تئاتری در پشت پرده

شاید مرگ مشکوک رفسنجانی سر آغاز برنامه ای بود که امروز زیر عنوان مبارزه با فساد و اشرافیت آغاز گردیده. طرحی که اساس آن زمینه سازی برای معرفی و جا انداختن رهبر بعد از خامنهای است.
ترس توأم با نفرت خامنهای از رفسنجانی که ریشه در گذشته و قدرت رفسنجانی داشت دو عامل اساسی باز دارنده برای شروع این برنامه بود.
از رفسنجانی نفرت داشت چراکه هیچوقت با تمام قدرتی که گرفته بود نمیتوانست خود را از زیرسایه کسی که تاج ولایت بر سر او نهاده بودبیرون بکشد.
رفسنجانی نماد ولی نعمتی بود که هر چند به گوشه اش رانده بودند اما حضورش خاری در چشم رهبر خود شیفته ای بود که هیچ فرد مطرحی را تحمل نمیکرده و نمیکند.
نفوذ وشیوه زیرکانه رفسنجانی در توطئه چینی و سازمانگری وی همراه با بسیار نا گفته ها ترسی دائمیدر دل رهبر و بیت او ایجاد میکرد.مسلما پشت پرده ساخت و پاخت ها مسائلی در جریان بود که این ترس را دامن میزد و آینده جانشین خامنهای را تهدید مینمود.
از این رو رفتنش را به هر بهائی ضرورت میبخشید.چرا که برای دیکتاتور و تداوم حکومت او هیچ امری مهم تر از سرکوب وازمیان بردن مراکز قدرت ، تشکل ها و افراد نا همسو با دیکتاتور نیست.
حذف رفسنجانی سر آغاز کلید خوردن این پروژه و دادن پیامیروشن به دیگر افراد قدرتمند درون حکومت نیز بود که باید ساز خود را باساز خا منه ای کوک کنند.کوک بیعت با رهبر جدید که قرار است ازعمامه شعبده بازان بیت رهبری وکلاه سرداران سپاه بیرون بیاید.
روند ماه های اخیر تماما در جهت چنین هدفی حرکت کرده است. برعکس بازی گران پیر وپاتالی از قبیل جنتیها، یزدیها و لاریجانیها وروحانی ها و دیگر چهرههای شناخته شده رژیم که در جلو صحنه به بازی گری مشغول اند! بازی اصلی در پشت صحنه با بازیگران جوان شناخته نشده برای مردم و آشنا برای حکومت در جریان است که با آماده شدن کامل صنحه، ظاهر خواهند شد.
آنچه تا کنون درعمل کرد تمام دیکتاتورها علی الخصوص فردی چون خامنهای که خود را رهبر شیعیان و اگر کمی امتداد دهی، رهبرمسلمانان جهان و منجی انقلابی مستضعفان عالم میداند مشهود است، تداوم حکومتش تازمانی که خود درحیات هست و سپس تداوم آن در نسل بعد از خود است.
در رویاهای پیغمبر گونه او که با توهم یا علیگوئی هنگام زایمان و خلوت کردنش بر سر چاه جمکران همراه است، هیچ جانشینی جز فردی از خاندان او نمیتواند متصور شود. امری سخت اما شدنی به هر قیمت.
از نطر خامنهای مجتبی شایسته تر از هر کسی است. از نطرفقهی آماده شده ، از نظر سنی در حد یک رهبر جوان جا افتاده و مهمتر از هر چیزپشتیبانی سپاه ، بسیج و نیروهای سرکوب و فدائیان رهبر را که سال ها در پشت صحنه با آن ها کار کرده و مهندسی بسیار توطئه ها را با آن ها انجام داده با خود دارد. آقا زاده ای که خامنهای "آقا " خطابش میکند.
برای چنین تاج گذاری تمهیداتی لازم است. باید اندکی دهان مردم را شیرین کرد بارقه امیدی همراه با آرامش نسبی بوجود آورد. اما شرایط واوضاع کنونی کشور آماده ساختن آن را مشکل میکند.
مهمترین مشکل رژیم در حال حاضر مسئله تحریم ها، گرانی، فساد و بیکاری است؛ مضاف برعدم اعتمادی که عمیقاً در مردم نسبت به جمهوری اسلامیبه وجود آمده است. رژیم این را هم میداند که باید از این وضعبت برزخی رها شود. حداقل در شرایط کنونی جدا از بغلکشی با چین و روسیه و ناز و کرشمه برای اروپا، ناگزیر باید با امریکا و شخص ترامپ کنار بیاید و کنار هم خواهد آمد! اما به شیوه "نرمش قهرمانانه"؛ کاری که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامیبا تمام نیرو سر گرم آن است.
های و هوی در جلو صحنه و بوسه دادن در عقب صحنه. تا از حلقه تحریمها خلاص شوند و بازار اقتصاد بر خاکستر نشسته را رونق دهند. همزمان مبارزه با فساد نیز با دو هدف پیش میرود؛ کاری که بر عهده رئیسی این فرد مورد اعتماد و بالا کشیده شده توسط رهبر نهاده شده. کسی که از نظر من خامنهای هرگز عبای ولایت بر دوش او نخواهد انداخت. اما همیشه با شناختی که از او و سر سپردگی و سابقه دارد، وی را مصدرکارهای بزرگ و حامیفرزند خود خواهد کرد. ریاست قوه قضائیه را در شرایط کنونی بر بستر همین شناخت و اعتماد به او سپرده است.
از پیش پا برداشتن فربه شدگان چندین ساله که تاریخ مصرفشان سر آمده و نماد فساد در جامعه تلقی میشوند ازیک سو، بالا کشیدن و گماردن نیروهای جوانی که خامنهای از آنها به نام جوانان مؤمن عدالتخواه و انقلابی نام میبرد، در راس پیش برندگان مبارزه با فساد از دیگرسو، و هم زمان سرکوب بسیار خشن هر حرکت اعتراضی، چه تشکل ها وچه افر،
کاری است که رئیسی باید در هماهنگی با دستگاه های امنیتی نظام انجام دهد. دستگیری رهبران معترضان نیشکر هفت تپه، فعالان محیط زیست، فعالان جنبش زنان، دستگیری توأم با ضرب و شتم امضا کندگان بیانیه چهارده نفر مبنی بر خواست کنار رفتن خامنهای و ایجاد وحشت در سطح جامعه توسط آتش به اختیاران؛ تماماً در راستای پروژه ای است که پیش برده میشود .
امانقش اصلاح طلبان حکومتی در این برهه زمانی در این تئاتر پس پرده چیست؟
به نظر میرسد نقشی که با شناخت اصلاح طلبان بر عهده آنها نهاده شده کنار آمدن با رهبری و بر نامه های رهبردر ازای پاداشی معین باشد.
تلطیف فضای متشنج جامعه، حضور مجدد در صحنه به عنوان محلل و گرم کردن بازار انتخابات و نشان دادن در باغ سبز به مردم از طریق گرفتن امتیازاتی از شورای نگهبان و فرستادن چند نماینده به مجلس. خواسته های اصلاح طلبان نیز در حال حاضر چیزی جز تائید صلاحیت نمایندگانشان و گرفتن اجازه برای حضورآن ها در مجلس نیست.
تمام قرائن نشان از چانه زدن آنها در بالا و پائین آوردن سطح مطالبات و کنار آمدن با ارکان قدرت و قبول نقشی در تئاتر پس پرده در پائین است. باید دید که از کلاه شعبده چه بیرون خواهد آمد.