اژدهای نئوکانها پنج سر دارد

مقدمه
نظام سرمایه داری کلان جهانی نه تنها ویژگیهای امپریالیستی یکصد سال پیش را با خود حمل میکند، بلکه شاخصههای جدیدی را بر خود افزوده است. یکی از ویژگیهای اصلی امروزین آن را میتوان در تقسیم بندی ساختاری آن به نمایش گذاشت. نظام سرمایه داری کلان امروز، به مثابه یک اژدهای پنج سر میماند همه سرهای آن یکدیگر را می پایند و در پیوند با همدیگر هیولای پیر کلوپ نئوکان ها را تشکیل میدهند. این بخش بندی ها را میتوان در یک - سرمایه مالی، دو - سرمایه نفتی - نظامی، سه - سرمایه داری خبری، رسانه ای صوتی تصویری، چهار – سرمایه داری اطلاعاتی شبکههای مجازی، پنج - سرمایه داری تولیدی خدماتی تجاری خلاصه نمود. شاخصههای تخریب کارانه، ضد انسانی، ضد محیط زیست، غیر اخلاقی، جنگ طلبانه و کشتارگرانه بخش عمده این بخش بندی ها، بر جنبههای مفید و سازنده آنها میچربد.
سر سخن
نظام سرمایه داری جهانی نه تنها دوران بحرانهای ادواری ژرف و عمیقی را آبستن است، بلکه امروز بر ضد نیازهای عمومی بشریت و به نفع اقلیتی ناچیز عمل مینماید. این نظام که بر دو پایه اساسی مصرف گرائی و اتلاف بی رویه که شرایط را برای چرخش واحدهای اقتصادی فراهم مینماید تا انگیزه سود آفرینی سیراب ناپذیر صاحبان سرمایه بر پایه مصرف گرائی بی رویه را فراهم نماید. این امر نه تنها موجب گرمایش خارج از اندازه کره زمین و نابودی محیط زیست برای انسان ها و دیگر موجودات زنده میگردد، بلکه عرصه را برای رقابتهای خشن جهت کنترل بازارهای ذخایر ارضی و دیگر منابع اقتصادی و امنیتی محدود میان گروه بندیهای مختلف سرمایه داری کلان جهانی فراهم نموده است.
در این میدان، گرچه از یک طرف جبهه نیروهای مدنی مردمی غیر انتفاعی و بالاخره سوسیالیستی، باید تلاش بکنند تا بصورتی موازی با اندامهای نظام سرمایه داری جهانی، نهادهای اقتصادی و مدنی نوین خویش را بیافرینند، تا از این طریق هم نیازهای فردی، اجتماعی و طبیعی انبوه تودههای مردمی خویش را برآورده نمایند، بلکه از طرف دیگربتوانند نهادهای آلترناتیو قدرتمندی در مقابل آنها بیافرینند تا آنها را به عقب نشانده نقش خویش را بر قله کنترل اقتصادی، مدنی، سیاسی اجتماعی تکوین نموده و مانع از کنترل دامنه دار اندام ها و نهادهای نظام سرمایه داری جهانی بر هستی عمومی گردند. تنها از طریق موازنه رقابتی نهادها و بافتهای آلترناتیو سوسیالیستی در مقابل سرمایه دای میتوان بر چرخه بیرویه گرمایش بیشتر کره زمین ترمز زده و آلترناتیو جایگزین شایسته تری را برای انتخاب عمومی ارائه داده و عرضه نمود.
اگر در دوران لنین، ویژگیهای نظام سرمایه داری کلان جهانی در کلمه امپریالیسم گنجانده میشد که ویژگیهای آن را در سرریزی سرمایه به کشورهای دیگرجهت کنترل مستعمرات سابق و تقسیم بازارهای مصرف، نیروی کار و ذخایر ارضی جهانی، و بالاخره به راه انداختن جنگهای خانمانسوز جهانی بخاطر تقسیم و باز تقسیم بازارهای بین المللی میگردید، امروز با گذشت صد سال از دوران انقلاب اکتبر، این ویژگیها تکوین یافته و شاخصههای نوین افزوده ای را با خود همراه داشته در خود به نمایش میگذارند.
