ضرورت اتحاد و همکاری نیروهای چپ و جمهوریخواهان، برای گذار از جمهوری اسلامی به یک جمهوری دمکراتیک، سکولار و غیر متمرکز

توضیح: با انتشار اولین نسخه از سند مشترک پنج نفره، پیشنهادات بسیاری برای ما ارسال شد. برخی از دوستان تذکرات و پیشنهادات مشخصی ارائه دادند و از این بابت از همهی رفقای عزیز تشکر میکنیم.
در هنگام اصلاح طرح برخی رفقای دیگر به جمع امضاکنندگان پیوستند و با دادن پیشنهادات مشخص سند پیشنهادی را تکمیل و تدقیق کردند. در نسخهی جدید تغییرات قابل توجهی صورت گرفته است. کار تنظیمکنندگان سند امشب به پایان رسید و ما مجدداً آن را به دست انتشار میسپاریم.
متن نهایی سند پیشنهادی اصلاح شده به کنگره دوم حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
ضرورت اتحاد و همکاری نیروهای چپ و جمهوریخواهان، برای گذار از جمهوری اسلامی به یک جمهوری دمکراتیک، سکولار و غیر متمرکز
کشور ما ایران، در بحرانی همهجانبه به سر میبرد که زمینههای آن از ۴۳ سال قبل با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایجاد شد. نیروهای حاکم واپسگرا، کشور را وارد روندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمودند که در خلاف روند آرمانهای دمکراسی، آزادی، پیشرفت، ترقی و عدالت اجتماعی بود.
کشورمان اینک با سیاستهای مخرب حاکمیت ولی فقیه در عرصههای معیشتی، بیعدالتی و تبعیض همهجانبه علیه زنان، کارگران، روشنفکران، دگرباشان جنسی، اقلیتهای ملی، قومی و دینی و تاراج ثروت کشور در راستای سیاستهای بینالمللی و منطقهای مواجه است. سیاستهای مخرب نظام جمهوری اسلامی با رهبری علی خامنهای، چشمانداز امید بخشی برای آیندهی ایران ترسیم نمیکند و با تداوم وضعیت موجود، چنانکه روندهای جاری در ۴۳ سال اخیر نشان داده است، روزهای هر روز سیاهتری در انتظار ایران خواهد بود.
ما با اشراف به بحرانهای فوق، مقدم بر هر چیز رویکردهای نظری خویش را توضیح داده، سپس گزارههای ذیل را به عموم مردم و نیروهای ترقیخواه و کارگران و زحمتکشان جامعه ایران ارائه میدهیم.
۱ - ما بهمثابهی بخشی از جنبش چپ، برای دمکراسی، عدالت اجتماعی و ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از بهرهکشی فردی، و مبتنی بر اجتماعیسازی(سوسیالیزاسیون) زیربناهای راهبردی اقتصادی و اعتلای ابتکارات شهروندان در راستای پیشرفت همهجانبهی ایران مبارزه میکنیم. ما برای ساماندهی جامعهای مبتنی بر حفاظت از ثروتهای ملی با نظارت سازمانهای مردم نهاد و ایجاد فرصت در راستای رفاه و عدالت اجتماعی با مشارکت آزاد همهی نحلههای سیاسی و فکری مبارزه میکنیم.
جامعهی آرمانی متصور ما، در فرهنگ سیاسی و عرفی شناخته شده در عرصه ملی و بینالمللی مبتنی بر سوسیالیسم دمکراتیک است. این جامعه در مقابل سیستم تاراجگر ثروت ملی، تخریبگر محیط زیست، ایجادکنندهی شکاف طبقاتی و استثمار زحمتکشان یدی و فکری سرمایهداری قرار دارد. جامعهی سوسیالیستی مد نظر ما نه با یک تحول ناگهانی و در پی یک تحول ضربتی اجتماعی و سیاسی، بلکه در فرآیند یک مبارزهی هدفمند و طولانی با چشمانداز فرا رفتن از سرمایهداری ساخته خواهد شد. ما بهعنوان بخشی از نیروی چپ سوسیالیستی امر مبارزه و استقرار سوسیالیسم دمکراتیک را به فرداهای نامعلوم موکول نمیکنیم، بلکه از هماکنون در بطن جامعهی سرمایهداری برای ارزشهای سوسیالیستی و تثبیت آنها در کشور مبارزه میکنیم.
حزب ما همچنان مصمم به دنبال این است تا جهان دیگری بسازد. جهانی امروزی و این دنیایی که خوشبختی و شادی انسان مرکز اصلی توجهش است. تکیهگاه اصلی چپ؛ نیروی کار، اقلیتهای جامعه، جامعهی مدنی و جنبشهای اجتماعی است. سیمای چپ از دید ما، جهانی دمکراتیکتر، شادتر و انسانیتر برای جامعهی بشری است.
۲ - ما علیه نظام سرمایهداری مبارزه میکنیم. گرچه نظام سرمایهداری در دو قرن اخیر بهواسطهی عملکرد ذاتی خود در پی سود و انباشت سرمایه و تکامل وسایل استثماری نیروی کار، پیشرفت سریعی داشت اما در عین حال در فرآیند تخریب خلاق، به سمت نابودی خود پیش میرود. رویکردهای سرمایهداری در قرن اخیر بیش از پیش به سوی اقتصاد جهانیسازی شده و انحصارات و تمرکز شرکتهای عمودی حرکت کردند. این فرآیند شکاف سرمایه و فقر در سطح ملی و بینالمللی را تشدید کرد. ما بر این اعتقادیم که سرمایهداری پایان تاریخ نیست و بشریت در تکاپوی مبارزه برای آفرینش جامعهای آزاد، دموکراتیک و فارغ از استثمار و بهرهکشی فردی و همبستگی بینالمللی است. ما به عنوان یک نیروی چپ، دمکرات، عدالتخواه و آزادیخواه در این مسیر گام برمیداریم.
روند جهانی شدن سرمایهداری به سلطهی سرمایهی مالی منجر شده است. سرنوشت کارگران و زحمتکشان شاغل در مراکز تولیدی و خدماتی بدون در نظر داشت فردای مزدبگیران، در بازارهای بورس و سرمایهی مالی رقم میخورد. خطر ناشی از جهانی شدن سرمایهداری مبتنی بر سیاستهای نئولیبرالی همهی دستاوردهای مدنی بشری را به مخاطره انداخته است. در برابر این معضلات، راه حلهای ملی و جهانی در ارتباط با هم قرار دارند. این پاسخ با اتکا به ارزشهای دیرین عصر روشنگری و احترام به حقوق جهانشمول بشری، با کمک جنبش کارگری و همهی جنبشهای مدنی ملی و بینالمللی دستیافتنی است.
به موازات روند جهانیشدن سرمایهداری و سلطهی سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی قانونزدا، تمامی نیروهای چپ، ترقیخواه و صلحطلب به میدان مبارزه علیه تبعیض، جنگ و در جهت دفاع از ارزشهای عدالتخواهانه، صلح جویانه، زیستمحیطی و محیط زیستی، به دوستی و همبستگی میان شهروندان جهان روی آوردهاند. ما به عنوان جریانی چپ همراه پیگیر و مدافع این پیکار جهانی هستیم.
۳ - استقرار نظامی مبتنی بر آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی، حفاظت از زیست محیطی و محیط زیست و صلح با تغییر بنیادین در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و رشد متناسب و ضرور برای نیاز منطقی بشر ممکن است.
۴ - اهداف برنامهای ما، تامین منافع اقتصادی-اجتماعی ملی و سیاسی اکثریت جامعه و دفاع از کارگران، دهقانان، زحمتکشان شهری، کارمندان، مزدبگیران و حقوقبگیران است. ما برای ساختمان جامعهای مبارزه میکنیم که در عین حفظ و محافظت از محیط زیست اجازه دهد هر فرد از مسکن مناسب، تغذیهی سالم و با کیفیت، کار شایسته با مزد مناسب، تأمین اجتماعی، دسترسی به بهداشت و آموزش و خدمات حمل و نقل عمومی برخوردار شود.
۵ - ما برای تامین تحصیل رایگان از دورهی ابتدائی تا پایان دانشگاه، بیمهی درمانی، حقوق بیکاری، از کارافتادگی، بازنشستگی و تامین اجتماعی، و حق مسکن و معیشت و تامین حقوق رفاهی برای همهی شهروندان کشور مبارزه میکنیم و این موارد را شروط توسعهی پایدار و انسانی و تحقق حقوق بشر در جامعه میدانیم.
۶ - ما مخالف هرگونه حکومت استبدادی، دیکتاتوری دینی ـ مذهبی و ایدئولوژیک و موروثی در ایران هستیم و برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک مبتنی بر دمکراسی پارلمانی سکولار و غیر متمرکز برخاسته از ارادهی آزاد مردم، از طریق کثرت آرای سیاسی و تامین مشارکت و انتخاب آزادانهی احزاب و سازمانهای سیاسی مبارزه میکنیم. یکی از بخش های استراتژی سیاسی ما، مبارزه و تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران است. انتخابات آزاد شعاری عام و پوشش دهنده برای مخالفین و منتقدین جمهوری اسلامی است. از نظر ما انتخابات آزاد روشی مسالمتآمیز، مدرن، متمدنانه و کمهزینه برای گذر از استبداد کنونی به یک ساختار سیاسی دمکراتیک مانند جمهوری سکولار است.
۷ - ما برای صلح، دوستی و همکاری با همهی کشورهای همسایه و نیز در جهان میکوشیم و با جنگ، دخالتها و تعرضات سیاسی و نظامی قدرتهای جهانی و برتریطلب در این یا آن کشور مخالفیم. ما خواهان منع تولید سلاح اتمی و از بین بردن همهی سلاحهای کشتار جمعی در جهان و در منطقهی خاورمیانه هستیم. برای رسیدن به خاورمیانهای بدون سلاحهای هستهای و کشتار جمعی، ما آمادگی خود را برای همفکری، همراهی و همگامی با نیروهای مترقی و صلحدوست منطقه اعلام میکنیم و در این جهت میکوشیم. ما از مبارزات آزادیخواهانه، عدالتجویانه و صلحطلبانه در سرتاسر جهان پشتیبانی معنوی میکنیم. دفاع ما از صلح به معنای نادیده گرفتن دکترین دفاعی از کشورمان نیست.
۸ - ما علیه ساختارها، قوانین، سنن، باورهای نادرست و فرهنگ مردسالار و تبعیضآمیز جنسیتی و برای از بین بردن تبعیض علیه گرایشات جنسی گوناگون در جامعه میکوشیم.
۹ -- ما با هرگونه دخالت در تعيين سبک زندگی، روابط خصوصی شهروندان و پوشش آنان مخالفیم.
۱۰ - حزب ما باید همواره به دنبال تغییرات ساختاری زیست محیطی در کشور و جهان باشد. حیات ما در کشور و در جهان بسیار وابسته به اکوسیستمهاست و حمایت از اکوسیستمها دارای اهمیت است. نباید در این عرصه بیتفاوت و یا نظارهگر نابودی اکوسیستمهایی که زندگی ما به آنها متکی است، باشیم. دفاع از محیط زیست و نوسازی اکولوژیک میبایست همواره بخشی اساسی از برنامه و پروژهی حزب ما باشد.
گزارههای ما برای برونرفت از بحرانها در راستای ایران آزاد و عدالت اجتماعی
۱ - حکومت جمهوری اسلامی، کشور را از هر جهت در بنبست قرار داده است. فساد ساختاری، مدیریت ضعیف و ناکارآمد و سیاستهای تنشزا و غیر مسئولانه مبتنی بر سیاست صدور انقلاب در منطقه، نظام ولایت فقیه را بیش از هر زمانی با بحران مشروعیت مواجه ساخته است. بنبست در کارایی سیاستهای داخلی و بینالمللی، مردم را بیش از پیش به سوی اعتراضات گسترده سوق میدهد. نظام نیز بیش از پیش از تمهیدات اختناق و سرکوب برای بقای خود استفاده میکند و چهبسا از گروههای شبه نظامی نیابتی طرفدار خود در کشورهای همسایه برای سرکوب مردم کمک میگیرد. از همین رو جمهوری اسلامی مانع اصلی آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و توسعهی همهجانبه و پایدار در ایران است. ما برای گذار از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار مبتنی بر دموکراسی، آرای آزاد و برابر، حقوق همگانی، اصل جدایی دین از دولت، تفکیک قوای سهگانه، بر پایهی حقوق اساسی انسان، تامین آزادیها، کثرتگرایی، عدالت اجتماعی و برای تحقق یک دولت استوار بر موازین بینالمللی حقوق بشر و قوانین مصوب نمایندگان شهروندان مبارزه میکنیم.
