در ادامە اعتراضات پیوستە کارگران پیمانی کە از سال ١٤٠٠ بە این سو گستردەتر از پیش شدە است، در این هفتە یک راهپیمای بزرگ با شرکت بالغ بر ٣ هزار نفر از کارگرانی کە خواستە اصلی شان منحل کردن شرکتهای غارتگر پیمانی است در ٢٠ آبان مقابل ساختمان مرکزی ستاد اجرایی مجتمع گاز پارس جنوبی برگزار شد.
یکی دو هفتە پیشتر نیز تجمع دیگری از سوی کارگران شرکتهای نفتی "ارکان ثالث"کە از شهرهای مختلف بە تهران آمدە بودند با شرکت هزارنفر در مقابل ساختمان ریاست جمهوری با خواست تبدیل وضعیت شغلی و اجرای نظام پرداخت همسان با کارکنان قرارداد مدتمعینبرگزار شدە بود.
مبارزات حق طلبانە کارگران پیمانی از این رو انحلال شرکتهای پیمانی ولغو کار پیمانی را بە عنوان خواستە اصلی خود قرار دادە کە در صورت عملی شدن آن تبعیضات موجود میان کارگران رسمی و شکاف مزدی عمیقی کە بین دستمزدها ی آنان با همکاران رسمی آنان وجود دارد را از میان بر میدارد. گفتە می شود شکاف دستمزدی در مواردی پنج تا شش برابر است و این مقدار تفاوت بە جیب پیمانکاران می رود.
ما در شمارە جنگ کارگری هفتە گذشتە تا حدودی بە این قضیە پرداختەام و نیازی بە تکرار آنها نمی بینم. در این نوشتە قصد این است بە تلاش عوامل جناح راست حکومت برای مصادرە مبارزات کارگران و بە انحراف بردن آن در جهت امیال این جناح سرکوبگر بپردازم بلکە بتواند بە بی اثر شدن این توطئە کمک کند.
در شب همان روزی کە این تجمع برگزار شد یک کانال تلویزیونی در خارج از کشور کە در خدمت جریان راست حکومت و ذوب شدگان در ولایت علی خامنەای قرار دارد، با آوردن یکی از گردانندگان "انجمن صنفی" وابستە بە قدرت کە ادعای رهبری اعتراضات را دارد، سعی کرد این حرکت را بە نفع امیال و سیاستهای پلید و ضد کارگری جریان راست مصادرە و خامنەای را طرفدار حقوق کارگران و کارگران را طرفدار خامنەای جا بزند.
برنامە ساز این کانال تلویزیونی کە تلاش داشت این انجمن حکومتی را کە نقش سوپاپ اطمینان رژیم را بە عهدەاش گذاشتەاند، رهبر سندیکایی کە وجود خارجی ندارد جا بزند و از زبان او هرچە را دل تنگش می خواهد بە نفع جناح مذکور جاری کند. سوالهای طرح شدە البتە با پاسخهایی کە طرف بە آنها داد پردە از اسرار پشت پردە این برنامە ریز برافکند و ماهیت واقعی این بە اصطلاح نمایندە و انجمن صنفی ساختگی اش و هدف مجری کانال را برای مخاطبین برنامە آشکار کرد.
مرور داستان تشکیل و تاریخ این ا نجمن ماهیت آن و کذب بودن ادعاهای ؟رهبر" آنرا روشن می کند. این انجمن تا قبل از وقوع اعتصاب بزرگ کارگران پیمانی وجود خارجی نداشت. تلاشهای جریان حاکم بر خانە کارگر برای ساختن شورای اسلامی در این شرکتها نیز بە علت عدم استقبال کارگران بی نتیجە ماندە بود.
تنها تشکل مستقلی کە قبل از این وقایع وجود داشت و در اعتراضات نقش داشت، تشکلی غیر علنی بنام شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی بود. عوامل وابستە بە جریان راست حکومت کە لباس عدالتخواهی بر تن کردە بودند و طرفدار رئیسی بودند، سعی کرددن با سرهم بندی انجمن صنفی هم کنترل اعتراضات را بدست بگیرند و هم عرصە فعالیت را بر شورای سازماندهی تنگ کنند و تشکیلات خاص خود را بوجود بیاورند. تشکیل انجمن در چنین اوضاعی بە رغم ممنوع بودن تشکیل انجمن و شورا در صنایع بزرگ انجام گرفت و پیدا بود کسی را بر راس آن بنشانند کە از هر لحاظ مورد اطمینان دستگاە امنیتی و صاحبان پیمانکاری ها باشند.
ساختن تشکیلات کارگری وابستە بە جریان راستگراتر حکومت در دولت احمدی نژاد با تشکیل انجمن های صنفی برای کنترل جنبش کارگری و رقابت با دارودستە خانە کارگری ها کە عامل دارودستە رفسنجانی و اصلاح طلبان بودند شروع شد و در دولت رئیسی نیز دنبال و جدی تر شد. بخشی از فعالیت فریبکارانە این جریان را کە هدف آن سوء استفادە از مبارزات کارگران هفت ایجاد نفوذ در میان کارگران هفت تپە و ایجاد تفرقە در میان کارگران و بهرگیری از آن برای تصفیە حساب با جناح روحانی بود نمایان شد.
در همین مصاحبە رئیس این انجمن نیز با تاختن بە جریانات موسوم بە اصلاح طلب با ذکر نمونە هایی از روند بی حقوق سازی کارگران در هنگام صدرات حسین کمالی وزیر چند دولت "اصلاح طلب" سعی کرد آنها را بە تنهایی عامل بی حقوق سازی و گسترش کار پیمانی معرفی کند. دلایل او البتە نادرست نبود، اما نیمی از حقیقت بود و نگفت اگر همە ی تقصیرهای بە عهدە رقبای دست راستی و اقتدار گریان است بە چە سبب همان اعمال با حدت و سرعت بیشتری در دولتهای احمدی نژاد و رئیسی ادامە پیدا کرد و چرا وقتی آنها در قدرت بودند، آن روند را معکوس نکردند؟
حرف و حدیث در مورد این انجمن و مصاحبە آقای علیزادە با رئیس آن بسیار است. اما از آنجا کە هم برنامە ریز مدعی عدالتخواهی "جدال" در طول برنامە ماهیت و هدف خود را نتوانستند لاپوشانی کند، بە همە ی موارد و ادعا های قلابی این دولازم نمی دانم بپردازم . فقط بە یکی دیگر از ادعاهای این آقا کە بە دروغ گفت انجمن کذایی برای کارگران خیلی کارکردە و وضعیت آنها را بهتر کردە و گویا کارگران از انجمن رضایت دارند، باید گفت، اگر راست می گوید پس سبب این همە اعتراض از جملە این اعتراض آخر چیست؟ بلە تغییراتی در مرخصی ها و وضعیت غذا و خوابگاە ها بوجود آمد و یک بار نیز بعد از اعتصاب ها دستمزدها اندکی افزایش دادە شد اما اینها نتیجە اعتصاب های بزرگ بود کە این انجمن در آنها نقشی نداشت و ایشان همە ی تلاشش این بود کە کارگران را از اعتصاب باز دارد و با وعدە قانونی کردن لغو کار پیمانی در مجلس سرگرم نگە دارد. وعدەای کە پس از چهار سال عملی نشد و در آیندە نیز تنها در صورت اعتصاب های بزرگ می تواند عملی شود.
غرض از این نوشتە هشداری بود بە کارگران و فعالین کارگری کە فریب این ترفندها را نخورند و اجازە ندهند جریانات ضد کارگری حکومتی بنام انجمن و شوراهای اسلامی قلابی مبارزات حق طلبانە آنها برای سازمانیابی را از مسیر درست منحرف کنند. هر دو جناح حکومتی در بی حقوق سازی و بە فقر کشاندن طبقە کارگر نقش کم و بیش یکسانی داشتە و دارند و این را در عمل نشان دادەاند، حتی نقش جناح راست و ذوب شدگان در ولایت خامنەای کە چماقداری سرکوب فیزیکی کارگران را بە عهدە داشتە و دارد، بیشتر از جناح دیگر است. کارگران از یاد نبردەاند و نمی برند کە اگررفسنجانی، خاتمی، روحانی و پزشکیان حقوق قانونی آنها را از بین بردند، پاسداران اعتراضات آنها را سرکوب کردند، قاضیان رهبران سندیکایی واقعی شان را محکوم بە زندان، شلاق و اخراج کردند و رهبر حکومت همە ی این ستمگریها را تائید کردە است. از همین روی تلاش اقای علیزادە برای جا زدن یک مامور حکومتی بە عنوان رهبر سندیکایی و خامنەای بە عنوان رهبر عدالت خواهی مدافع حقوق کارگران دروغ بزرگی است کە کسی را نمی فریبد! این نمایش تلویزیونی یک هدف دیگر هم دارد و آن چیزی نیست جز کشاندن کارگران بە طرفداری از جناح راست برای از میدان بدر کردن رقبای حکومتی اش. البتە کارگران باتجربەتر و آگاە تر از آن هستند کە بە چنین دامی بیفتند.
افزودن دیدگاه جدید