جنگ واحدهای پولی
اگر هدف اولیه ایجاد واحدهای پولی آسان نمودن مبادلات اقتصادی بود، امروزه این نقش به مراتب متفاوت است. یکی از ویژگیهای دوران نوین سرمایه داری کلان جهانی، تبدیل واحدهای پولی به کالا هستند. در شرایطی که قیمت واحدهای پولی جهانی به میزان خیلی زیادی متاثر از تقاضا برای آن واحدها هستند، سلطه جهانی دلار آمریکا بعنوان واحد عمده تبادل اقتصادی بین المللی، عرصه را برای تقاضای گسترده جهانی برای این واحد بالا برده و موجب تثبیت و افزایش ارزش دلار آمریکا میگردد. با وجود اینکه بعد از بحران مالی جهانی در سال دوهزار و هشت میلادی، هزاران میلیارد دلار بدون پشتوانه به بازارهای مالی تزریق گردید، جنگهای ویرانگرانه و خانمانسوز خاورمیانه زمینه را چنان برای تقاضا دلار آمریکا افزایش میداد که باعث شد نه تنها ارزش این واحد پولی پایین نیاید، بلکه سلطه جهانی آن بعنوان واحد تبادل اقتصادی گسترده تر گردد. از این نظر، یکی از شاخصهای عمده و محوری سلطه نظام سرمایه دای کلان آمریکائی بر اقتصاد جهانی، حفظ سلطه دلار بعنوان واحد عمده تبادل اقتصادی است.
الیگاپولی نفتی - نظامی
یکی از ویژگیهای دیگر امروزین سرمایه داری کلان جهانی، افزوده شدن بخش بندیهای نوینی به آن است که در ارتباط تنگاتنگ با دیگر بخش بندی ها عمل می نمایند. یکی از این بخش بندی ها الیگاپولی نفتی نظامی است. میدانیم در مقیاس جهانی شرکتهایی که صنعت انرژی سوخت فسیل و نفتی را در دست خویش دارند، به زحمت از تعداد انگشتان به دستها فراتر می روند. این در حالی است چرخش مالی سالانه آنها در سال از تولید ناخالص ملی خیلی از کشورهای پیشرفته جهانی بالاتر است. همه ما کم و بیش در این مورد که "اگزان موبیل"، "آرامکو"، " بریتیش پترولیوم" و یا " شل" بتواند کنترل خویش را بر ذخایر سوخت فسیل جهان اعمال نماید، چه فجایعی آفریده نشده است.
مثالی که من میخواهم در این مورد بیاورم، مربوط میشود به نقش رشته سرمایه داری صنایع نظامی در فجایع بین المللی. بودجه نظامی سالانه آمریکا بیش از هفتصد میلیارد دلار در سال است که حدوداً هفت برابر بودجه سالانه دولت ایران، و دو و نیم برابر مجموع بودجههای نظامی چین و روسیه است. بودجه سالانه نظامی "ناتو" تقریبا دو برابر این مقدار است. بخش اعظمی از این بودجه صرف خرید مهمات عمدتاً ازصنایع نظامی آمریکائی میگردد. این درحالی است که تاثیرات جانبی جنگ افروزیهای چندین دهه اخیر موجب میشد تا نه فقط دولت آمریکا و ناتو، بلکه دولتهای دیگر مستقیم با غیرمستقیم درگیر در جنگ، از قبیل عربستان، عمارات، قطر، اسرائیل، کویت، ایران، ترکیه، پاکستان، هند و ... جهت حفظ توازن نظامی، قابلیتهای تدافعی یا تهاجمی در مجموع به میزان به مراتب بیشتری از بودجه نظامی آمریکا و ناتو صرف خرید مهمات می نمایند. در این مورد نه تنها تریلیون ها دلار به صندوقهای سرمایه داری مهمات سازی جنگی وارد میگردید، بلکه به همان مقیاس، تقاضا برای دلار آمریکا جهت به ثمر نشاندن چنین معاملاتی افزایش می یافت که سلطه جهانی دلار آمریکا را به عنوان واحد پولی واسطه بینالمللی تثبیت مینماید.
