بن بست جمهوری خواهی، گشایش لیبرالیسم

در ترکی یک مثلی داریم که میگویند: شیره انگور را نمیشود جای عسل جا زده و به مردم فروخت. هر چقدر هم اصرار و تکرار کنیم، مردم میبینند، تشخیص میدهند. آنها نه فقط از ظاهر تفاوت بین عسل و شیره انگور را تشخیص میدهند، بلکه مزه آنها را نیز از همدیگر تمیز میدهند. لذا، این وسط تنها کسانی که آب در هاون میکوبند، آنهایی هستند که اصرار در تکرار مکرر اشتباه خویش داشته و همچنان در بازار سیاست جاری جار زده و عسلی را میفروشند که شیره انگوری بیش نیست.
تجمع حدود پنجاه نفر از فعالین سیاسی شواری ملی گذار از جمهوری اسلامی ایران که در مجموع مضمونی سکولار لیبرالیستی را نمایندگی میکنند، در صحنه سیاسی کشور، انعکاسی به مراتب بیشتر از اجتماع سه "جریان" سیاسی جمهوریخواهی را داشت که سالهای سال است که اعلامیه مشترک داده و موضعگیری مشترک می نمایند. سه جریان سیاسی که در واقع به غیر از حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، بقیه را نمیشود به عنوان حزب و یا سازمان سیاسی نامید، بلکه آنها متشکل از افراد محدود و پراکندهای از فعالان سیاسی چپ سابق هستند که مضامین سوسیالیستی باورمندیهای آنها تا حدود زیادی رنگ و روی خود را باخته و مضامین سوسیال دموکراتیک آنها رنگینتر گردیده است.
عدم قبول این واقعیت که حزب چپ ایران به تنهایی با جمع کردن افراد پراکنده ای از سوسیال دموکراسی نمیتواند جبهه سکولار جمهوریخواهی دموکراتیک را نمایندگی کند، به اصرار در تکرار مکرر یک باورمندی اشتباه منجر میگردد. اصرار در تکرار این اشتباه، نه تنها اعتبار این مجموعه را در درون جنبش دموکراتیک مردمی از بین میبرد، بلکه منجر به این میگردد که احزاب چپ دموکرات نیز نتوانند نقش هسته مرکزی جبهه جمهوری خواهی دموکراتیک را ایفا نمایند.
آلترناتیو سازی ققنوس آمریکائی، میتواند با آلترناتیو سازی دائی جان ناپلئونی استعمار پیر انگلیس در رقابت، و در عین حال همکاری همزمان بوده باشند. امروزه ما در شرایطی زندگی میکنیم که دست یافتن به مدارک مستدل، مثلا در این زمینه که آیا هزینه این پروژه از کجا تامین گردیده است، گاهاً تا سالهای سال پس از وقوع اتقاقات تاریخی میسر است، لذا، اگر موجودی در شکل کلاغ بوده، مانند کلاغ قار قار کرده و مانند کلاغ میخورد و عمل و رفتار مینماید، بهتر است برای جلوگیری از بی عملی، نتیجه گرفت که این موجود همان کلاغ است. لذا، باید بر اساس واقعیت هستی موجودی فعلی این وقایع را ارزیابی نموده و اعلام موضع نمود. منظور این است که اگر در مواردی حتی مدرک مستدل مشخصی هم در دست نباشد، باید با اتکا به دانش و تجربه سیاسی تاریخی موضعگیری کرده ، از بی عملی پرهیز نموده و به پیش رفت. سکوت و عدم موضع گیریها در مواقعی که اتفاقات جدی در صحنه سیاسی منطقه و کشور روی میدهند، نشانهای از عدم حضور سیاسی حزب نماینده طبقه کارگر میباشد.
در هفته های گذشته، بحران حمله به پالایشگاه نفتی آرامکو در عربستان کم مانده بود به یک بحران امنیتی جدی در جنوب ایران تبدیل گردد. سفر آقایان ظریف و روحانی به نیویورک و سخنرانی های سران کشورها در در مورد مسائل منطقه، از اهمیت ویژه تحولات روز بشمار میرفت. بالاخره شکل گیری آلترناتیو شورای ملی گذار که مبتنی بر مخلوطی از نظرات "توماس هابس"، و "جان لاک" میتنی است در لندن، بدون اینکه ما بدانیم که چگونه، با پشت گرمی چه قدرت هایی و با کدامین بودجه تشکیل گردیده است، از یک طرف تهی بودن پروژه آلترناتیو جمهوری سازی سه جریان را به ثبوت میرساند، از طرف دیگر پر کردن چنین خلاء جبههای آلترناتیو را توسط قدرتهای داخلی و بین المللی.
هشیاری لازم میطلبد تا هر چه سریعتر از اصرار و تکرار مکرر اشتباهات پرهیز نموده و با حضور و موضعگیری فعال در بطن وقایع سیاسی مطرح روز، بودن خویش را در صحنه سیاسی روز و در کنار مردم را به نمایش گذاشت. باید یکبار و برای همیشه قبول کرد که آلترناتیو جمهوریخواهی دموکراتیک نه تنها در شکل پروژه یک حزب سیاسی با جمع کردن افراد پراکنده دور و بر آن خلاصه نمیشود، بلکه اصرار در فروختن این پروژه در بازار سیاسی بصورت جبهه الترناتیو جمهوریخواهی سکولار دموکراتیک، بیشتر میتواند ضربه بزند تا اینکه نتیجه بخش بوده باشد. یک چنین پروژه ای احتیاج به بازبینی جدی تمام و کمالی داشته و دارد.
موضع گیری های "به پیش"، به کهنگی یکی دو هفته پیش است. عرض این یکی دو هفته وقایع جدی اتفاق افتاده است که حزب طبقه کارگر ایران، منظورم حزب توده ایران نیست، در صحنه این وقایع نه حضور حقیقی داشته است، نه حضوری مجازی. یک چنین گسل و عدم حضور در صحنه سیاسی عارضهای است که از زمان پایان کنگره اخیر تا به امروز کاملاً مشهود است. از خواب زمستانی چنین انجمادی باید فرا روییده و برخواست و با زایشی نوین حضور قدرتمند خویش در پهنه سیاسی را برای بار دیگر به نمایش گذاشت.