در ٢٨ خرداد شمار زیادی از بازنشستگان کشوری بە دعوت تشکلهای بازنشستگان وبە منظور پیگیری مطالبات شان و اعتراض بە طفرە رفتن دولت و مجلس ار رسیدگی بە آنها بار دیگر ابتدا در مقابل مجلس تجمع نمودند و پس از آن بسوی سازمان برنامە و بودجە راهپیمایی کردند. در هر دو این اعتراض ها بازنشستگان با سر داد شعارهای و تاکید روی خواستە هایشان بە سیاستهای دولت و رویکرد مجلس نسبت بە بە حقوق کارگران و بازنشستگان اعتراض و نارضایتی شان از وضع موجود را بە نمایش گذاشتند.
در این تجمع نیز همچنان مطالبات عمدە بازنشستگان مشابە مطالبات پاسخ نگرفتە تجمع های پیشین شان "اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری، اجرای همترازی و همسان سازی حقوق ها، افزایش مستمری های بازنشستگی، ارتقا خدمات درمانی و بیمە ای"، بودند.
بازنشستگان در کنار اعتراض بە فساد و نهادهای حکومتی بانی و مروج فساد، در تجمع شان از مطالبات و حق و حقوق سایر مزدبگیران و مردم عادی دفاع نمودند و با دعوت همگانی بە اتحاد و پیوستن بە اعتراضات بە منزلە راە رهایی از وضعیت غیر قابل تحمل موجود، بلوغ و نبوغ سیاسی و روحیە و جسارت شان را نشان دادند.
البتە تلفیق مطالبات صنفی با سیاسی تازگی ندارد، از مدتی پیش این رویکرد در اعتصابات کارگری و سایر گروە های اجتماعی شروع شدە و با گذشت زمان بیشتر و بیشتر جا پیدا کردە و دیگر کمتر اعتراضی را می توان یافت کە واجد این خصوصیت نباشد.
تلفیق شعارها و مطالبات صنفی با سیاسی در واقع واکنشی است کە هرگاە مردم از حکومتی بخاطر نادیدە گرفتن پیاپی اعتراضات و مطالباتشان بکلی نا امید شوند بە آن روی می آورند و زمانی کە جنبش ها بە چنین مرحلەای ورود می کنند دیگر هیچ چیز بە جز برآوردە نمودن خواستە هایشان جلودارشان نیست.
" تا حق خود نگیریم، آرام نمی نشینیم، حقوق های نجومی فلاکت عمومی، مجلس خیانت می کند، دولت حمایت می کند، خط فقر ۷ میلیون، حقوق ما دو میلیون،معیشت، منزلت، سلامت؛ حق مسلم ماست کارگر زندانی آزاد باید گردد، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، جنگ افروزی را رها کن فکری بە حال ما کن، کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد، اتحاد، درمان رایگان خواست بازنشستگان و درد ما درد شماست، مردم بە ما ملحق شوید...".
بخشی از این مطالبات مانند "اجرای دقیق قانون مدیریت... "در واقع مطالباتی هستند کە سالهاست در مجلس تصویب شدەاند ولی دولت از اجرای شان طفرە می رود. درخواست افزایش مستمری های نظر بە افزایش سرسام آور قیمت ها و رشد شتابان تورم و مستمری های سە تا چهار برابر کمتر از خط فقر در شرایطی کە قیمت خانەها در تهران میلیاردی شدە است و شهریە مدارس خصوصی بعضا سر بە صد میلیون میزند و قیمت پیاز و سیب زمینی بە کیلویی ١٠ هزار تومان رسیدە، نیز یک مطالبە برحق و امری است بدیهی کە مقداری از آن در صورت اجرای مصوبە فوق الذکر مجلس، تحقق پیدا می کند. بهبود وضعیت بیمەای اما ریشە در بە حداقل رساندن خدمات درمانی و افزایش سهم هزینە های درمان و دارو و خصوصی کردن بخشی از این خدمات، زیر عنوان فریبندە "بیمە تکمیلی و طلایی" و کلا تعدیل حقوق بازنشستگی توسط دولت و مجلس دارد! بە عبارتی یک معلم و کارمند بر مبنای قوانین و مقررات، روز ٣٠ سال حق بازنشستگی پرداخت نمودە تا در هنگام از کار افتادگی و بیماری چنانکە بنا بودە و در قوانین مربوطە آمدە است، با پرداخت سهم معینی از هزینە درمان و دارو، از این خدمات بهرمند گردد. ولی دولت حالا بە جای اجرای تعهدات قانونی اش بطور یک طرفە با عطف بە ماسبق کردن قانون را بە زیان بازنشستگان تغییر دادە است.
بە غیر از اینها بازنشستگان در تجمع خود بە سیاق موارد قبلی خواستار آزادی رهبران سندیکایی و رعایت حق تشکل برای معلمان و کارگران و سایر گروەهای مزد و حقوق بگیر شدند. این خواست نیز در شرایطی کە تشکلهای کارگری تحت پیگرد پلیسی شدید قرار دارند و شمار زیادی از آنها بخاطر دفاع از خواستە های مشابە مطرح شدە در تجمع های بازنشستگان بە زندان افتادەاند بر حق و طبیعی ست. پیگرد فعالین سازمانهای کارگری در شرایطی کە اتحادیە های کارفرمایی متعددی آزادانە دەها سال است فعالیت می کنند و بە اشکال مختلف تحت حمایت دولت و حکومت قرار دارند و در مدیریت خرد و کلان جامعە و تغییر و تصویب قوانین بە سود خودشان و علیە کارگران و مزدبگیران و نقش اساسی دارند چیزی جز یک تبعیض طبقاتی و بی عدالتی آشکار و ناروا کە توسط مدعیان حامی "مستضعفان" اعمال می شود نیست.
بازنشستگان سالهاست کە برای تحقق این مطالبات بطور خستگی ناپذیرمبارزە می کنند.
تجمع سە شنبە آنها و تاکید مجدد تجمع کنندگان بر ادامە اعتراضات شان تا پیروزی، نشان داد کە سکوت و بی محلی معنی دار دولت و نهاد های حکومتی کە در کنار سرکوب و پیگرد پیگرد فعالین و سازمانگران تشکلهای بازنشستگان تلاش می کنند بازنشستگان را از ادامە مبارزە حق طلبانە شان مایوس و خواستە های آنها را بی پاسخ بگذارند تا کنون بی نتیجە ماندە و ناکام ماندە است.
مبارزە بازنشستگان بخش مهمی از مبارزە عموم مزدبگیران علیە ستمگران فاسد و غارتگر حاکم است کە با دزدیدن از حقوق زحمت کشان و چپاول اندوختە های صندوقهای بازنشستگی سرمایەها و درآمدهای کشور و حیف و میل آنها در جهات ناصواب اکثریت جامعە را بە فقر و تنگدستی دچار نمودە اند. اکثریت بزرگ مردم بویژە کارگران و مزدبگیران کە از لحاظ بسیاری در وضعیت مشابەای با بازنشستگان قرار دارند مبارزات بازنشستگان را جزئی از مبارزات عدالت خواهانە خود می دانند و از آن حمایت می کنند. برخورداری از حقوق و شرایط مناسب بازنشستگی کە بازنشستگان برای آن مبارزە می کنند، امری صرفا برای خود آنها نیست، برای رفاە آتی همە کسانی است کە در آیندە بازنشستە خواهند شد. بی جهت نیست کە در کشورهای مختلف جهان حمایت از قوانین بازنشستگی در پی تلاشهای دولتهای نئولیبرالی برای تعدیل و تغییر قوانین بازنشستگی بە یکی از عرصە های عمدە مبارزە سندیکاها و احزاب کارگری تبدیل شدە است.
افزودن دیدگاه جدید