رفتن به محتوای اصلی

یاد کریم کفاش کارگر مبارز گرامی باد!

یاد کریم کفاش کارگر مبارز گرامی باد!

چند روز مانده به نوروز سال، ١٣٥٥ سه نفر از زندانیان میانسال را از کمیته مشترک ساواک و شهربانی به بندهای ١، ٧ و ٨ زندان قصر منتقل کردند. همگی آنها از اعضای قدیمی حزب توده ایران بودند. زنده یادان سلیمان دانشیان، هدایت اله معلم و کریم چارباشیان معروف به کریم کفاش اعضای این گروه سه نفره بودند. اکثریت زندانیان این ٣ بند، بین ١٨ تا ٣٥ ساله بودند. اما این سە تن هر یک حدود ٥٠ سال داشتند. روز عید تنها روزی بود که می توانستیم جشن مختصری بگیریم و آواز بخوانیم. محمود دولت آبادی آهنگ خراسانی خواند ممد ترکی و منهم کردی خواندم، اما کریم کفاش ترانه "مستیم درد منو دیگه دوا نمیکنه" را با چنان احساسی خواند که اشک خود و یاران را جاری کرد. بتدریج با کریم دوست شدم و برایم تعریف کرد که برای بار سوم است کە دستگیر شده است. گفت؛ در سالهای ٣٢، ٣٩ و ٥٤ نیز بە زندان افتادە است.

کریم اصالتا آذربایجانی بود و در جنوب شهر تهران در دکه ای که زیر پله بود، پینه دوزی و کفاشی می کرد و از اینرو به کریم کفاش معروف بود. دکه او آنقدر کوچک بود که خودش می گفت فقط خودم و ابزار کفاشی و چند جفت کفش در آن جای می گرفت. یکبار رسولی سرشکنجه گر ساواک بە او گفته بود "بدبخت دخترانت فاحشه می شوند" کریم قاطعانه درپ اسخ گفته بود"تمام فاحشه ها دختران من هستند". کریم درسال ٥٦ آزاد شد و باز به همان دکه محقر زیر پله بازگشت و کار خود را از سر گرفت، پس از انقلاب دوستانش بارها بە او پیشنهاد کار در شرکت ها وکارگاه ها را با درآمد بیشتر دادند اما کریم گفته بود این زیر پله محقر من وسیله ارتباط من با مردم است و این وسیله پیوند با مردم را از دست نخواهم داد.

کریم در محله زندگیش هر چند از طرف نیروهای حزب الله شناخته شده و تحت فشار بود اما اهالی محله او را دوست داشتند و مورد احترام مردم بود.

در سال ٦٢ بار دیگر کریم را دستگیر و این بار این رهروان ولایت فقیه بودند که این انسان آزاده و زحمتکش را به مسلخ بردند. کریم قبل از سال ٦٧ از زندان آزاد شد اما احساسات انسانی و عشق آتشین اش به زحمتکشان تاب این همه بیداد را نیاورد و زندگی را بدرود گفت.

یاد کریم و دیگر کریم ها که علیه دیکتاتوری و برای بهروزی مردم بپا خاستند و تمام عمرشان را در این راە مبارزە کردند، گرامی باد!

هرستاره ای که در آسمان

غروب میکند

دلم هزار پاره است

دل هزار پاره را

خیال آنکه آسمان

همیشه و هنوز

پر از ستاره است، چاره است.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید