تجمع در شهر کلن آلمان

تجمع در شهر کلن آلمان:
زن، زندگی، آزادی

21 سپتامبر برابر با 30 شهریور، همراه با مردم ایران از اروپا تا کانادا و از کانادا تا آمریکا گردهمایی های بزرگی بر علیه رژیم فاسد و جنایتکار اسلامی ایران توسط ایرانیان خارج از کشور سازمان دهی و برگزار شد.

شهر کلن در کشور آلمان نیز دیروز شاهد یکی از تجمع های بزرگ ایرانیان در میدان دم روبروی کلیسای بزرگ این شهر بود.

این مکان که مرکز حضور گردشگران خارجی در شهر کلن است، از آن جهت بیشترین اهمیت را داشت که صد ها جهان گرد،با دیدن گردهمایی بزرگ ایرانیان، پیام تجمع کنندگان را بی تردید به مردم کشور خود منتقل می کنند.

جمعی از اعضای حزب چپ ایران (فداییان خلق) – غرب آلمان، نیر با برپایی چادر و برگزاری گفت و گو و میز اطلاعات، از حوالی ظهر فعالیت خود را با توجه به اهداف از پیش تعیین شده آغاز کردند.

تجمع ایرانیان از ساعت 16 آغاز و تا دو ساعت بعد از آن ادامه داشت، جمعی از انجمن های حقوق بشری و حزب کمونیست کارگری ایران از قبل نسبت به برگزاری تجمع، اطلاعیه های خود را منتشر کرده بودند.

از ساعت 12 ظهر تا 18 چادر حزب چپ ایران (فداییان خلق) پذیرای ایرانیان و توریست های کشور های مختلف بود.

 مراجعه کنندگان درباره جنبش ایران، مهسا و رئیسی جلاد پرس و جو می کردند و یا علاقه مند به بحث و گفت و گو در باره حزب بودند.

کم نبودند جوانانی که به چادر حزب مراجعه می کردند و می گفتند:" ما می خواهیم کمک کنیم چه کاری باید انجام دهیم؟"

از ما اطلاعیه های مختلف حزب را که به زبان های آلمانی، انگلیسی و فارسی چاپ کرده بودیم می گرفتند و داوطلبانه بین مردم توزیع می کردند.

 این گروه از جوانان که برای اولین بار با آن ها آشنا می شدیم، با توجه به مشترکات اعتقادی خود، احساس نزدیکی عجیبی با ما داشتند، آن ها با پیشنهاد های خود به ما برای اطلاع رسانی بهتر یاری می رسانند، پیشنهاد های ارایه شده آن ها بسیار هوشمندانه و خلاق بود که ما حتما در برنامه های آتی خود از آن ها استفاده خواهیم کرد.
 
کم نبودند خانواده هایی که با چشمان پر از غم به چادر حزب مراجعه می کردند و با اعضای حزب به گفت و گو می نشستند، یکی از مراجعه کنندگان که به گفته خود، سابقا حزب اللهی بود و نماز شب می خواند مدعی بود که اکنون کلا تغییر عقیده داده و به صف مخالفان حکومت اسلامی پیوسته است.

او که به مدت یک ماه است به همراه خانواده خود به خارج آمده، می گفت:"جامعه باید تغییر کند تا وقتی جامعه رشد نکند نمی توان انتظار زیادی داشت، او مبارزه مردم را بخشی از تغییر می دانست و ...

یک هموطن دیگر که توریست بود و
می خواست به زودی به ایران بازگردد،  اول با موضع نقد تند وارد گفت و گو با ما شد، ولی وقتی برای او توضیح دادیم که حزب چپ ایران، ایدئولوژی باور نیست، به دمکراسی و آزادی، عدالت اجتماعی و ... باور مند است، به کلی برخوردش تغییر کرد، یکی دیگر از هموطنان می گفت:" من با حزب چپ مخالف هستم ولی از شعار هایش که روی چادر نوشته شده است حمایت می کنم".

پسر جوان تقریبا 20 تا 22 ساله ای جلوی چادر ایستاده بود به بحث های مردم با ما به دقت گوش می داد، بلاخره دلش را به دریا زد و گفت:" چپ یعنی چه؟" گفتیم هر کسی که آزادی و عدالت اجتماعی را قبول دارد یک نیروی چپ است...

دختر دانشجویی که با دوست خود به چادر مراجعه کرده بود، با چشمانی پر از اشک می گفت: چهار روز است خواب و آرامش نداریم...، من چه کمکی می توانم انجام دهم؟" بعد یک پلاکارد از ما گرفت و در کنار چادر حزب ایستاد.

کم نبودند توریست ها و مردم رهگذر آلمانی که اطلاعیه های حزب را دریافت کردند و با رفقای ما وارد گفت و گو شدند.

دو دختر و پسر اهل صربستان و بوسنی که تقریبا سن شان حدود 20 سال بود به چادر مراجعه کرده بودند و در باره مهسا و اعتراض های داخل ایران سووال می کردند.

در چادر مقداری وسایل پذیرایی داشتیم که در حد توانمان از تعدادی از هموطنان پذیرایی کردیم.

تجمع آغاز شد و تمام شعار ها رژیم فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، شعاری که بار ها تکرار می شد و نشان از رشد کیفی مبارزه مردم ایران داشت شعار" زن، زندگی ، آزادی بود" تجمع کنندگان خواهان نابودی جمهوری اسلامی، مرگ خامنه ای و ... بودند.

جمع کوچکی هم  حضور داشتند که تلاش می کردند، تجمع را به دست بگیرند که موفق نشدند، آن ها به تصویر برداری و گرفتن عکس نزدیک از تجمع کنندگان اقدام می کردند و سعی داشتند شعار ها را متمرکز بر ضدیت با اسلام و قران کنند و از این طریق شعار های ضد حکومتی را به حاشیه ببرند، که خوشبختانه با هوشیاری تجمع کنندگان از هدف خود بازماندند.