"م" مثل مهسا

به دنیا که آمدم

هوا نبود

با گریه گفتم

کاش در زهدان مادرم

می ماندم

در پارک

تاب که می خوردم

یک دستم

به زنجیر بود

و دست دیگرم

به روسری

در مدرسه

حرف "د" را

از دیوار و درد یاد گرفتم

دری نبود

   با بغض و خشم

بزرگ شدم

امروز اما در خیابان

در هوای تازه

نفس می کشم

و حرف های تازه

می خوانم

"ز" مثل زن

"ز" مثل زندگی

" آ " مثل آزادی

برای

"م" مثل مهسا

"م" مثل ما

"م" مثل میهن!


Source URL: https://bepish.org/node/7751