جمهوری اسلامی باید پاسخگوی قتل عمد سید محمد میرموسوی زیر شکنجهی وحشیانهی مأمورانش باشد.
حکومت چه بلاهتبار و بیشرمانه کشته شدنِ یک انسانِ بیگناه را زیر شکنجه، “استثناء” و شکنجهی سیستماتیکِ مرگبار در بازداشتگاه را “عدمِ کنترلِ احساسات و خشمِ مأمور” و ” هیجان ناشی از اصطکاک” مینامد.
آیا این حکومت همان حکومتی است که معترضِ جوانِ جنبش “زن، زندگی، آزادی” را به جرم گذاشتن یک سطلِ زباله وسط خیابان بهعنوان یک حرکتِ اعتراضیِ مدنی اعدام کرد و اکنون جنایتِ فاجعهبار مأمورانش را عدمِ کنترلِ احساسات و خشم مأمورانش اعلام میکند؟
جمهوری اسلامی رژیمی آکنده از نفرت، ستم و تبعیض نه فقط علیه منتقد، معترض و مخالفِ خود بلکه علیهِ مردم خویش است. رژیمی که روی خود را از قانون، عدالت، شرافت و انسانیت برگردانده است.
این حکومت چه درکی از رنجِ جانکاه مردمِ بیپناه تحت ستم دارد. چه میفهمد که مردم به چه سختی در شرایط فقر، تورم، بیکاری و هزار و یک دردِ بیدرمانِ حاصل از سیاستهای سراپا فسادآلود و تبعیض آمیز حکومت، فرزندانشان را بزرگ میکنند که جوانی رعنا و رشید و امیدی برای آیندهی خانواده شوند و چه راحت به دستِ مأمورانِ حکومت در شکنجهگاهها، بر سر طنابهای دار یا کف خیابانهای شهر، جانِ عزیزشان را میستانند؟
شقاوت، سنگدلی و ظلمِ توقفناپذیر و بیامانِ حکومت، هر روز نمایشی “استثنایی” برای تاریخ بشریت خلق میکند و جامعه بشری را به سوگ می نشاند. نمایشی که در آن حکومت به قمارِ مرگ و زندگی ما انسانها بدل شدهاست. قماری که در پایان باخت بزرگی را برای حکومت دینی استبدادی رقم خواهد زد.
نرگس محمدی
زندان اوین
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
سید محمد میرموسوی
افزودن دیدگاه جدید