بیانیه جمعی از فرزندان اعدامشدگان دهه ۶۰

در پی گزارشهای چند روز اخیر درباره گورستان خاوران و حفر قبرهای جدیدی و دفن چند جسد در این گورستان، که محل دفن دستهجمعی بسیاری از کشتهشدگان دههی ۶۰ و به ویژه اعدامیان قتلعام تابستان ۱۳۶۷ است، شماری از فرزندان این قربانیان که جسد پدر و یا مادرشان در خاوران دفن شدهاند، در بیانیهای خطاب به مردم ایران نسبت به این اقدام ضد انسانی اعتراض کردهاند و خواهان به رسمیت شناختن صدای دادخواهی خانوادههای قربانیان کشتارهای دههی ۶۰ شدهاند.
بیانیهی جمعی از فرزندان اعدام شدگان دهه ۶۰ و قتل عام تابستان ۶۷
بگذارید تصویری از یک گورستان دسته جمعی به شما بدهیم:
تابستان ۱۳۶۷، جایی دور افتاده در جنوب شرقی تهران. دستان لرزان اما جستجوگر خانوادهها، خاک نمناک را کنار میزنند. نیازی به حفاری عمیق نیست. پیراهن چهارخانه آبی، یک دست کنار سر آن دیگری و پایی بر سینهی دیگری. اینجا خاوران است، یکی از بزرگترین گورستانهای دسته جمعی ایران. هزاران زندانی سیاسی اعدام شده در دههی شصت و بیشتر اعدامیان کشتار دسته جمعی تابستان ۱۳۶۷ در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدهاند.
از آن روز تا به امروز، قدمها و سرودهای خانوادههای اعدامیان بود که علیرغم ارعاب و سرکوب و با امید و آرمان دادخواهی، خاوران را زنده نگاه داشتند و بر یک پرسش پافشاری کردند: اجساد اعدامیان، پدران، مادران، خواهران، برادران و فرزندان ما کجا هستند؟
در طی چند روز گذشته چندین قبر جدید در محل گورهای دستهجمعی خاوران حفر شدهاند. این اولین بار نیست که حکومت جمهوری اسلامی تلاش میکند بقایای جنایاتش در سالهای دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ را بپوشاند و به فراموشی تاریخ بسپارد. ما فرزندان اعدامیان سال های دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ ادامه دهنده همان راهی هستیم که مادران، پدران و همسران دادخواه بیش از ۳۰ سال طی کرده و بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند. خاوران نه تنها جغرافیای ما بلکه تاریخ مشترک تمام حذفشدگان و مبارزان راه عدالت و آزادی است. ما از مردم ایران درخواست میکنیم تا نسبت به این تعرض به اجساد خاک شده در خاوران خاموش نمانند. ما هم سرنوشت هستیم چرا که رهایی همچون دادخواهی امری جمعی است.
همچنین از جامعه بهائیان که خود سالیان طولانی است درد خاکسپاری بدون احترام را چشیدهاند، میخواهیم به تعرض به اجساد، خاطرات و تاریخ اعدامیان دههی ۶۰ که خواستهی نیروهای امنیتی است تن ندهند.
ما تا روشن شدن وضعیت اجساد اعدام شدگان پنهانی سال ۱۳۶۷ هر تغییری در این خاک را محکوم میکنیم. پرچم دادخواهی ما تا همیشه برافراشته خواهد بود.
● آذرمیدخت الهی، فرزند پرویز الهی، اعدام تابستان ۶۷
● آیدین اخوان، فرزند ناصر اخوان، اعدام تابستان ۶٧
● بنفشه رضاییان، فرزند رسول رضاییان، اعدام تابستان ۶۷
● بهاران يگانه، فرزند حسام يگانه، اعدام تابستان ۶۷
● بهاره منشی رودسری، فرزند عباسعلی منشی رودسری اعدام تابستان ۶۷
● بیژن منشی رودسری، فرزند عباسعلی منشی رودسری، اعدام تابستان ۶۷
● بیژن ميثمى، فرزند سيد مرتضى ميثمى، کشته شده شكنجه تابستان ۶٣
● پرند ميثمى، فرزند سيد مرتضى ميثمى، قربانى شكنجه تابستان ۶٣
● پژاره حيدرى، فرزند پرويز حيدرى، اعدام ۶٥
● س. ق، فرزند حسین قاسمنژاد، اعدام تابستان۶۷
● سارا دیانک شوری، فرزند محمد حسن دیانک شوری، اعدام تابستان ۶۷
● سعید عصمتی، فرزند رضا عصمتی، اعدام تابستان ۶۷
● سیاوش جباری مستحسن، فرزند جلیل جباری مستحسن، اعدام تابستان ۶۷
● شکوفه منتظری، فرزند حمید منتظری، اعدام تابستان۶٧
● شورا مکارمی، فرزند فاطمه زارعی، اعدام تابستان ۶۷
● كرامت مهدىزاده، فرزند على مهدىزاده، اعدام ۶۲
● گلناز خواجهگیری، فرزند حمید خواجهگیری، اعدام تابستان ۶٧
● ل.د. ، فرزند حمید دریاباری، اعدام تابستان ۶۷
● م. خ و گ .خ، فرزندان خشايار (فرامرز) خواجيان - اعدام تابستان ۶۷
● مریم گلپایگانی، فرزند محمدرضا گلپایگانی، اعدام تابستان ۶۷
● مهدی شبانی، فرزند علی شبانی، اعدام تابستان۶٧
● مهرگان کاظمی، فرزند سعید کاظمی، اعدام تابستان ۶۷
● مهرنوش اشترانی، فرزند سلطان علی اشترانی، اعدام فروردین ۶۲
● مینا دیانک شوری، فرزند محمد حسن دیانک شوری، اعدام تابستان ۶۷
● مینا گلپایگانی، فرزند محمدرضا گلپایگانی، اعدام تابستان ۶۷
● ن.ن. ، فرزند حسن نوربخش، اعدام تابستان ۶۷
● نسترن صوفی سیاوش، فرزند فرامرز صوفی سیاوش، اعدام تابستان ۶۷
● یاسمن صوفی سیاوش، فرزند فرامرز صوفی سیاوش، اعدام تابستان ۶۷
● و برخی دیگر از فرزندان اعدامشدگان سیاسی دههی ۶۰
-----------------------------------------------
Statement by a group of the children of executed political prisoners in 1980s and in the 1988 massacre in Iran
Let us give you an image of a mass grave:
Summer 1988, in a remote place in the southeast of Tehran. Shaking hands of family members are searching and pushing away the wet soil. No need to dig deep. A blue checked shirt, a hand beside the head of another body, and a foot on the chest of another. Here is Khavaran. Here is one of the biggest mass graves in Iran where thousands of executed political prisoners in the 1980s and most of the victims of the Summer 88 massacre had been buried.
Since then, in spite of all the attempts at intimidation and suppression, the steps and songs of the executed prisoner’s families have kept Khavaran alive by a belief in hope and cause. They have insisted on one sole question: where are the bodies of the executed, of our fathers, mothers, sisters, brothers, and children?
In the past few days, a number of new graves have been dug out in Khavaran’s mass grave. This is not the first time that the Islamic Republic government has tried to eliminate the remnants of its crimes in the 1980s and the 88 Summer, to impose oblivion on history.
We, the children of the executed prisoners in the 1980s and 1988 massacre will stay on the path that justice-seeking mothers, fathers, wives and husbands of the executed political prisoners have continued for more than 30 years. Many of them are not with us anymore.
Khavaran is not only our geography but the shared history for all the militants of justice and freedom, for all those who were eliminated in the path of such struggle. We call on the Iranian people to not remain silent against the violation of the buried bodies in Khavaran. We share the same destiny; because emancipation is always collective, just as seeking justice is collective. We also call on the Bahaí community, who have experienced the pain of disrespect to the dead for years and have been forced by the security forces to bury their dead in the new graves at Khavaran, to refuse to submit to the will of the security forces and violate the dead bodies, memories, and history of those who were executed in the 1980s.
We condemn any change in the grounds of Khavaran before the question of the dead bodies of the executed political prisoners in 1988 is answered clearly. Our flag of seeking justice will be always raised.