رفتن به محتوای اصلی

کار بی ثبات: قاعده یا استثنا در سرمایه داری؟بخش سوم

کار بی ثبات: قاعده یا استثنا در سرمایه داری؟بخش سوم

بازاندیشی کار و سرمایه در قرن 21 - ادامه

باید توجه داشت که سرمایه داری مفهوم بجث برانگیزی است. کتاب "سرمایه داری: ظهور مجدد یک مفهوم تاریخی"، تألیف تورگن کوکا (Jürgen Kocka) و مارسل فان در لیندن (Marcel Van Der Linden) تحولات و کاربردهای گوناگون این مفهوم را، از قرن نوزدهم به این سو، توضیح می دهد. علاقۀ مجدد به سرمایه داری و تاریخ آن، تحت تأثیر پدیده های تاریخی معاصر همچون بحران جهانی اقتصاد در سال 2008، می تواند پاسخ این سؤال باشد که چرا نتایج اغلب مطالعات پیرامون نقش کار بی ثبات در تحول سرمایه داری، در همین یک دهۀ اخیر انتشار یافته اند.

به نظر می رسد مباحثات اخیر و پیشتر در بارۀ سرمایه داری، از چند نقطه نظر همگی با کار بی ثبات مرتبط بوده اند. اولاً برخی از مؤلفان بر رابطۀ محکم بین انواع جدید کار بی ثبات و روندهای بحران و بازسازی سرمایه تأکید کرده اند. صحت این ارتباط هم در جریان بحران سالهای 70 فرن گذشته و هم در جریان بحران جهانی 2008 به اثبات رسیده است، و ای بسا که مطالعات بعدی تأثیر بحرانهای 1929 و اواخر قرن نوزده را نیز در بروز انواع بیشتری از کار بی ثبات آشکار کنند. برخی از پژوهشگران کار بی ثبات را به عنوان محصول خاص تحولات "اخیر"، "بالغ"، "پیشرفته"، "نئولیبرالی" و ... سرمایه داری تلقی کرده اند، در حالی که بیشتر آنان برای فهم نقش آن از منظر بلندمدت تاریخی کوششی نکرده اند.

ثانیاً برای بررسی نقش کار بی ثبات در تاریخ سرمایه داری، وجود انواع مختلف سرمایه داری باید مد نظر قرار گیرد. کتاب "گونه های سرمایه داری"، تألیف پیتر هال و دیوید سوسکیس (David Soskice) نمونه های پراهمیتی از انواع ممکن وجود سرمایه داری را، جه در برش معینی از زمان و چه در تاریخ، به دست داده است. با این حال، آثاری که در نوشتۀ حاضر بررسی شده اند، رابطۀ بین گونه ها یا انواع سرمایه داری و کار بی ثبات هنوز به کفایت تشریح نشده است. در این آثار مبحث کار بی ثبات آشکارا از مباجث مربوط به اشکال متنوع سرمایه داری تفکیک شده است.

پژوهشگرانی که به صراحت به "سرمایه داری" استناد کرده اند، در اکثر موارد بین انواع مختلف سرمایه داری تمایزی قائل نمی شوند، البته معمولاً کادر مرجع مستتر در آثار محققان اروپای غربی و تا حدودی آمریکائی، دید "شمال مرکز" آنان است. با این حال، پژوهشگران اخیرتری هم هستند که با هدف "استانی کردن" کار بی ثبات غربی، به وضوح به سرمایه داری جهانی و تغییرات (حداقل) همزمان آن در قاره ها و زیرقاره های مختلف اشاره می کنند.

از سوی دیگر، از نقطه نظر فمینیستی جنسیتی کردن روابط تولیدی سرمایه داری برای فهم کامل ماهیت فراگیر کار بی ثبات در تاریخ سرمایه داری، دارای اهمیت حیاتی است. وسکو زنانه شدن بسیار کار بی ثبات را نشان می دهد و رابطۀ بین جنس/جنسیت از یک طرف، و از طرف دیگر کار موقتی، نیمه وقت، قراردادهای "خویش فرمائی"، مزایای اجتماعی محدود، دستمزدهای کم، شرایط کاری بد، ... را بررسی می کند تا دریابد چرا و چگونه کار بی ثبات تا به این پایه زنانه شده است.

مادام که مباحثه پیرامون کار بی ثبات "شمال مرکز" و "فاقد جنسیت" بود، مفهوم محدودی از کار حاکم بود و سرمایه‌داری امریکائی - اروپای غربی کادر مرجع تقریباً انحصاری آن مباحثات بود، اگرچه که این نکته همیشه تصریح نمی شد. بنابراین سرمایه داری غربی نیز، همراه با کار دستمزد آزاد به عنوان یگانه بروز کار بی ثبات، عمومیت یافته و به نرم تبدیل شده بود. رویکردهای جهانی، جنسیتی و پسااستعماری در دهۀ اخیر، با تحقیق اشکال کار بی ثبات فراتر از کار دستمزد آزاد و بررسی تنوع کار بی ثبات در درون انواع مختلف سرمایه داری، در بسط این مباحثه سهم به سزائی داشته است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید