سخنی کوتاه با یکی از نظربلندان

آقای کریمی شما بنای بی انصافی را بر بام بیخبری تان آنچنان بلند افراشته اید که سخن بسیار با شما گفتن روا نیست. در باب بی انصافی و بیخبری تان از رنجی که مادران و پدران جنبش سبز برده اند چگونه باید با شما سخن گفت؟

از دردی که پروین فهیمی برده و می برد، از مبارزه ای که علیرغم تهدیدها پیش می برد؟ آیا واقعا بی اطلاعید از اینکه تنها و تنها مادر شهیدان جنبش سبز است که از سر مزار فرزند فریاد زد و گفت سکوت نمیکنم و هر روز در خانه های کشتگان را زد و به مادران و پدران التماس کرد که به خونخواهی فرزندانشان بیایند؟ خبر ندارید که علیرغم همه دعوتها برای قبول دیه، حاضر به پذیرش نشده و تا امروز می گوید از خون پسرم فقط به ازای آزادی زندانیان سیاسی می گذرم؟ بیخبرید از اینکه در همین فضایی که من و شما از خطراتش در امانیم، در همین روزها نامه 77 نفر را در اعتراض به کشتار مردم امضا کرد؟ از نامه ای که بلافاصله پس از آن نوشت و از حاکمان خواست که اگر نمی توانید کنار بروید و واگذار کنید؟ یا چگونه باید به شما از رنجها و فشارهایی گفت که امثال منهم فقط به دلیل رابطه ی خویشی و خونی از آن خبرداریم؟ زهی به انصاف در عافیت غنوده شما! آیا به گمان شما انسان سیاست ورز و تحلیل گر! باور پروین فهیمی به موسوی و اصلاح طلبی گناه اوست یا از نگاه شما این باور سیاسی کنج عافیت او؟ نکند گمان می کنید که به حامیان موسوی و اصلاحات در ایران خوب می گذرد و از امتیازاتی برخوردارند؟ او چه باید بکند تا مورد قبول شما افتد و اینگونه در قیاسش قرار ندهید و شرمنده اش نکنید که کم آورده است؟

قربان قلب رئوف و مهربانتان! رنج پدر و مادرانی چون روح الامینی ها را هم نباید چنین آسان خلاصه و معنا می کردید! گرچه آنها اصلاح طلب و مذهبی هستند و دگر اندیش! عجبا! شما روح الامینی را سرزنش کرده اید که به چشمان گریان همسرش نیز بی اعتنا بوده است؟ این دیگر فقط به انصاف مربوط نیست. از باب بی اطلاعی تان هم هست و باید خبردارتان کنم که اولین سخن این پدر با خبرنگاران این بود که مادر محسن گفت از ما گذشت به داد محسن های دیگر برسیم. به روزنامه های آن زمان اگر مراجعه کنید به سرعت درمیابید که این شخصی، پدری که سر سپرده و وابسته این نظام بود، یعنی عبدالحسین روح الامینی شاکی نهایی پرونده کهریزک بود وقتی که دو شاکی دیگر یعنی خانواده امیر جوادی فر و محمد کامرانی پس از نامه عذرخواهی مرتضوی رضایت دادند. روح الامینی و همسرش به هیچیک از توصیه های کیهانی ها که آنها را دعوت می کردند تا در دام کسانی نیافتند که از باب قاطعیت مرتضوی در دفاع از نظام، با او دشمنی می کنند، وقعی نگذاشتند و حاضر به گذشت نشدند و آخرین دادگاه مرتضوی پس از هفت سال و همه میانجیگری ها فقط برای خانواده روح الامینی تشکیل شد و حکم دو سال حبس را فقط از بابت پیگیری این خانواده گرفت: در لینک اولی که در زیر برایتان گذاشته ام از جمله نوشته شده است:

انگیزه این نوشته اما موضوعی دیگراست. این که تردید نباید کرد - ذره ای نباید تردید کرد - که بدون پی گیری و قانون گرایی و احساسات گریزی دکتر روح الامینی در خون خواهی پسراین اتفاق نمی افتاد. اگر خسته شده بود و امید خود را از دست می داد ...

در لینک دوم از جمله آمده است:

او ( مرتضوی) درحالی باید به‌ دنبال شکایت مجدد اولیای دم روح‌الامینی به دادگاه تجدیدنظر برود که دادستان مخلوع تهران در آخرین جلسه دادگاهش در شهریورماه ‌سال گذشته با ارایه نامه‌ای از وقایع پیش‌آمده در تیر ‌سال ۸۸ ابراز شرمندگی کرده بود. هرچند او پیش از این به انفصال دایم از خدمات قضائی، پنج‌سال انفصال از خدمات دولتی و ٢٠٠هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده بود، اما در دادگاه از اتهام معاونت در قتل کشته‌شدگان کهریزک تبرئه شد تا حالا با شکایت مجدد خانواده روح‌الامینی بعد از یک‌سال باز هم به دادگاه برود. درحالی سعید مرتضوی باز هم باید روبه‌روی خانواده «محسن روح‌الامینی» قرار بگیرد که میرمجید طاهری وکیل این خانواده می‌گوید: بعید است که آنها به گذشت از سعید مرتضوی رضایت بدهند. او همچنین امیدوار است حکم قطعی مرتضوی در جلسه دادگاه تجدیدنظر صادر شده و این پرونده بسته شود.

1 https://lb2.ir/red96i

https://lb2.ir/evsbw0 2


Source URL: https://bepish.org/node/2783