رفتن به محتوای اصلی

اعلامیە سندیکای کارگران هفت تپە در مورد مصوبە دستمزد سال ١٤٠٣

اعلامیە سندیکای کارگران هفت تپە در مورد مصوبە دستمزد سال ١٤٠٣
شورای عالی کار، حامی سرمایه دار

در روز های پایانی سال ۱۴۰۲، حداقل مزد سال ۱۴۰۳ طبق روال معمول از طرف نمایندگان و صاحبان سرمایه در ایران تصویب و ابلاغ شد.

بر اساس این مصوبه، حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲ به میزان ۳۵.۳ درصد افزایش یافت. میزان افزایش دستمزد سایر سطوح هم ۲۲ درصد به اضافه رقم ثابت ماهانه ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار و ۷۸۰ ریال تعیین شد. با توجه به سایر آیتم‌های مزدی، حداقل دریافتی کارگران در سال آینده،  ۱۱ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان خواهد بود.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در زمستان سال گذشته از  ۶۵ میلیون نفر افراد بالای ۱۵ سال در ایران، ۲۴ میلیون نفر شاغل بوده اند. بر طبق تعریف مرکز آمار، شاغل کسی است که در طول هفته حداقل یک ساعت کار داشته باشد و همچنین افرادی که بدون دریافت مزد  برای یکی از اعضای خانوار خود به دلیل نسبت خویشاوندی دارند کار می کنند.

هر چند این آمار ها تنها  بخشی از واقعیت را نشان می دهند، اما همین اندازه کافی است تا نشان داده شود که توده های کارگر و زحمتکش و تحت ستم در ایران در چه شرایط اسفباری زندگی می کنند.

 

"نمایش تلویزیونی"

امسال بر خلاف سال های گذشته، صدا و سیمای حکومتی " خیمه شب بازی دستمزد ۱۴۰۳"  را سازمان داده بود.

دستگاه دروغ پرداز سیمای جمهوری اسلامی ایران با دعوت از کارشناسان؟!! و نمایندگان کارگری؟!! تمام تلاش خود را انجام داد تا از بالای سر کارگران برای کارگران تصمیم گیرنده باشند و کل مباحث آنها در چارچوب ضرب و تقسیم اعدادی چرخید که در آن منفعت و سود صاحبان ثروت و سرمایه در اولویت قرار داشت و نماینده کارگران!!( آقای میر غفاری)  با دست و دل بازی تمام از رنج و کار کارگران، به جای مطرح کردن خواست واقعی مزد، که متناسب با  یک زندگی شایسته و پر از رفاه باشد،  خواست ۱۵ میلیون تومان را اعلام کرد تا صاحبان سرمایه دچار ضرر!!  و رنجیده خاطر نشوند.

 

"پویش دستمزد"

در سال ۱۴۰۲ هم "پویش دستمزد ۱۴۰۳" توسط  آقای علیرضا میر غفاری راه‌اندازی شده بود‌. ایشان که از تاریخ جنبش کارگری و مبارزات تا کنونی طبقه ما بی خبر هستند، نقش "ناجی" را برای خود متصور شده اند.

آقای میر غفاری که خود را نماینده چهارده هزار کارگر در پارس جنوبی معرفی می کند، گفته اند چون شورای عالی کار مبلغ پیشنهادی ۱۵ میلیون را تصویب نکرده، ما به نشانه اعتراض جلسه را ترک کرده ایم.

آيا آقای "ناجی" نمی داند که ترک جلسه توسط ایشان و دیگر دوستان او و عدم امضا مصوبات شورای مزد، برای صاحبان زور و سرمایه، پشیزی نمی ارزد؟

 

"حربه سرکوب"

سرکوب فیزیکی یکی از معمول ترین روش های برای سرکوبگران است  تا صدای حق خواهی کارگران و مزد بگیران را خفه سازند. اما بورژوازی همسو با سرکوب مستقیم ، از روش هایی استفاده  می کند تا به نام کارگر، به کام سرمایه دار کفه ترازو چرخیده شود و تحت عنوان  " صدای کارگران"  از اعتراض کارگران برای تحقق خواست های خود ممانعت بعمل آید.

نمایش تلویزیونی و پویش دستمزد در سال ۱۴۰۲ یکی دیگر از حربه های صاحبان قدرت و ثروت در ایران بود. احتمال دارد پروژه" صدای کارگران "  در آینده پخته تر سازماندهی شود تا آنجا که " کنفدراسیون کار_ در داخل کشور"  هم برای کارگران ساخته شود!

 

"پویش دوم"

"ناجی " طبقه کارگر  در پویش دوم خواستار استیضاح وزیر کار، صولت مرتضوی شده است.

آقای میر غفاری و تیم ایشان تلاش دارند تا مناسبات قدرت و ثروت حاکم، که با استثمار وحشیانه، سرنوشت  و زندگی میلیون های کارگر و زحمتکش را به نابودی کشانده اند را از تیر رس طبقه کارگر خارج کنند.

ایشان با " پویش دوم " یعنی  خواست استیضاح  وزیر کار، می خواهد آگاهانه نظام و مناسبات سرمایه داری را از مدار مبارزه طبقاتی کارگران خارج کند و شخص وزیر کار که نماینده کارفرمایان  و صاحبان سرمایه است را سیبل اصلی نشان دهند.

 

"زنگ خطر را باید به صدا در آورد"

سرمایه داری در ایران از هر  حربه ای  برای نجات خود استقاده می کند. از  دشمن تراشی و دشمن هراسی ، از ضد امپریالیست بودن  تا نفوذ امپریالیسم، از صدای کارگران بودن تا ایجاد کنفدراسيون کار ایران_ در داخل کشور و هزار کوفت و زهرمار دیگری که ازایجاد تشکل های واقعی کارگران که ضد استثمار و توحش نظام سرمایه داری هستند، مانع ایجاد کنند و رویکرد مبارزه کارگران را در گردونه باطل " تمتا " و " تقاضا" از نمایندگان مجلس را سازماندهی کنند.

مزد تحقیر آمیز سال ۱۴۰۳ به مانند  سال های گذشته، حمله  آشکار سرمایه داران به زندگی کارگران و مزد بگیران می باشد.

شورای عالی کار و دیگر ارگان ها و نهاد های سرکوب، در راستای منافع صاحبان سرمایه ساخته شده اند.

جنگ کارگران برای داشتن زندگی بهتر و شایسته با سرمایه داران، یک جنگ واقعی است.

در این جنگ طبقاتی، فعلا نیروی ما به دلیل عدم تشکل یابی در ضعف قرار دارد.

اما این ضعف همیشگی نیست. ایجاد تشکل های واقعی کارگران  در محیط کار و زندگی، منطقه ای و سراسری، سلاح جنگی ما با سرمایه داران است.

برای رها شدن از بیکاری، فقر و گرسنگی، سیه روزی و نداری، برای رها شدن از ستم و استثمار  برای رفع هر نوع تبعیص و نابرابری، نیاز به اقدام مشترک، متشکل و سازمان یافته است.

مزد مناسب برای داشتن  زندگی شایسته و  انسانی،  در  " پویش دستمزد" و  شورای عالی کار، متحقق نمی شود. مزد شایسته در مبارزه روزانه‌، در اعتصاب و اعتراض، در کنار هم بودن میلیون ها انسان کارگر و زحمتکش ممکن می شود.

این  درد مشترک هرگز جدا جدا بی رزم مشترک  درمان نمی شود.

نابود باد بندگی، زنده باد زندگی

۲ فروردین ۱۴۰۳

 

نان_کار_آزادی

شادی_رفاه_آبادی

#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید