رفتن به محتوای اصلی

تحریم و مشارکت اعتراضی در انتخابات

تحریم و مشارکت اعتراضی در انتخابات

بحث تحریم و یا شرکت در انتخابات جزو مسائلی بوده است که از روز اول تشکیل جمهوری اسلامی در بین نیروها و جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی مطرح بوده است، در این میان مطلبی که بسیار سعی نموده بر آن تمرکز کنند  و بعنوان رکن اصلی در اتخاذ تصمیم مطرح نمایند، هدفی‌ است که برای رسیدن به آن، یکی از این دو راه انتخاب گردیده است.

در بین تحریم کنندگان که روز بروز بر تعداد جریان‌های معتقد به آن افزوده شده است دیدگاه ها دارای تنوع بیشتری بوده است. جریان‌های برانداز عمدتا با هدف برانداختن رژیم انتخابات آنرا تحریم کرده و حتی جریانی مانند سلطنت طلبان به‌دلیل عدم پذیرش جمهوری و دنبال کردن بازگشت سلطنت اساسا شرکت در انتخابات ریاست جمهوری هرگز جزو سیاست های آن‌ها نبوده و از روز اول آنرا تحریم کرده اند، برعکس جریانات مترقی و چپ و دموکرات تحریم را در راستای جمهوریت و تقویت آن با هدف گذار به جامعه ای دموکراتیک در مقاطعی که حکومت هرگونه دریچه سیاست ورزی را از طریق صندوقهای رای بسته بکار برده اند. هدف آن‌ها از اتخاذ سیاست تحریم انتخابات کاهش مشروعیت نظام و وادار کردن آن به عقب نشینی در راستای اعتراضات صلح آمیز و گذار تدریجی به دموکراسی و انتخابات آزاد می‌باشد، این نوع نگاه با تفکر جریانات برانداز و راست اگرچه در شکل یکی می‌باشد ولی ماهیتا با یکدیگر تفاوت اساسی دارند، پیامد تحریم در نظر براندازان به‌ویژه جریانات سلطنت طلب و راست با هدف سرنگونی حکومت بشکل تکیه بر بیگانه و دخالت خارجی است، آن‌ها بدنبال کسب قدرت سیاسی هستند و تحریم انتخابات را که می‌تواند به منزله عدم پذیرش جمهوریخواهی باشد در آن راستا مد نظر دارند. ولی در بین نیروهای مترقی و ملی و چپ تحریم اتخاذ روشی است که بتواند در کنار جنبش های اعتراضی مسالمت آمیز حکومت را تدریجا به عقب رانده و با کاهش مشروعیت حاد برای آن بتواند مجبور به عقب نشینی و گذار مسالمت آمیز کنند. پس می‌بینیم استراتژی این دو اساسا با یکدیگر متفاوت است. از طرف دیگر مشارکت اعتراضی در انتخابات نیز بعنوان یکی از راه ها همواره مد نظر قرار داشته، شرط اتخاذ این راه وجود نامزدهایی بوده است که نسبت به سیاست های حاکم معترض بوده یا حداکثر زاویه داشته اند. عمده این نامزدها یا از اصلاح طلبان بوده اند و یا جزو طیف اعتدالگرا محسوب می‌شده اند که مردم بدلیل ناکار آمدی جناح های منصوب حکومت و بخاطر باز پس گرفتن قدرت از آن‌ها به سمت انتخابات و شرکت در آن روی آورده اند. در مشارکت اعتراضی هدف بسیار نزدیک به دیدگاهی‌ست که جریانات تحریم کننده مترقی دنبال می‌کنند ، آن‌ها نیز با هدف عقب راندن تدریجی جریانات افراطی از قدرت وبا امید به روزنه هایی که می‌توانند از آن بهره جسته و با در اختیار گرفتن بخشی از قدرت می‌کوشند حکومت را به عقب نشینی و دادن امتیاز وادار نمایند. هدف آن‌ها نیز مانند تحریم کنندگان جریانات ترقیخواه تقویت جمهوریت و نهاد های دموکراسی خواهانه است. فارغ از این‌که چه نتایج و دستاوردهایی می‌تواند از اتخاذ هرکدام از این راه ها حاصل شود دیدگاهشان تا حد زیادی در باره هدف به هم شبیه است و با تفکر و دیدگاه مشارکت کنندگان دائمی و یا تحریم کنندگان برانداز اختلاف اساسی دارد.  براندازان به‌دنبال سلطنت و مشارکت کنندگان دائمی که اکثرا از حامیان حکومت می‌باشند ابقا نظام ولایت فقیه است. از این‌رو من فکر می‌کنم آن‌چنان‌که بین ماهیت تحریم جریانات مترقی با جریانات برانداز و راست تفاوت ماهوی وجود دارد بین شرکت کنندگان دائمی طرفدار رژیم با آن‌ها که مشارکت اعتراضی دارند نیز تفاوت ماهوی برقرار است. گرچه شاید این‌گونه استنباط شود که هر نوع مشارکتی می‌تواند باعث بالا بردن مشروعیت نظام باشد. ولی اگر نتایج حاصل از مشارکت را با دقت ارزیابی کنیم در اصل زیر سوال بردن حکومت است ، مشروعیت را تنها نمی‌توان با تعداد آرا ارزیابی کرد بلکه اعتماد مردم و میزان رضایت مردم است که رکن اصلی مشروعیت و مقبولیت یک نظام را ایجاد می‌کند وگرنه حکومت  می‌تواند با آمار سازی ( آن‌چنان که تا بحال کرده است ) میزان رای را بسیار بیشتر از واقعیت اعلام کند ، دادن رای به نامزد مخالف دولت مستقر در واقع اعتراض و عدم مقبولیت دولتی‌ست که نظام حاکم آنرا منصوب نموده و یا در صدد روی کار آوردن دوباره جریان همراستا با آن می‌باشد، در اصل مشارکت اعتراضی مشروعیت نظام را که یکی از مشخصه هایش دولت ناکار آمد آن ست زیر سوال می‌برد.

پس در شرایطی مانند امروز بنظر میرسد چه آن‌کس که بنا به برداشت های شخصی خود مشارکت اعتراضی را پذیرفته و چه آن‌کس که دیدگاه مترقی خلاف براندازان را در تحریم انتخابات قبول دارد هردو در یک راستا حرکت می‌کنند ، و هردو نیاز دارند برای رسیدن به هدف بر روی جنبش های اعتراضی حساب کنند ، نه تحریم و نه مشارکت اعتراضی به تنهایی نمی‌تواند حکومت را مجبور به عقب نشینی کنند، لازمه پیشرفت هر دو همانا همراه شدن با جنبش های اعتراضی و سازمان دادن آن‌هاست. هردو این راه ها خود ماهیتی اعتراضی دارند و بدنبال اهدافی مشابه هستند. آن چیزی که در شرایط کنونی ما باعث اتخاذ یکی از این راه‌ها در بین مردم می‌گردد به‌دلیل عدم وجود سازمان‌ها و احزاب سیاسی مترقی و دموکرات و چپ و ضعف مبارزات حزبی در پروسه انتخابات ، برداشت های شخصی افراد است که عوامل روانی همچون سرخوردگی و یاس و خشم نیز بر آن تاثیر می‌گذارد. از این‌رو نباید همه شرکت کنندگان در انتخابات را همسان نگریست ، بلکه آنان‌که شرکت خود را نوعی اعتراض به وضع موجود می‌دانند دارای احترام هستند . نیروهای سیاسی و آگاه اگر نتوانند مردم را قانع به تحریم انتخابات کنند ، حداقل می‌توانند توصیه به دادن رای اعتراضی نمایند.

کامران رشیدی

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید