انستیتو بین المللی تاریخ اجتماعی

ظهور مناسبات کار - ادامه
حوالی 2350 سال قبل از میلاد، سارگون کبیر، فرمانروای " چهار گوشۀ دنیا، تمام سرزمینهای زیر آسمان از طلوع تا غروب آفتاب" اولین دولت بزرگ در تاریخ جهان را در قلمروی که از خلیج فارس تا آناتولی (آسیای صغیر، در ترکیۀ امروزی) کشیده می شد، بنا نهاد. در آثار باقیمانده از این پادشاهی ما با نشانه هائی هم از بردگان و هم از سربازان حرفه ای مواجه می شویم. اسناد مربوط به دوره ای کمی بعد از این، وجود اجیران در مصر را نیز، که از خود مصر یا از نوبیا (در منتهی علیه غرب سیسیل) منشاء گرفته بوده اند، مستند کرده اند.

حتی اگر شکل گیری دولتها با استخدام سربازان و تأمین غذا، سرپناه و دیگر نیازهای اساسی آنان آغاز شده باشد، این هنوز به معنای وجود یک بازار کار نیست. برای آن که یک بازار کار واقعی ظهور کند، کارفرمایان (استخدام کنندگان) متعدد لازم اند؛ یعنی عده ای که در پی جلب کارگری مزدی اند و به هر معنا قرارداد استخدامی را با آنان عقد می کنند. به عبارت دیگر، کارگران مزدی در یک بازار کار قادر اند از بین کارفرمایان مختلف دست به انتخاب بزنند و بر سر دستمزدشان چانه بزنند. این نوع بازار کار تدریجاً در قرون بعدی و پس از تشکیل دولتها، شهرها و معابد ظهور کردند، خاصه در زمانی که پیمانکاران جزء، که خود اجیر معابد بودند، به نوبۀ خود به استخدام کار آغاز کردند. در همان زمان است که به بازار کالاها، برای معاوضۀ قاعده مند و نه تصادفی، نیاز افتاده بود. در این بازارها دو نوع خریدار وجود دارند: اولین گروه تولیدکنندگان مستقلی اند که به هم می فروشند و از هم می خرند؛ مثلاً ماهیگیر از کشاورز گندم می خرد، کشاورز از بافنده پارچه، بافنده از ماهیگیر ماهی، ... دومین گروه سربازان حرفه ای یا اجیرانی اند که غذای شان را خودشان تولید نمی کنند، یا بخشی از آن را تولید می کنند، بلکه پول شان را صرف خرید ماهی، گندم یا پارچه می کنند.

بنابراین علاوه بر این چهار شکل مناسبات کار که تا کنون طرح کرده ام (کار متقابل، کار خراجگزارانه، کار بردگی و کار مزدی)، شکل پنجمی از مناسبات کار نیز وجود دارد: کار مستقل برای بازار. این نوع کار شامل مشاغل خانوادگی نیز در زنان از دیرباز درآن نقش داشتند، می شود. چنان که پیشتر اشاره شد، نخستین کارفرمایان هم از میان پیمانکاران جزء معابد و دیگر ارگانهای مرکزی جماعات بیرون آمدند. من در ترسیم این شمای تاریخی خودم را به این شش نوع مناسبات کار که برشمردم، محدود می کنم. البته کاملاً واقف ام که تقسیم بندیهای دیگری، با جزئیات بسیار بیشتر ممکن اند و صورت گرفته اند.

گسترش انواع مناسبات کار در نخستین دولتهای تمرکزیافته ای را که ما می شناسیم، می توان با استفاده از نمونه های مختلف و متنوعی ترسیم کرد. احتمالاً اولین جماعتی که در آن منابع اولیه و ثانویه کافی در دسترس اند، مزوپوتامیا (منطقۀ بین دجله و فرات) در نخستین قرن پیش از میلاد، خاصه امپراتوری نوین بابل و سپس امپراتوری پارس که آن را به تسخیر خود درآورد، بوده است. با فرارفتن از اسطوره های کهن و پای استوار در بارۀ "دسپوتیسم شرقی" یا "وجه تولید آسیائی"، که ظاهراً میراث تاریک این بخش از جهان بوده اند، در دهه های اخیر تصویر به مراتب منعطف تر و شفافتری از مناسبات آن دوران نصیب ما شده است. محمد دندامایف، مایکل جورسا و برت فان در اسپک نشان داده اند که که در بابل کار برای خویشتن (خویش فرمائی) و کار مزدی به مراتب از کار بردگی رایجتر بوده اند. همچنین نشان داده اند که کار متقابل (کار جبرانی، کار در برابر کار) در بیرون از خانه اهمیت چندانی نداشته است. و سرانجام این که کار خراجگزارانه قویاً رو به افول بوده است. نکتۀ برجسته همچنین این است که کار مزدی با نقره پرداخت می شده است و دستمزدها هم ابداً ناچیز نبوده اند. حتی بردگان هم گاه دستمزد می گرفته اند، به نحوی که اگرچه آنان از نظر حقوقی کارگرانی ناآزاد و متعلق به صاحبان شان محسوب می شده اند، با این حال می توانسته اند برای خودشان اموال و مالکیتی داشته باشند. به همۀ این دلایل، این دورۀ تاریخی می تواند شایستۀ جای ویژه ای در تاریخ کار باشد.

در برخی از موارد بقایای باستانشناسی چندان دقیق و حاوی جزئیات اند که می توانند ما را با وضع این و آن کارگر منفرد نیز آشنا کنند. برای مثال در آرشیو "ماردونیوس" الواحی با خط میخی حفظ شده اند که در آنها اسم سه تن از خشت زنان 484 تا 477 سال پیش از میلاد آورده شده است: باذو اوسورسو، بل آنا مرهتی و بل ایتانو. این سه تن به صورت تیمی خود کار خود را به اجیری می داده اند. آنها می بایست در هر ماه 11هزار الی 12هزار خشت می زدند و به ازای آن 21 شِکِل نقره (واحد پول بابل) دریافت می کردند. در بابل آن زمان بسیاری از این تیمها ضرورت و وجود داشتند. فقط برای ساختن دیوارها و کاخهای شهر همزمان هزاران تیم از این دست استخدام شده بودند. چنان که می بینیم این نوع سازماندهی شباهتهای چشمگیری به خشت زنان دورانهای پیشامدرن و مدرن اروپا، روسیه و شمال هند دارد.


Source URL: https://bepish.org/node/3225