قیمت نان مهمترین و پر مصرفترین غذای مردم اخیرا دوبارە ٢٥ درصد افزایش دادە شد. با این وجود خبرهای زیادی در مورد سهمیە بندی شدن آن حتی بعد از افزایش قیمت منتشر شدە است کە بە نظر می رسد بخشی از برنامە دولت برای آزاد سازی کامل قیمت نان باشد.
طبق اخبار منتشر شدە نانوایی ها بە هر مشتری با ارائە یک کارت بانکی ٣ و نیم نان سنگک بیشتر نمی فروشند. علت افزایش قیمت و سهمیە بندی شدن غیر رسمی نان ظاهرا کاهش سهمیە نانوایی هاست. مسئولین دولتی کە این دفعە نیز مانند موارد قبلی گران شدن نان را ابتدا انکارکردند، سپس وقتی دیدند اعتراض وسیعی نسبت بە آن انجام نشد، آن را تائید کردند، اما در مورد کاهش سهمیە آرد نانوایی ها سکوت اختیار کردەاند.
بە نظر می رسد حکومت بتدریج و با کاهش سهمیە آرد نان پزی ها، دارد زمینە قطع یارانە نان و آزاد سازی قیمت نان را فراهم می کند. یکی از رسانە ها نیز اخیرا با استناد بە گزارش یک غربالگری پزشکی کە نشان می دهد ١٦ میلیون از جمعیت کشور مبتلا بە دیابت و یا در مرز ابتلا بە آن هستند، علت آن را بە یارانە آرد و شکر نسبت دادە و تلویحا چارە حل مشکل را کاهش یارانە قند و شکر نتیجە گرفتە است. این رسانە البتە راجع بە اینکە مبتلایان بیشتر از کدام گروە اجتماعی هستند سکوت کردە است.
در همین حال گزارش یک تحقیق دیگر حاکی از پنج برابر شدن هزینە نان خانوار ایرانی بین سالهای ١٣٩٥ تا ١٤٠١ است.
گزارشات متعدد دیگری نیز در دست است کە نشان می دهند در همین بازە زمانی خاصە در ٣ سال اخیر مصرف گوشت و لبینات و حبوبات در اثر افزایش مداوم قیمت آنها و کاهش قدرت خرید اکثریت مردم بە شدت کاهش پیدا کردە و از سفرەهای بیشتر مردم رخت بر بستە اند.
حالا بە نظر می رسد کە نان خالی و کروبو هیدرات ها هم پس از افزایش پیاپی قیمت نان، برنج، سیب زمینی، ماکارونی کە جای پروتین ها را پرکردە بود در حال ترک سفرە های اکثریت مردم می باشد. اگر وضعیت بهمین منوال پیش برود و یارانە نان هم قطع یا حتی کاهش پیدا کند در آن صورت تهیە نان خالی هم برای بسیاری از مردم بیش از پیش دشوار خواهد شد و ممکن است بر خلاف نتیجە گیری پیشنهاد دهندە کاهش سوبسید قند و آرد این دوکالا هم گران شوند و هم تعداد بیماران افزایش پیدا کند.
بلە این صیح است کە مصرف نان و شکر زیاد باعث افزایش دیابت و بیماریهای دیگر خواهد شد. اما حکومت و رسانە هایی کە از هر فرصتی برای توجیە سیاست شوک درمانی حکومت بهرە می گیرند، خوب می دانند افزایش بیماریها و سئوتغذیە حدود ٤٠ درصد جمعیت کشور نتیجە سیاستهای شوک درمانی و حذف یارانە کالاهای اساسی و همراە با آن کاهش دستمزدها و سقوط قدرت خرید مزد و حقوق بگیران است و نە وجود یارانە ارد و شکر. آشکار است کە دغدغە چنین رسانە هایی با رهنمود هایی کە می دهند سلامت مردم نیست.
مردم اگر بجای گوشت و لبنیات و غذاهای پروتئینی شکم خود را نصفە نیمە با هیدروکربوتها سیر می کنند کە می دانند برای سلامتی شان خوب نیست، از روی بی خردی نیست ، از ناچاری است و بهتر از چنین رسانە هایی می دانند کە اخر عاقبت مصرف نا متعارف کربوهیدراتها بیماری و سئو تغذیە خود و فرزندان شان است.
جنایتکارانی کە پشت سیاست شوک درمانی و بی حقوق سازی نیروی کار قرار دارندو آنانی کە از آنها حمایت می کنند، آنچە برایشان اهمیت ندارد، درد و رنج و بیماری و فقر مردمانی است کە قربانی این رویکرد می شوند.
یارانە کالاهای اساسی مردم را بە بهانە های واهی حذف می کنند، در همان حال دستمزدها را بجای افزایش منجمد می کنند وهزینە دارو و درمان را افزایش می دهندد و بە دروغ ادعا می کنند بخاطر مردم این کارها را انجام می دهند و اعتراضاتی را کە می شود بە خشنترین شکل سرکوب می کنند.
افزایش پیاپی قیمت نان و سایر کالاهای اساسی، نتیجە نشان ندادن واکنش بە موقع و درخور کافی از سوی مردم است. تا وقتی کە حکومت با عکس العمل جدی مردم مواجە نشود، روند افزایش قیمت نان و سایر کالاهای اساسی تدواوم پیدا خواهد کرد.
افزودن دیدگاه جدید