مجارستان و ترکیه اتحاد در اردوگاه غرب را شکسته اند

ویکتور اوربان و رجب طیب اردوغان "دشمنان اتحاد بین کشورهای غربی" هستند. در واقع این دو رهبر با پیشبرد نبردها و مقاصد مستقل خود مانع تصمیم گیری های مهم و متحد کشورهای اروپا می شوند: نخست وزیر مجارستان با تحریم نفتی روسیه مخالف است، اقدامی اروپایی که باید به اتفاق آرا اتخاذ شود. در حالی که رئیس جمهور ترکیه روند الحاق سوئد و فنلاند به ناتو را مسدود کرده است.
این دو کشور بخشی از نهادهای غربی هستند: نه تنها آنها عضو ناتو، و بلکه مجارستان یکی از کشورهای اتحادیه اروپا است. با این حال، آنکارا و بوداپست نه تنها از اجماع گسترده شرکای خود کنارهگیری میکنند، بلکه دیپلماسیهایی را انجام میدهند که ما میتوانیم آنها را «فراملی» (Transnational) تعریف کنیم. یعنی کشورهایی که بطور مستقل با همسو ها و هم طراز های سیاسی خود، فراسوی مرزهای جغرافیایی معینی، مذاکره و مراودت دارند.
مخالفت انفرادی این دو "دولت شورشی" تصویر وحدت گرایی را که پس از شروع جنگ در اوکراین به تصویر کشیده شده بود را از غرب سلب کرده است. اتحاد یکپارچه کشورهای غربی نقطه قوتی در مقابله با روسیه به شمار می آمد. هرچند روسیه شکاف و سکوت بیشتری را در غرب پیش بینی کرده بود.
افتخارات گذشته و توان تاثیر گذاری جدید
اوربان و اردوغان چندین نقطه مشترک دارند. آنها هر دو در آنچه «غیر لیبرالیسم» “illiberalism” یعنی یک "دموکراسی اقتدارگرا " نامیده میشود، خبره هستند و به آن دسته از «مردان قوی» تعلق دارند که مجددا بازگشتهاند تا در همه قارههای جهان قدرت خود را نشان داده و به اثبات برسانند. هر دو رهبر در راس کشورهایی با گذشته ای امپراتوری قرار گرفته اند که البته معتقد هستند که تاریخ با آنها جفا کرده است. آنها کوشش میکنند که به مانند دوران شکوهمند گذشته، مجددا دارای نفوذ شوند.
هر یک از آنها قدرت خود را در روندی که از منظر ملی مورد علاقه خود است، به کار می گیرد. اوربان تنها رهبر اتحادیه است که به نزدیکی خود با پوتین اعتراف کرده است. او با وجود پذیرفتن اعمال تحریمهای قبلی، اکنون از شرکت در تحریم نفت خودداری میکند، آن هم به این دلیل که خود نیز به دلیل نقض حاکمیت قانون در کشورش تحت تحریمهای اروپا قرار گرفته است.
اردوغان نوع دیگری عمل می کند. قبل از اینکه سوئد و فنلاند به ناتو بپیوندند، او از دو کشور درخواست کرده است که از حمایت کردهای سوریه صرف نظر کنند و حدود بیست پناهنده سیاسی کرد را به آنها تحویل دهند. رئیس جمهور ترکیه همچنین خواستار آزادی فروش تسلیحات آمریکا به ترکیه است. این اجازه در پی خرید آنکارا از روسیه منجمد شد. ظاهراً این رفتار آنها در حد اعلام جنگ با کشورهای غربی نیست، اما این دو رهبر به قدرت خود کاملا واقفند و می خواهند از آن درآمد زایی کنند.
این همسویی کشورهای غربی دیگر معنایی ندارد و وجود اتحاد شکنانی مثل آنکارا و بوداپست، لزوماً خبر بدی نیست.
این مشکلات چگونه بر طرف می شوند ؟
دو سناریو وجود دارد:
سناریو اول گسترش حوزه تصمیماتی است که با اکثریت اتخاذ می شود و دیگر به اتفاق آرا در اتحادیه اروپا نیازی نیست. این تغییر در حال بحث است و می تواند یکی از اصلاحاتی باشد که بحران اوکراین با هدف تسریع در روند تصمیم گیری ایجاد کرده است.
سناریوی دوم پیچیده تر است. جهان چندقطبی در حال ظهور است. چندین قدرت متوسط در تلاش برای رهایی و آزادی خود هستند. این موضوع در مورد ترکیه و سایر کشورهای خاورمیانه وجود دارد. باید به وجود این پدیده عادت کنیم.
از سوی دیگر، انگاری، برخی از کشورها بخشی از اعضای یک "باشگاه" هستند که اما قوانین آن را رعایت نمی کنند. مجارستان و ترکیه که هر کدام دستور کار خاص خود را دارند، به وضوح در این دسته قرار دارند. دیر یا زود، وجود چنین وحدت شکنانی لازم می بود.
نویسنده: پیر هاسکی*
برگردان: تحریریه مجله بین الملل
منبع: رادیو فرانس اینتر
۲۰ می ۲۰۲۲
پیر هاسکی* یک روزنامه نگار فرانسوی و یکی از بنیانگذاران سایت اطلاع رسانی Rue89 است. او یک ستون روزانه از سیاست بین الملل در رادیو فرانس اینتر دارد.