از نظر ما نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن متکی به ولایت فقیه است، که در آن ولی فقیه بر فراز تمامی نهادها و ارکان نظام است. شورای نگهبان که اعضای آن توسط ولی فقیه انتصاب میشوند، با اتکا به قانون نظارت استصوابی تمامی ارگانهای انتخابی را کنترل و مهندسی میکند. ساختار سیاسی و حقوقی جمهوری اسلامی همهی راهها را برای اصلاحات ساختاری بسته است. با این ساختار، نظام جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست. تاکنون بخشی از نیروهای حاکم با عنوان «اصلاحطلبان» به واسطهی تعلقات، منافع و اشتباهات فاحش سیاسیشان نتوانستهاند قدمهای جدی برای اصلاح حکومت به نفع مردم بردارند. این نیروها با اشتباهات فاحش خود، جامعه را بیش از پیش به ناامیدی و یاس راندهاند. از این روست که اقشار مختلف جامعه از گفتمان اصلاحطلبان حکومتی عبور کرده و از امید به اصلاحات در چارچوب جمهوری اسلامی فاصله گرفتهاند. ما از اصلاحات ملموسی که در جهت بهبود شرایط زندگی مردم و تامین نیازهای آنها و یا باز شدن فضای جامعه باشد، استقبال میکنیم. اما اکثر اصلاحطلبان حکومتی به ارادهی هستهی سخت قدرت به رهبری علی خامنهای تمکین کردهاند.
۲ - برکناری جمهوری اسلامی نیازمند سازمانیابی و به میدان آمدن اکثریت مردم، کارگران و زحمتکشان، تهیدستان، کارمندان، پرستاران، معلمان، طبقهی متوسط جديد و نیروهای آزادیخواه و دمکرات است. روش راهبردی ما برای گذار، بر بسیج وسیع منابع و پایگاه اجتماعی چپ در همکاری، ائتلاف و اتحاد با دیگر نیروهای دمکرات، ملی و مترقی سکولار جمهوریخواه جامعه استوار است.
۳ - اوضاع اقتصادی ایران به دلیل وجود فساد ساختاری و برنامههای اقتصادی نامتعارف و تمایل دولتها به اجرای سیاستهای نئولیبرال اقتصادی و تمرکز بیش از ۶۰ درصد از اقتصاد و ثروت ملی کشور در دست سپاه و نهادهای تحت امر ولایت فقیه و عدم پاسخگویی آنها در برابر مردم و همچنین فشار تحریمهای فلجکنندهی آمریکا در حال فروپاشی است.
سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی به فقر و فلاکت اقشار و طبقات متوسط و طبقهی کارگر و زحمتکشان کشور منجر شده است. ریشهی جنبشهای مطالباتی سالهای ۹۶ و ۹۸ را که منجر به اعتراضات خیابانی سراسری در کشور شد، باید در سیاستهای مخرب اقتصادی رژیم، شکاف طبقاتی پیشرونده و عدم پاسخگویی حکومت به خواستهها و مطالبات مردم جستجو کرد.
علیرغم وضعیت کرونایی و مشکلات معیشتی کشور جنبشها و حرکتهای اعتراضی و مدنی به طرق مختلف در حال گسترش است. اعتراضات کارگری، زنان، معلمان، بازنشستگان، کشاورزان و دیگر اقشار و طبقات به اشکال مختلف در طی این سالها ادامه داشته و تعمیق یافته است. این اعتراضات از خواستهها و مطالبات صنفی به سیاسی علیه جمهوری اسلامی بیش از پیش فرا روئیده است. جمهوری اسلامی در مواجه با این جنبشها با زبان سرنیزه، زندان و سرکوب صحبت میکند.
۴ - ما شرکتهای دانش بنیاد (استارت آپ) را نیروی جهشی اقتصاد در قرن بیست و یکم میدانیم و در چارچوب احترام به حقوق و وظایف آنها و حفظ زیست محیطی از آنها حمایت میکنیم.
۵ - در کشور ما گروههای ملی و قومی و مذهبی گوناگونی زندگی میکنند. یکی از نشانگان تقابل جمهوری اسلامی با ارزشهای دموکراتیک در کشور حد تامین حقوق ملی، قومی و مذهبی ایرانیان در چارچوب نظام سکولار است. ما طرفدار آنیم که تصمیمگیری در مورد امور منطقهای، در هر محل و تا پائینترین درجات، توسط ساکنان هر منطقه صورت پذيرد. زبان مشترک ایرانیان زبان فارسی است. زبان همهی ساکنین ایران در هر منطقهی سکونتی در کنار زبان مشترک باید در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود و همهی ایرانیان باید از حق آموزش به زبان مادری برخوردار شوند و دولت امکانات لازم برای شکوفایی همه زبانها و فرهنگهای ساکنین ایران را فراهم آورد.
۶ - با توجه به اعتراضات سیاسی، صنفی و مدنی و دادههای میدانی، میتوان این ارزیابی را داشت که استقبال مردم از رفع مانع بزرگ توسعهی پایدار کشور یعنی تغییر نظام و جایگزینی آن در حال افزایش است. تلاش ما این است که سمتگیری این خواسته را در راستای شکلگیری یک جمهوری غیر دینی، در همراهی با نیروهای جمهوریخواه دمکرات محقق کنیم. ما معتقدیم برکناری نظام جمهوری اسلامی از بستر تفرقه و پراکندگی نیروهای آزادیخواه و دموکرات جمهوریخواه نمیگذرد. باید از بیماری مزمن خودمحوری در راستای تامین چشمانداز نوین و ثبات کشور پرهیز کرد.
۷ - تلاش برای نزدیک کردن نیروهای جمهوری خواه دموکرات و سکولار جهت شکل دادن به یک ائتلاف و ثقل گستردهی سیاسی میان آنان برای گذار از جمهوری اسلامی، از مولفه های اصلی و کلیدی استراتژی سیاسی ما محسوب می شود. سیاست ما در این راستا بر همراهی، همکاری و اتحاد گسترده و ممکن با دیگر نیروهای چپ و سوسیالیست، ائتلاف با نیروهای جمهوریخواه، آزادی خواه، بالنده، و مترقی اجتماعی حول جمهوریت، جدائی دین از دولت و رعایت حقوق بشر استوار است. ما برای دستیابی به هدف نزدیکی و اتفاق عمل نیروهای چپ و سوسیالیستی برنامه های روشن، گامهای جدی و اقدامات مشخصی را پیگیر خواهیم بود.
۸ - سیاستهای امپریالیستی و مخرب آمریکا و متحدان منطقهای آن از یک سو، و سیاستهای ماجراجویانه و تنشزای جمهوری اسلامی و متحدانش در منطقه از سوی دیگر کشورمان را به پرتگاه نابودی سوق داده است. با خروج ترامپ از برجام، آمریکا تحریمهای همهجانبه و بیسابقهای را علیه ایران اعمال کرده است. این تحریمها، همراه با اقتصاد فاسد و رانتی و عدم کارایی رژیم و سیاستهای تنشزای آن در منطقه، اقتصاد کشور و امکانهای توسعهی پایدار را در تنگنای بیسابقهای قرار داده است.
هرچند آمریکا و شرکای آن سیاستهای زورگویانه و آزمندانهای را برای پیشبرد برنامههای استعماری خود در قبال کشورهای دیگر به کار میبرند، اما سیاست خارجی تنشزای مبتنی بر شیعهگری و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نقش بزرگی را در اعمال، توجیه و عملی کردن سیاستهای آمریکا ایفا کرده است. سیاستهای خارجی رژیم در تضاد با حقوق و منافع ملی ایران است. سیاست خارجی مورد نظر ما مبتنی بر دوستی و تعامل میان دولتها و کشورها، عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها و عدم تعهد به پیمانهای نظامی در سطحِ جهان و منطقه است. ما مدافع استقلال کشور بر اساس منافع ملی هستیم و ارتباطات بینالمللی را بر همین اساس تنظیم میکنیم. سیاست خارجی مورد دفاع ما در راستای همکاری، همیاری، مشارکت و همبستگی مقدم بر رقابت آزمندانه و رویاروییهای نابخردانه و خطرآفرین برای صلح و طبیعت و محیط زیست در جهان و منطقه میباشد. ما خواهان ارتباط و روابط همهجانبه با تمامی کشورهای دنیا مبتنی بر صلح، برابر حقوقی و تامین منافع ملی کشورمان هستیم. ما مخالف ایجاد تنش و سیاستهای خصمانه با کشورهای جهان و منطقهی خاورمیانه هستیم و برای همزیستی عادلانه و دوستانه در کنار سایر مردم جهان تلاش میکنیم.
سیاستهای ما:
۱ - ما از مبارزات کارگران و زحمتکشان برای دستیابی به مطالبات و خواستههایشان حمایت میکنیم. مبارزهی کارگران و زحمتکشان را برای تشکیل تشکلهای کارگری و نهادهای مستقل خود برای تشکلیابی و مقابله با سیاستهای نئولیبرالی و فاسد دولت جمهوری اسلامی را بخشی از مبارزات خود میدانیم و در کنار آنها مبارزه میکنیم. جمهوری اسلامی در این سالها با پیشبرد سیاستهای ضد کارگری و با سیاستهای خصوصیسازی کارخانجات و بخشهای تولیدی و راهبردی کشور به نفع نهادها و افراد وابسته به خود اقتصاد کشور را به ورشکستگی کشانده است و بسیاری از کارگران و زحمتکشان بیکار شده و در معرض فشار و فقر قرار گرفتند. جنبش کارگری در سالهای اخیر نشان داده است که یکی از پایههای اصلی در مبارزه علیه جمهوری اسلامی است.
ما در برنامهی خود ملی کردن بخشهای راهبردی خصوصیسازی شده توسط جمهوری اسلامی را بعد از انحلال نظام به سود منافع عموم در نظر داریم.
۲ - جنبش زنان کشورمان در سالهای اخیر به یکی از مستحکمترین و گستردهترین جبنبشهای اعتراضی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است. زنان کشورمان به طرق مختلف علیه سیاستهای ضد زن جمهوری اسلامی مبارزه میکنند. جمهوری اسلامی در طول عمر خود همواره چه در شکل و چه در مضمون با تدوین و اجرای قوانین تبعیضآمیز ضد زن مانند حجاب اجباری، حق حضانت، عدم برابری حقوقی با مردان، و عدم برابری در ارث مظهر تبعیض علیه زنان کشورمان بوده است.
ما حمایت و شرکت در مبارزات زنان کشورمان را بخشی جداییناپذیر از مبارزه خود میدانیم و در این راه همراه و در کنار آنان هستیم. ما مخالف ازدواج کودکان هستیم. پدیدهی ازدواج کودکان «دختر زیر ۱۳ سال» و پسر «زیر پانزده سال» ناشی از فقر فرهنگی و اقتصادی است. ما علیه این پدیدهی غیر انسانی و غیراخلاقی ناشی از احکام شرعی هستیم، و برای شکوفایی کودکان در زندگی تلاش میکنیم. بر این اعتقادیم که حداقل سن ازدواج میبایست با توجه به کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به حقوق کودکان و حقوق بشر تعیین شود.
۳ - نقض حقوق بشر و سرکوب به سیاست روزمرهی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. هم اکنون تعداد زیادی از فعالین کارگری، فعالین مدنی، فعالان جنبشهای سیاسی و اجتماعی، زنان، معلمان، نویسندگان، روزنامهنگاران، وکلای مدافع حقوق بشر، فعالین زیست محیطی و محیط زیست و باورمندان به ادیان و مداهب دیگر، در زندانهای جمهوری اسلامی زیر سختترین فشارها دوره «محکومیت» خود را سپری میکنند. ما همواره در این مبارزه در کنار و همراه آنان بوده و هستیم. ما ضمن مخالفت با هر گونه تبعیض و فشار سیستماتیک خواهان آزادی بیقید و شرط همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی و فعالان مدنی هستیم.
۴ – با ناتوانی و کم اهمیت دادن به دستاوردهای علم پزشکی از جانب سران جمهوری اسلامی در مواجهه با بیماری کرونا و کنترل آن، تمامی بار مبارزه با این اپیدمی بر دوش کارکنان زحمتکش و فداکار حوزهی بهداشت و درمان افتاد که با تمام توان و تا پای جان، برای نجات جان مردم تلاش کردند. ما ضمن ارج نهادن به این تلاشها و بر اساس اسناد سازمانهای معتبر بهداشتی بر این باور هستیم که واکسیناسیون عمومی تنها راه عبور از بحران کروناست. از دیگر سو با توجه به بیمبالاتی سران جمهوری اسلامی در انجام این مهم، معتقدیم که اعمال فشار همگانی در بستر مبارزهی مدنی برای مجبور کردن حکومت به تسریع واکسیناسیون عمومی از طریق تامین واکسن از منابع مورد تایید نهادهایهای بینالمللی همچون سازمان بهداشت جهانی، ضرورت لحظه است.
۵ - نهادهای کارشناسی، سازمانهای غیر دولتی و کمپینهای محیط زیستی، نقشی موثر و اساسی در کنترل بحرانهای محیط زیستی و جلوگیری از تخریب گستردهی محیط زیست ملی، منطقهای و جهان دارند. این فعالین به منظور زیستپذیر شدن ایران و جهان و دمکراتیک کردن زندگی میکوشند. از این رو ما از فعالیت و اقدامات مشترک این نهادها برای ایجاد ساختارهای دمکراتیکی که از آن طریق جامعه بتواند ظرفیت های خود را برای کنش و اقدام علیه تخریبگران مناطق مختلف کشور توسعه دهد پشتیبانی میکنیم و نیز حمایت از تلاششان برای جلوگیری از تعمیق و تشدید بحران محیط زیست و بحران آب و زیست بوم را وظیفهی خود میدانیم.
۶ - جنبش دانشجویی در دانشگاههای کشور علیرغم فشارها و تلاش رژیم برای سرکوب و در تنگنا قرار دادن و محرومیت آنها از حقوق اجتماعی ـ فرهنگی یکی از پویاترین و فعالترین جنبش های اعتراضی در دفاع از آزادیهای سیاسی و علیه نقض حقوق بشر است. جنبش دانشجویی علیرغم پرداخت هزینههای زیاد همچنان در صحنهی سیاست ایران نقش بارزی دارد. ما از خواستهها و مطالبات جنبش دانشجویی دفاع و از مبارزات آنان پشتیبانی میکنیم. جنبش دانشجویی در کنار جنبش کارگری و نیز جنبش مدنی صدای شفاف و بارز جنبش اعتراضی مردم کشورمان است.
۷ - جنبش چپ سوسیالیستی علیرغم سرکوب شدید و اعدامهای گستردهی در طول بیش از چهار دهه حیات جمهوری اسلامی باز هم ققنوسوار در سراسر کشور بهویژه در دانشگاههای کشور و نیز در شکل مطالبات صنفی و عدالتخواهانه کارگران سر برآورده است. این برآمد نیروهای چپ سوسیالیستی هر چند بهدلیل سرکوب هنوز در شکل مشخص سازمانی و حزبی معینی قرار ندارند، اما حضور و فعالیت آنان در اشکال مختلف حاکی از مهر و نشان نسبی خود بر تحوالات جاری سیاسی کشور است. ما حضور و مبارزه آنان را برای تبلیغ و ترویچ اندیشهها، ارزشها و آرمانهای چپ سوسیالیستی را بهمثابهی حضور نسبی چپ ایران در عرصه سیاسی کشور میدانیم. از فعالیت و برآمد آنها حمایت میکنیم.
۸ - در کشور ما در مناطق ملی و قومی فعالین و روشنفکران آن به اشکال مختلف برای برابر حقوقی در عرصه زبانی، فرهنگی و سیاسی مبارزه میکنند. ما این مبارزات را جزوی از مبارزات دموکراسیخواهانهی سراسری مردم کشورمان برای رسیدن به جامعهای دموکراتیک و برابر حقوق ارج میگذاریم. ما از خواستهها و مطالبات همهی اتنیکهای ایرانی برای ساختن ایرانی آزاد، دمکراتیک و برابر حقوق که در آن همهی شهروندان فارغ از تفاوت زبانی، فرهنگی، مذهبی و دینی زندگی مشترک و برابر حقوق داشته باشند، دفاع میکنیم.
۹ - تحریمهای آمریکا علیه ایران موجب فشار مستقیم بر قدرت خرید کارگران، زحمتکشان و اقشار مختلف مردم کشورمان است. این تحریمها نه تنها مانع از آن میگردد تا موسسات ایرانی بتوانند نیازهای تکنولوژیک و وارداتی و صادراتی خویش را تامین نمایند، بلکه در اقتصاد جهانیشده امر مبادلات عرضه و تقاضای تولیدات میتوانند بر میزان ارزش افزوده و بهبود زندگی کارگران منجر شود. عدم امکان دستیابی آنها به ارزهای درآمدی ناشی از مبادلات خویش، باعث میگردد که آنها با بحرانهای جدی و حیاتی روبهرو گردند.
ما مخالف تحریمهای اقتصادی که معیشت مردم ایران را هدف گرفتهاند، هستیم.
بعد از ترک آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برنامه برجام امضا شده توسط کشورهای ۵+۱، اکنون با تمایل آمریکا، همهی طرفها بدون هیچ پیش شرطی به برجام برگردند و به تمامی تعهدات خود عمل بکنند. با برگشت همه مولفان برجام به میز مذاکره و در صورت متعهد بودن همهی طرفها در اجرای مفاد برجام، میتوان انتظار کاهش نسبی تنش بود. جمهوری اسلامی باید سیاست عدم مذاکرهی مستقیم با آمریکا را کنار بگذارد و مسایل فیمابین با آمریکا و هر کشور دیگری را مستقیماً از طریق مذاکره و گفتگو حل و فصل نماید. سیاست عدم مذاکره و تبلیغات ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی و شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل و هر کشور دیگری» به زیان تامین منافع ملی مردم کشورمان است. تامین منافع مردم ایران در گرو اتخاذ سیاست دوستی و مراوده برابر حقوق و احترام متقابل به همهی دولتهای منطقه و جهان است. جمهوری اسلامی، با ایدئولوژیک کردن سیاست خارجی و منطقهای خود و با تنشزایی به منافع مردم کشورمان و بر تمامیت ارضی کشورمان لطمه میزند و زمینههای حضور نظامی و تامین سیاستهای آزمندانهی کشورهای بزرگ جهانی در منطقه را فراهم کند. ما خواهان منطقهی خاورمیانهی عاری از سلاح اتمی و نیروهای نظامی خارجی هستیم و از حضور ایران در پیمانهای غیرنظامی در چارچوب منافع ملی کشور حمایت میکنیم.
۱۰ - سقوط دولت کابل به واسطهی دولت فاسد گماشتهی آمریکا و گفتگوها و توافقات بین آمریکا و طالبان در دوحهی قطر زمینهی بازگشت طالبان به قدرت را فراهم آوردند. استراتژی آمریکا و ناتو و رویکرد تقابل با سیاستهای چین در آبهای جنوبی چین، افغانستان را به میدانی پر از مخاطرات در درجهی نخست برای مردم افغانستان و کشورهای همسایه و به طور کلی منطقهی آسیای مرکزی بدل نمود. آمریکا و متحدینش در بازهی زمانی بیست سال اشغال افغانستان هرگز با نیروهای غیر دینی و دموکرات گفتگو نکردند.
اینک طالبان شتابان در کار تثبیت اقتدار و سلطهی خود است. عواقب سلطه سیاه طالبان بر افغانستان فقط مختص و محدود به مردم این کشور نیست و میتواند منطقه را دچار آشوبهای خطرناک و نامعلوم کند. احساس مسئولیت نیروهای چپ، دمکرات و ترقیخواه در قبال مردم افغانستان، میبایست خود را در تلاش و مبارزه برای صلح، امنیت، مشارکت مردم در سرنوشت خویش و آزادی در این کشور برجسته کند. ما باید از گفتگو، مذاکره و تفاهم میان همهی نیروهای سیاسی درگیر در افغانستان برای پایان دادن به جنگ داخلی و ساختن این کشور و رعایت حقوق بشر حمایت کنیم و در این راستا از دولتها و نیروهای دمکرات و آزادیخواه کشورهای منطقه بخواهیم در روند شکلگیری قدرت سیاسی در این کشور، طالبان را به اشکال گوناگون تحت فشار سیاسی قرار دهند. ما جمهوری اسلامی ایران را از هرگونه مماشات با طالبان برحذر میداریم و خروج آمریکا را نباید به حساب مبارزات نیروهای ارتجاعی در ضدیت با آمریکا بگذارد.
۱۱ - درگیریها و تنشها بر اثر تعارضات منافع بین مرتجعین و نیروهای امپریالیستی منطقهای و فرامنطقهای هر چه بیشتر نقشی اساسی در سپهر سیاسی خاورمیانه دارند و به جنگهای نیابتی دامن میزنند. قدرتهای منطقهای و جهانی علناً و رسماً با جنگافروزیهای خویش در مسائل مربوط به کشورهای خاورمیانه دخالت مستقیم میکنند. چنین وضعیتی، مسابقهی تسلیحاتی را در منطقه رقم زده است و خاورمیانه را به انبار تجهیزات و سلاحهای مدرن کشتار جمعی تبدیل کردهاند. نیروهای ارتجاعی در اتحادهای نوشته و نانوشته برای تخریب خاورمیانه، تجزیه و نابودی آن، رواج افراطگرایی در منطقه و تقابل با ارزشهای دموکراتیک و سکولار سیاستهای مخربی را پیش میبرند. در این وضعیت ما از نیروهای چپ، دموکرات، آزادیخواه، صلحطلب، حقوق بشری، محیط زیستی و انساندوست منطقه میخواهیم که در همراهی با نیروهای دمکرات و صلحدوست جهان وارد گفتگو برای مقابله با این ترفندهای جنایتکارانه و خانمانسوز در خاورمیانه شوند و از این طریق سدی محکم، پایدار و متحد در برابر این نیروهای ارتجاعی و جنگطلب ایجاد کنند. منطقهی خاورمیانه نیاز به تنشزدایی، صلح، دوستی، همکاری و همگامی برای توسعه پایدار و پیشرفت دارد و این جز در فضایی دمکراتیک، آزاد و صلحآمیز امکانپذیر نیست.
وهاب انصاری، دنیز ایشچی، جعفر حسین زاده، رئوف حسن زاده، مراد رضایی، علی صمد، محمود علیزاده لسانی، ماشاالله نوجوان، مرتضی نیکی