مواجهه ما با "مسئله ملی" در ایران، جنبه برنامهای دارد و راه حلهای پیشنهادی در این زمینه، نه الگوبردارانه بلکه بر پایه فهم واقعیتهای ایران و مولفههای تشکیل دهنده و چند و چون موقعیت تاریخی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کل کشور و هر منطقه از آن است. متاثر از همین هم در تزهای زیرین کوشش شده است تا در تبیین موضوع و ارایه راه حلها، بر ترمها و فرمولهایی تکیه شود که دمساز و همساز با واقعیت متعین این مکان مشخص در زمانه و امروز آنند.
در رابطه با پایگاه اجتماعی "مسئله ملی" کرد در ایران طی سه دهه گذشته، تحولات ساختاری قابل تاکیدی رخ داده است که شناخت آنها در سیاست گذاری این جنبش اهمیت دارد. با آنکه سیاست جمهوری اسلامی طی چهار دهه حاکمیت نظامی در کردستان اساساً امنیت محور بوده و تمرکز بر سرکوب داشته و لذا خبر چندانی از عمران و تولید محوری در آن نبود، بافت اقتصادی و اجتماعی منطقه اما دستخوش تغییرات شده است.
علیرغم نفوذ عمیق شیعه در عربهای کشور، رویکرد ملی گرایی در آنها طی دو دهه اخیر رو به رشد گذاشته و گرویدن به تسنن با گرایش "سلفی" میان بخشهایی از عربهای خوزستان مشهود است. این پدیده بیشتر جنبه واکنشی دارد و آن را نمیتوان صرفاً با پروژههای کشورهای عربی رقیب جمهوری اسلامی که بجای خود واقعیتهای انکارناپذیری هستند توضیح داد.
آنچه که بیشتر در ترکمن صحرا رواج دارد و به چشم میخورد، نهضت پاسداری از فولكلور، موسيقى و ادبيات ترکمنی از طریق سربرآوردن انجمنها و كانونهاي فرهنگى متعدد است. زیر پوست این جامعه، پتانسیل حس تبعیض فرهنگی و زبانی و انباشت فزاینده هویت ملی ترکمنی را باید دید که نشانههایی از برآمدهای سیاسی در شرایط مساعد آتی به شمار میآیند.
جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته، جز یک رشته پروژههای نظامی و امنیتی در این منطقه "ژئو استراتژیک" و از جمله بندر استراتژیک چابهار، طرح عمرانی توسعه آفرین و فقر زدای چشمگیری در بلوچستان به اجرا نگذاشته است. سوختن کماکان بلوچستان در فقر و فاقه را باید نخستین مشخصه این منطقه از کشور دانست.
در آذربایجان، "مسئله ملی" وجود دارد و جدی هم است اما با این تفاوت که نظر به درجه پیشرفتگی نسبت به همانندهای خود در کشور، "مسئله ملی" در آن گرهخورده و همپیوند با مبارزات اجتماعی است. به همین اعتبار، "مسئله ملی" در آذربایجان با بروزات آن در دیگر مناطق تحت تبعیض ملی کشور تفاوتهایی دارد و درآمیختگی تاریخی آن با نهضت چپ برجستهتر است.
گروه کار ملی و قومی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، ضمن ابراز مخالفت خود با هر نوع ناسیونالیسم افراطی و توهمات توسعهطلبانه و کشور گشایانه، بر درک فراتر بودن مرزهای فرهنگی کشورهای منطقه از مرزهای سیاسی موجود تاکید دارد. این امکانات و مشترکات فرهنگی، زبانی و تاریخی را میتوان بر مبنای احترام به رسمیت مرزها به فرصتهایی برای دوستی، همکاری و حسن همجواری تبدیل کرد.
این جمع بست هفت بخشی، مقدمتاً نگاهی دارد به آن دسته از تحولات درخور تاکید که شامل عملکرد جمهوری اسلامی در قبال «مسئله ملی»است و نیز دربرگیرنده کنشگریهای جریانهای منطقهای و رویکردهای اپوزیسیون سراسری که با این "مسئله"ربط پیدا میکنند. رخدادهایی که، یا تداوم وضعیت پیشیناند ولی نیازمند بازخوانی در امروز خود، و یا روآمدهای تازهای که درنگی ویژه را لازم دارند. جمع بست، سپس به فعل و انفعالات حول «مسئله ملی» در پنج منطقه از کشور میپردازد و در آخر نیز رشته گزارههایی را پیرامون نوع مواجهه برنامهای و سیاسی با این معضل پیش میکشد.
این هفته نامه که از سال ١٣٧۶ با ویژگی دو زبانه ترکمنی- فارسی پا به عرصه مطبوعات کشور گذاشته بود، طی ٢٢سال گذشته به پشتوانه فعالیت وسیع خود در زمینه انعکاس فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ترکمنهای ایران، همچون آئینهای از ارزشهای فرهنگی ترکمنها جلوه کرد و توانست در این منطقه تأثیرات شایانی بگذارد.