رفتن به محتوای اصلی

مهاجرین، سازماندهی و هژمونی گزینشی در منطقه آزاد اقتصادی جنوب شرق آسیا- مکونگ- بخش یک

مهاجرین، سازماندهی و هژمونی گزینشی در منطقه آزاد اقتصادی جنوب شرق آسیا- مکونگ- بخش یک
فصلی از کتاب مساله اجتماعی در قرن بیست و یکم – نگاهی به جهان(1): انتشارات دانشگاه کالیفرنیا 2019
مترجم:

مقدمه
تعداد قابل توجهی از اقتصاد های صنعتی در رسیدن از قعر به اوج در "انباشت ارزش افزوده" با تولید صنعتی شکست خورده اند. در این کشور ها دلایل کمی وجود دارد که نشان دهد خوش بینی ها برای افزایش دستمزد کارگران مزدی و تأمین اجتماعی جامع در آینده نزدیک قابل دسترس باشد. شبه قاره مکونگ در جنوب شرق آسیا یکی از این مناطق است که در آن مسئله اجتماعی بر اساس مدل "انباشت کم ارزش افزوده" تبیین شده است. در واقعیت پتانسیل برای تولید یا بهسازی عملکردها در کامبوج، لائوس و میانمار (برمه) بسیار محدود و در ویتنام و تایلند با دردسر های زیاد در نبرد با تله درآمد میانه درگیرند.

مراکز صنعتی در این کشور ها بر کارگران محلی و مهاجرین مرزی همسایه و هرچه بیشتر مناطق ویژه آزاد اقتصادی در مکان های دورافتاده روستایی و مرزی استوار هستند که بیش از همه روی توده کارگران غیرمتخصص، تحصیل نکرده و با دستمزد بسیار نازل حساب می کنند. در ماهیت جریان اصلی برنامه ریزی توسعه اقتصاد های تولید محور بر الگوی اقتصاد در ظاهر امر برای رشد طبقات تهیدست در مناطق آزاد تجاری شکل می گیرد اما در واقعیت امر رژیم کار در این صنایع به رشد کار غیررسمی و انواع کار های پروکاریایی(2) (متزلزل) منتهی میشود که به افزایش فقر می انجامد و نه برعکس.

تضاد موجود بین انتظارات و واقعیات در استراتژی توسعه صنعتی معاصر منجر به آگاهی در طبقه کار در این مناطق و درعین حال باعث افزایش تنش های سیاسی در کارگاه های مبتنی بر دستمزد های صنعتی نازل شده است. سؤالی که باید از خود بپرسیم اکنون این است که آیا دولت ها، برنامه ریزان و نمایندگان کارگران می توانند انتظارات خود را با این واقعیات وفق دهند و این اشتباه محاسبه را در نگرانی های اجتماعی پاسخ دهند؟
به این سؤالات با بررسی نمونه های میدانی از مناطق مرزی آزاد صنعتی در کامبوج و تایلند پاسخ خواهیم داد. ابتدا باید توجه داشت که این دو بازار آزاد اقتصادی کاملا متفاوت هستند چرا که تایلند دارای 407 بیلیون دلار تولید ناخالص ملی است و کامبوج تنها 20 بیلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد. اقتصاد تایلند به مراتب تنوع محصولی بیشتری دارد که شامل صادرات بالای تولیدات الکترونیکی، محصولات کشاورزی و مواد غذایی و حتی اتومبیل و قطعات صنعتی می گردد. برعکس اما اقتصاد کامبوج محدود تر و بر پایه پارچه بافی و دوخت و دوز البسه، ساختمان سازی و کشاورزی صنعتی استوار است. صنایع پارچه بافی و تولید لباس تقریبا 70% کل صادرات کشور را در بر می گیرد. اتکای به درآمد و اشتغال در این تولیدات که بازاری متزلزل دارد اقتصاد کامبوج را با چالش های جدی روبرو ساخته است.

این دو اقتصاد اما در مواردی هم شباهت دارند، از جمله آن که هر دو پتانسیل کمی برای انباشت ارزش دارند، سطح نازلی برای بازار کار ثابت و پایداری و ثبات دولتی و سطح بالای وابستگی به خارج در برنامه ریزی های استراتژیک آنها دیده می شود. بالنتیجه هر دوی آنها به شدت بر اشتغال پروکاریایی، مهاجرتی و براساس جنسیت متکی هستند. استفاده بیشتر از کارگران زن و نیروی کار مهاجر دست بالا را به کارفرما در این واحد ها داده است که به راحتی کارگران را کنترل و استثمار کند، و با جداسازی کارگران از محیط اجتماعی خودشان آنها را از تأثیرات اجتماع خارج و دور سازد. طبعاً روابط صنعتی معمول در محیط های کارگاهی نیز در این محیط ها جایی ندارد.
* نقشه - منطقه دلتای مکونگ در جنوب شرق آسیا

[1]The Social Question in the Twenty-First Century Book Subtitle: A Global View

Editor(s): Jan Breman, Kevan Harris, Ching Kwan Lee, Marcel van der Linden Published by: University of California Press. (2019)

Precarious Labor2

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید