پیام انتخابات ترکیه برای دوران گذار از جمهوری اسلامی

بالاخره ماراتن انتخاباتی ترکیه با شکست باورنکردنی کمال کیلیچداراوغلو، نامزد تمام جریانات اپوزیسیون به پایان رسید. شکستی که دست کم تا یک روز قبل از دور اول انتخابات و بر اساس تمام نظرسنجیهای انجام شده، محال به نظر میرسید. جریان چپ میانهی ترکیه که توسطCHP ، حزب جمهوریخواه خلق ترکیه نمایندگی میشود، برای پیروزی در این انتخابات عملاً تمام امکانهای خود را به میدان آورده بود؛ و حتی بیش از آن، CHP در هر دور انتخابات و البته خاصه در دور دوم، تمام ارزشها و آرمانهای خود را برای بُرد قمار کرد و باخت.
در دور اول انتخابات و در ائتلاف موسوم به «میز ششتایی»، حزب جمهوریخواه خلق ترکیه حاضر شده بود همنشین سیاسی حزب راست ناسیونالیست İYİ Parti شود و در کنار آن البته با اعضا و رهبران پیشین حزب عدالت و توسعه و یاران گرمابهوگلستان رجب طیب اردوغان وارد همکاری شود. در این ائتلاف حزب جمهوریخواه خلق عمدتاً نه از موضع ارزشها و آرمانهای سنتی خود نظیر لائیسیته، عدالت اجتماعی و آزادی، که از موضع کرنش در مقابل اشکال معتدلتر اسلام سیاسی در قیاس با اسلام سیاسی اردوغان و همچنین اشکال سکولارتر پانترکیسم در قیاس با پانترکیسیم موتلف با اردوغان وارد میدان انتخابات شد.
در دور دوم اوضاع حتی بدتر هم بود. کمال کیلیچداراوغلو مرکز توجه گفتمانی خود در دور دوم انتخابات را به موضوعات جذاب برای سبد رای گفتمان راست و راست افراطی اختصاص دارد: اول تاکیدات گاه و بیگاه به مبارزه با تروریسم که در ادبیات سیاسی جریان اصلی ترکیه نام دیگر پکک از یک سو و حامیان چپ و سوسیالیست مبارزه با تبعیض اتنیکی از سوی دیگر است و دوم به نمایش گذاشتن زنندهترین شکل گفتمان مهاجرستیز تا طرح وعدهی اخراج تمام پناهجویان در ترکیه طی دو سال آینده.
با وجود تمام این چرخشهای گفتمانی، اما محتوای نشریات و مواضع اتخاذ شده در شبکههای اجتماعی نشان میداد برای بخش بزرگی از جوانان، روشنفکران و کنشگران سیاسی، کیلیچداراوغلو همچنان نقش آخرین امید برای جان گرفتن دوبارهی دموکراسی را بازی میکرد. تا جایی که حتی «حزب چپ سبز»، در دور دوم با صراحت تمام از کمال کیلیچداراوغلو حمایت کرد.
انتخابات ترکیه، تاکیدی مجدد بر یک امر بدیهی در رابطه با دموکراسی بود: صندوق رای، هرچند از ملزومات دموکراسیست، اما تمام دموکراسی نیست. صندوق رای در نبود آزادی بیان، جامعهی مدنی پویا، نهادهای مردمی حافظ و مدافع دموکراسی، و سایر ملزومات، نه ابزار دموکراسی، که ابزار تایید قدرت دیکتاتور مستقر است.