ابتدا خبر توافق جمهوری اسلامی و عربستان سعودی برای عادی کردن مناسبات بود. سپس خبر سفر شمخانی به امارات اعلام شد که بنا به گفتۀ مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، "این سفر در جهت تقویت روابط میان ایران و کشورهای عربی و در ادامه موضوع توافق با عربستان است. پریروز، پنجشنبه ۱۶ مارس،  روزنامۀ وال استریت ژورنال اعلام کرد که "ایران، به عنوان جزئی از توافق با عربستان سعودی، با قطع تسلیح حوثی ها در یمن توافق کرده است"، و دیروز خبر از تداوم اقدامات جمهوری اسلامی برای بهبود مناسبات با مصر، اردن و چندین کشور عربی دیگر به میان آمد.

از این مجموعه روشن است که جمهوری اسلامی در صدد تغییری محسوس در سیاست منطقه ای خود برآمده است. اما شاید روشن‌تر از این نکته، این باشد که بهبود مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای نامبرده، به خودی خود گره چندانی از انبوه دشواری‌های آن نخواهد گشود. نظراتی دایر بر این که برقراری مناسبات عادی بین ایران و عربستان شرایط سرمایه گذاری فوری عربستان در ایران را فراهم خواهد آورد، ابداً واقع‌بینانه نیستند. سوای این نکته که برای چین مناسبات تنش زدۀ بین ایران و عربستان پذیرفتنی نیست، به نظر می رسد که بهبود این مناسبات برای جمهوری اسلامی در عین حال مجرائی است جهت گشودن راه برای مناسبات عادی‌تر با غرب و مشخصاً امریکا، و البته آن هم بر سر برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی. اظهارات اشخاص مختلفی در جمهوری اسلامی دایر بر این که در ماه های آینده مذاکرات بر سر برجام از سر گرفته خواهند شد، مطلقاً هدف خریدن وقت برای رسیدن به توان ساخت بمب اتمی را، چنان که برخی از تحلیلگران می پندارند، تعقیب نمی کنند؛ هدف رسیدن به توافق با آمریکا است!

آن‌چه گذشت، و کنار گذاشتن تقریباً مطلق دستگاه دیپلماسی دولتی از این بده بستان‌ها، موجب آن‌اند که در برابر دو رویداد در ماه های آینده غافلگیر نشویم: ۱- حرکت جمهوری اسلامی برای عادی سازی مناسباتش با "جهان خارج" به طور کلی، و ۲- بروز درگیری‌های درون حاکمیت "یکدست" بر سر رویداد نخست!


Source URL: https://bepish.org/node/8988