رفتن به محتوای اصلی

دوران سختی کە گدر از آن بدون همبستگی میسر نیست!

دوران سختی کە گدر از آن بدون همبستگی میسر نیست!

دوران ٨ سالە دولت روحانی هفتە آیندە بە آخر می رسد و دولت ابراهیم رئیسی جای دولت روحانی را می گیرد. در جمهوری اسلامی تا کنون دولت و مسئولی روی کار نیامدە کە نسبت بە حقوق کارگران و زحمتکشان خیلی متفاوت با سلف خود بودە باشد. حداقل از زمان زمامداری رفسنجانی تا کنون اینطور بودە است. حتی دولتهایی کە با نفی و انتقاد از سیاستهای دولت رفسنجانی و سوار شدن بر موج خشم و نارضایتی کارگران و تهی دستان و بیچارە شدگان از دولت رفسنجانی و سیاستهای نئولیبرالی او توانستد ریاست دولت را بە دست بگیرند، پس از رسیدن بە قدرت دنبالە روی سیاستهای رفسنجانی شدند.

هر سە دولتی کە بعد از رفسنجانی بە قدرت رسیدند بە رغم تفاوتهایی کە با یکدیگر داشتند، از این قاعدە مستثنی نبودند. خاتمی با اولویت عدالت اجتماعی همراە با اصلاحات سیاسی کار خود را شروع کرد، اما بە محض مستقر شدن همان خطوط اصلی سیاستهای اقتصادی و ضد کارگری رفسنجانی را در پیش گرفت. خارج کردن کارگاە های کمتر از ١٠ نفر کارگر از شمول قانون کارکە در دولت خاتمی بە تصویب رسید و عملی شد تنها یک نمونە از اقدامات ضد کارگری دوران خاتمی و در ادامە خارج کردن کارگاە های ٣ نفرە و ٥ نفرە دولتهای قبلی از شمول قانون کار بود. قانونی کە در اثر آن اکثریت کارگران کشور از حقوق قانونی خود بکلی محروم شدند. کشتار کارگران خاتون آباد نیز در دورە او انجام شد.

احمدی نژاد نیز با شعار آوردن پول نفت سر سفرەهای مردم و ظاهرا در جلد مخالف سیاستهای دولتهای رفسنجانی و خاتمی و با فریب تودەهای فقیری کە خود را قربانی سیاستهای دولتهای رفسنجانی و خاتمی می دانستند در دورە نخست بە قدرت رسید. با این وجود سیاستهای بە مراتب بدتری را نسبت بە کارگران و مزدبگیران از دوران خاتمی در پیش گرفت و با تغییراتی کە در قوانین کار و تامین اجتماعی علیە کارگران و بە سود سرمایەداران بە وجود آورد گوی سبقت را از دولت رفسنجانی و خاتمی ربود. تشدید سرکوب تشکلها و اعتصابات کارگری، منجمد کردن دستمزدها، تغییر هئیت امنای تامین اجتماعی و افزایش تعداد نمایندگان دولت در شورای عالی کار و گماردن جنایتکار فاسد و دزدی مثل سعید مرتضوی بر راس تامین اجتماعی برای تسهیل غارت اموال این سازمان توسط ایادی دولت و حکومت، از اقداماتی بود کە در زمان وی صورت گرفت. شکل گیری جنبش ٨٨ در واقع واکنشی از جانب تودەهای مردم نسبت بە عهد شکنی های انتخاباتی و از نتایج سیاستهای اقتصادی – اجتماعی

دولت احمدی نژاد و محافظە کاران مرتجع و هریس حامی او بود.

با وجود افزایش درآمد های نفتی اما نە تنها اثرات آن در سفرهای زحمتکشان ظاهر نشد بلکە سفرها ی آنان خالی تر از پیش شد.

دولت فریبکار روحانی نیز با شعار افزایش دستمزدها و بە رسمیت شناختن حق تشکل و رعایت حقوق شهروندی و در شرایطی کە بیزاری از دولت احمدی نژاد در اوج بود بر بستر نارضایتی شدید مردم از بحران و تحریم های اقتصادی و با وعدە داشتن کلید همە مشکلات و فریب مردم بە قدرت رسید. با این همە با اتخاذ سیاستهای نئولیبرالی، بسط خصوصی سازی، گسترش مناطق آزاد اقتصادی و تجاری، منجمد کردن دستمزدها، تشدید سرکوب تشکلها و فعالین آنها و تغییر قوانین کار و اجتماعی بە سود سرمایە داران و گسترش رکود و تورم و بیکاری، گوی سبقت را حتی از دولت احمدی نژاد هم ربود. با این همە اکنون دیگر تنها کارگران و زحمتکشان نیستند کە با بە قدرت رسیدن دولت رئیسی بازندە این دورە هستند. سایر گروە های اجتماعی و بە عبارتی همە مردمی کە منافع سوئی در بودن رژیم ندارند، در این دورە آسیب های جدی خواهند دید.

رئیسی نیز با استفادە از همان روشهای روحانی و احمدی نژاد و کمک های بی دریغ بیت خامنەای و همە آن کسانی کە پشت سر احمدی نژاد قرار داشتند تبلیغات خود در انتصابات فرمایشی را پیش برد و بە رغم تحریم موفق انتصابات توسط مردم بە مقام رئیس قوە مجریە بر کشیدە شد. او هم مانند رئیس جمهورهای پیشین با وعدە،بهبود معیشت مردم، ایجاد اشتغال، تک رقمی کردن تورم، برقراری عدالت و ... بە مردم مذبوحانە تلاش کرد آرای آنها را از آن خود کند، ولی بر خلاف روحانی و احمدی نژاد نا کام ماند. با این همە او با پشتوانە اندکی از مردم از هفتە آیندە در شرایطی می خواهد دولت اش را معرفی کند کە وضعیت عمومی

از هر لحاظ بدترشدە است و علیە او ست. این وضعیت اجرای همە آن وعدەهایی را کە او بە مردم دادە است نا ممکن ترنمودە است. گسترش فوق العادە اعتراضات اجتماعی و کارگری کە بلافاصلە بعد از انتصاب رئیسی قاتل شروع شد و با خیزش مردم خوزستان همراە شد، حاکی از مخالفت و بی اعتمادی مردم بە وی و کل رژیم است. قیمت کالاها ترمز بریدە است، کرونا بیداد و کشتار می کند، بحران خشکسالی، تعلیق مذاکرات، کسری بودجە و فقر و فلاکت و موضعگیری های خامنەای بر سر برجام بە نارضایتی و اعتراضات مردم دامن زدەاند و امان مردم را بریدە اند. وضعیت معیشت کە قرار بود بهتر شود با گرانی شدید نان و دیگر کالاهای اساسی بدتر شدە است، تورم با سرعت در حال افزایش است، اعتراضات اجتماعی از هر سو سر بلند کردەاند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنەای در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ طنین انداز است. متاسفانە روزهای بسیار سختی پیش روی مردم قرار دارد. روزهایی کە با انفعال و سکوت مردم اگر همراە شود عواقب فاجعە باری برای مردم و کشور ببار خواهد آورد. فجایعی کە شاید جبران آنها بە دەها سال وقت و هزینەهای باورنکردنی اقتصادی اجتماعی همراە خواهد بود در راهند. عقل و خرد و آیندە ما و فرزندان ما حکم می کند کە در این روزهای دشوار و آیندە ساز نسبت بە رویدادها و سر نوشت ساز کشور و مردم مان آن منفعل و بی تفاوت باقی نمانیم. مردم در خوزستان با خیزش دلاورانە و بە حق خود، کارگران نفت با اعتصاب سراسری خود، کشاورزان و دامداران با اعتراضات متعدد خود بە مبارزە و اعتراض علیە وضعیت خطرناک کنونی و دفاع از حقوق خود و دیگر شهروندان تحت ستم برخاستە اند. گروە های از مردم در شهرهای مختلف نیز همت نمودە و یا بە خیزش مردم خوزستان پیوستەاند و یا بە حمایت از آن و اعتصابات سراسری کارگران نفت برخاستەاند. اکنون رژیم در حال جستجوی خانە بە خانە و شکار آنهایی است کە در این اعتراضات و خیزشها شرکت داشتە اند، عدەای از مردم شرکت کنندە در خیزشها کشتە شدەاند، صدها نفر مجروح و مصدوم شدەاند، هزاران نفر بە شمول تعدای کودک در زندان و اسیر شکنجە گران هستند. اینها را نباید تنها گذاشت. با پیوستن بە اعتراضات عرصە را باید چنان بر رژیم ستمکر و جنایتکار تنگ نمود کە نتواند بیش از این بە جنایات اش ادامە دهد. برای ملت ایران مایە ننگ و شرمساری است کە قاتل هزاران تن از عزیزان شجاع و مبارزش رئیس جمهور آنها باشد و دیکتاتور جنایتکار دیگری بنام ولی فقیە بر آنها با ستمگری حکومت کند. باید دست بە دست هم داد و این دورە سخت را با همبستگی و هزینە کمتر از سر گذراند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید