رفتن به محتوای اصلی

سپیده رشنو، نمادی که جمهوری اسلامی علیه خودش ساخت

سپیده رشنو، نمادی که جمهوری اسلامی علیه خودش ساخت

در خبر ها آمده است، ماموران قضایی در بی دادگاه های رژیم جمهوری اسلامی مقدمات دادگاهی سپیده رشنو را آماده کرده اند.

او نویسنده و ویراستاری است که در اواسط تیر ماه یک زن حزب اللهی در اتوبوس بی آر تی در قسمت زنان، با سپیده رشنو به خاطر حجاب او درگیر شد و مردم زن حزب اللهی را از اتوبوس بیرون انداختند.

این واکنش برای حاکمان جمهوری اسلامی خیلی سنگین آمد، چون چنین عکس‌العملی از سوی مردم، مشتی نمونه از خروارها بود.

به عبارتی چنین واکنشی شرایط ذهنی و نفرت مردم در برابر هنجار ها و قوانین ارتجاعی حکومت اسلامی را به خوبی نمایان ساخت.

نیروهای امنیتی برای این که شکست، خفت و خاری خود را در بین افکار عمومی جبران کنند، با دستگیری سپیده و اعمال شکنجه های روحی و فیزیکی، او را وادار کردند که در برابر دوربین سازمان اطلاعات سپاه قرار بگیرد و علیه خودش متنی را که نیروهای امنیتی نوشته بودند، بخواند.

شکنجه های اعمال شده بر سپیده رشنو به قدری شدید بود که او را به بیمارستان منتقل کردند، در زمان نمایش تلویزیونی پروژه نخ نمای سازمان اطلاعات سپاه، همگان مشاهده کردند که چشم سمت راست او آسیب دیده، کسانی که سپیده رشنو را در زندان دیده بودند، اطلاع دادند که پای او باند پیچی شده است.

باند پیچی شدن پای زندانی در زمان بازجویی عموما می تواند، نشانی از ضربات کابل به کف پای زندانی توسط بازجویان و شکنجه گران باشد که بعد از ورم کردن پا، با زدن تیغ در آن محل، (توسط پزشک زندان) خون جمع شده را از زیر پوست خارج می کنند و این جراحت تا مدتی ادامه دارد، ولی جای آن برای همیشه باقی خواهد ماند.

با این وجود، زمان به نفع حکومت نیست و هر حرکتی که از سوی جمهوری اسلامی علیه مخالفان انجام می شود، بازخوردی به مراتب بزرگ تر را علیه حکومت در بتن جامعه شکل و سازمان می دهد.

امروز نیز، سپیده رشنو نمادی از جنبش زنان، برای آزادی و تحقق عدالت شده است.

رژیم و بی دادگاه های حاکم هر چقدر، احکام سنگین تری به سپیده و امثال او بدهند، در نهایت بازنده اصلی جمهوری اسلامی است.

رژیمی که در بین مردم جایگاهی ندارد، تغییرات را درک نمی کند و خود را باشرایط روز نمی تواند هماهنگ سازد، چون نگاه ايده الوژیک دارد، بنابراین شکست چنین حکومتی قطعی است.

امروز جمهوری اسلامی در نزد اکثریت افکار عمومی مردم ایران، مشروعیت خود را از دست داده و پایگاه اجتماعی حزب اللهی های مدافع خامنه ای در جامعه به استناد انتخابات مکرر و آمار سنجی های مختلف حدود ۷ تا ۸ درصد را شامل می شود.

اکنون آن چه برای جمهوری اسلامی باقی مانده، تنها قدرت سرکوب است که با تکیه بر سرنیزه سعی دارد، ماندگاری خود را به هر قیمتی تا چند صباحی تداوم بخشد.

تجربه تاریخی نشان داده است که ماندگاری یک حکومت صرفا به ابزار سرکوبش وابسته نیست.

ابر بحران های موجود در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیط زیست، مشروعیت و ...  همچنین ناتوانی در مدیریت کشور، شرایطی خاص برای حکومت اسلامی بوجود آورده که به مانند باتلاقی هر روز بیشتر از قبل در آن فرو می رود و ادامه وضع موجود نمی تواند روزنه ای از ادامه حیات رژیم را حتی با تکیه بر روسیه و چین برای مدت طولانی تضمین کند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید