکردن کامل پوشش اسلامی و غـیره، نشانگـر پیروزی و موفـقـیت دختران نوجوان و جوان کشور عـلیه سیاست اسلامی و اجباری کردن پوشش بوده است. درواقع یکی از بزرگترین مقاومتها در جامعه، عـلیه فـرهـنگ زور و اجبار در پوشش اسلامی توسط این دختران نوجوان و جوان صورت گرفـته است و میبایست به مقاومت دختران جوان و نوجوان کشورمان، ارج گذاشـت.
عـلاوه بر موارد فـوق لازم به تأکـید است که عـلیرغـم افـزایش درصد دختران در مدارس و دانشگاهها، هـنوز نابرابریهای زیادی در این عـرصه در جامعه وجود دارد. تبعیضات و فـشارهای اجتماعـی، فـرهـنگی و حتی سیاسی بر دانشآموزان دختر و پسر، باعـث تقویت و گسترش مشکلات روحی و روانی زیادی در مدارس و نیز در کـل جامعه شده است. امکانات محدود و اندک ورزشی بهصورت نابرابر میان دختران و پسران در جامعه، تقسیمشده است. مشکلات، تبعیضات و امکانات کم و فـقـر اقـتصادی و اجتماعـی فـشار زیادی را به دختران نوجوان و جوان کشور وارد میکند و تاکنون دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی در این عـرصه، حرکتی در جهـت تغـییر این وضعـیت برای دستیابی دختران و زنان به حقـوق برابر انجام ندادهاند.
این قـشر اجتماعی دارای خواستههای مشخص و خواستار تغیـیرات اساسی در کل جامعه است. دختران نوجوان و جوان نقش بسیار زیادی در شکل دادن به حرکتهای متنوع اعتراضی در جامعه دارند. مقاومت هرروزه آنان در برابر حجاب و دیگر اجبارات و تحمیلات مذهبی و اجتماعی چشمگیر است. این بخش از دختران و زنان جوان در عرصه موزیک و هنر، ارزشها، خلاقیتها و سبکهای مدرن و پیشرویی را مطرح و تبلیغ میکنند و با این نوع تلاشها و مبارزات عرصه را بر فضای مذهبی حاکم بر جامعه تنگ کردهاند. آنان در هرلحظهای خلاقیت و ابتکارات زیادی در مقابله با انواع تحمیلات اجتماعی و حکومتی از خود نشان داده و میدهند. درواقع قشر نوجوان و جوان کشور جزء نیروی تحول در جامعه محسوب میشود و در این عـرصه آنها همواره نشان دادهاند که تنها از راههایی که خود مناسب میدانند به اشکال گوناگون، مبارزه خود را بهپیش میبرند. از مبارزه و تلاش پیگیرانه، صمیمانه و صادقـانه دختران نوجوان و جوان کشور برای برخورداری از حقـوق اولـیه انسانی مانند حق انتخاب، شاد و آزاد و برابر زیستن که بهصورت وسیع و گسترده در سطـح جامعه جریان دارد میبایست حمایت همهجانبه صورت گیرد. آنها حـق ورزش کردن در پارکها و شرکـت در اماکن ورزشی و عـمومی، حـق رابطه دوستی با پسران، مـقابله با محدودیتهای تحمیلی هـمچون حـق حضور شادمانه و آزادانه و پا گذاشـتن مدام دختران و زنان نوجوان و جوان بر روی خطهای قـرمز امنیتی و اجتماعـی و گاه سیاسی حکومت، هـمه نشانههایی از مـوفـقـیت دختران بهویژه در عرصههای گوناگون اجـتماعی و مدنی است. این موارد باعـث ایجاد فـضای بازتر و آزادتر در جامعـه برای دختران شده است و حکومـت در حال حاضر دیگـر امکان مقـابله و ایجاد محدودیت همهجانبه برای حضور گسترده دخـتران، در عرصههای فـوق را ندارد. هر چه جلوتر میرویم فـشار اجـتماعی دختران و زنان نوجوان و جوان عـلیه حکومت در سالهای اخـیر بسیار افزایشیافته است. آنها دائماً مرزها را در جامعه میشکنند و عرصههای تازهای در مقاومت و مبارزه برای تغییرات ایجاد میکنند. حکومت علیرغم همه امکانات سرکوبگرانهاش توان کنترل آنها را ندارد و در این مـبارزه رژیم روزبهروز مجـبور به عقبنشینی بیشتری شده است.
حـرکت مقـطعی و نیز مـبارزه روزانه نسل جوان و نوجوان کشور در مدارس و در جامعـه در درازمدت میتواند حـلقـه تنگ آزادهای اجـتماعی و حـتی سیـاسی را بازتر کـند و حقیقتاً دراینبین دختران و زنان نوجوان و جوان کشور نقـشی بسیار اساسی و مرکـزی در این مبارزه ایفـا میکنند.
پایان بخش اول