عرصههای رسانه ای، خبری
در نظام سرمایه داری، خبر یک "کالا" است که برای بخش رسانههای کاغذی، تصویری و صوتی پول ساز است. از این نظر، اخباری که جنجالی تر، فجیع تر و توجه برانگیز تر باشند، بیشتر پول ساز هستند. جنگ ها و بحرانهای امنیتی منطقه ای خبرسازترین، در نتیجه سودآورترین منابع را برای این رسانه ها فراهم می نمایند. از طرف دیگر، این رسانه ها در گوشه ای ننشسته اند تا از این خیرها در زمینههای سودجوئی استفاده نمایند، بلکه، آنها دست در دست سرمایه داری کلان مالی، نفتی نظامی و دیگر بخش ها نقش فعالی در شستشوی مغزی روانی مردم جهت پیاده کردن پروژههای امنیتی جنگی آنها ایفا می نمایند. از این طریق زمانی که جنگ یا تشنج منطقه ای بلند مدتی به وقوع می پیوندد، نان آنها برای مدتهای مدیدی توی روغن خواهد بود. در این عرصه آنها دیگر پا را از اینها فراتر گذاشته خود به ماشین خیر سازی و شایعه پراکنی جهت هدایت روانی مردم تبدیل میگردند.
عرصه رسانههای مجازی تشکیلاتی
یکی دیگر از عرصههای نوینی که به اختاپوس چند دست و پایی سرمایه داری نئولیبرال و امپریالیستی اضافه شده است، عرصه رسانههای مجازی است که تا حدود زیادی قابلیت تشکل افرینی و سازماندهی را نیز دارا هستند. رسانههایی مانند "گوگول" ، "فیسبوک" ، "اینستاگرام"، " یاهو" ، " تلگرام" و غیره، نه فقط وسیله ای برای نقل و انتقال اطلاعاتی توسط میلیون ها مردم در مقیاس جهانی هستند، بلکه مرکز انباشت اطلاعات شخصی و گروهی میلیون ها نفر از افراد در کشورهای مختلف هستند. این اطلاعات نه فقط توسط صاحبان این رسانههای مجازی جهت استفادههای بازاریابی به فروش رسانده شده و مورد استفاده قرار میگیرند، بلکه از طریق تکنولوژی هوشمند توسط قدرتمداران حاکمه جهت سازماندهی، شستشوی مغزی و حرکت آفرینی در راستای اهداف و پروژههای خویش مورد سوء استفاده قرار میگیرند.
پایان سخن
در عرصه مقابله با طرفندها و توطئههای کلان سرمایه داری، به همان میزان که جنبههای چالشهای سلبی از اهمین ویژه ای بر خوردار هستند، آفرینشهای ایجابی حتی به مراتب بیش از آنها حائز اهمیت اتد. امروزه دستاوردهای دموکراتیک مبارزات دهه ها و حتی صدههای اخیر چنان امکاناتی را برا بشریت فراهم نموده اند تا با دست یازیدن به مبارزات دموکراتیک و غیر خشونت آمیز بتواند دستاوردهای فراوانی را بدست بیاورد. به همان مبارزه که مبارزات نسلهای جوان در راه حفاظت از محیط زیست، یا مبارزات خیابانی در زمینه رفع استثمار اقتصادی و مبارزه در ضد جنگ و استقرار صلح بین المللی موثر است، شرایط برای ایجاد بافت ها و اندامهای اقتصادی اجتماعی سوسیالیستی فراهم تر هستند. در این زمینه ها میتوان به ایجاد تعونیهای اعتباری – بانکی مردمی، افزایش نقش اقتصاد دموکراتیک و دولتی جهت تامین نیازهای عمومی از قبیل بهداشت و تحصیل رایگان و فراهم نمودن تامین اجتماعی از جمله این دستاوردها هستند.