درسی از "تحریم"

این نکتۀ تحقیق شده ای است که در عوامل چندگانه ای که در پیروزی یک جنبش نقش دارند، دو عامل نوآوری تاکتیکی و توانائی برای ایجاد تزلزل و شکاف در وفاداران به نظام مستقر، دارای اهمیت فوق العاده اند. اولاً جنبشهائی که قادر باشند تاکتیکهای خلاقی را ابداع کنند و اشاعه دهند، به نحوی که فشار بیشتری بر نیروی مقابل وارد آورند، نسبت به جنبشهائی که بر تاکتیکهای پیش بینی شدنی و مرسوم اتکا دارند، از احتمال موفقیت بیشتری برخوردارند؛ ثانیاً جنبشها نه فقط باید در تعداد و گستره و تنوع تاکتیکی شان رشد کنند، بلکه باید قادر به ایجاد تزلزل در میان نیروها و ارکان وفادار به نظام موجود – اعم از اقتصادی، تجاری، در میان نخبگان و نخبگان سیاسی، نیروهای امنیتی، رسانه های دولتی، خدمات مدنی و ... – باشند.
هر دو عامل گفته شده در کیفیتی که این روزها جنبش جاری در ایران نسبت به "شرکت صنایع غذائی میهن" بروز داده، به خوبی قابل مشاهده است. شرکت مذکور، که گویا سی هزار نفر را در استخدام دارد، مظنون است که خودروهای خود را برای جابجایی نیروهای گارد ویژه در اختیار حاکمیت گذاشته است. واکنش، یا بهتر است گفته شود، کنشِ جنبش به این اقدام احتمالی، تحریم گستردۀ شرکت مذکور بوده است، و تحریم چندان مؤثر افتاده است که تنها یکی – دو روز پس از آن، شرکت صنایع غذائی میهن اثرات مشارکت احتمالی خود را با حاکمیت درمی یابد و ناگزیر به توضیح و پاسخگوئی می شود.
صرف نظر از چندوچون مناسبات "شرکت صنایع غذائی میهن" با حاکمیت، روشن است که تحریم آن توسط مردم موجب چنان فشار اقتصادی بر آن است که از "خیر" احتمالی همکاری با حاکمیت بگذرد و وضعیت را نوعی "سوء تفاهم" اعلام کند. این دست "سوء تفاهم"ها، که معنائی جز برتری امکانات جنبش نسبت به امکانات حاکمیت ندارند، نیاز و ضامن موفقیت جنبش اند.