«خلاقیت» یک استعارهی استراتژیک و تبعیضآمیز است. استراتژیک است زیرا کاربرد انتخابی آن منعکس کننده و تداوم روابط قدرت سیاسی و اقتصادی است. و تبعیضآمیز است زیرا بر اساس قواعد طرد و شمول اعمال میشود که در خدمت معیارهای تمایز اجتماعی است. ملاحظات قدرت و تمایز در«نیروی کار خلاق» بین مطالعات صنایع رسانهای و تحقیق در مورد اَشکال سیاسی کار، مانند کنشگری و تبلیغات متفاوت است. مایر در مطالعهی کارخانه ساخت تلویزیون مینویسد که گفتمان در مورد «خلاقیت» به اپراتورها در ردههای بالاتر صنعت اختصاص دارد و آنها هستند که کارگران خط مونتاژ را از دامنه تعریفی «خلاقیت» درطراحی پروژه خارج میکنند.