رفتن به محتوای اصلی

بیانیه «ضرورت مذاکره جامع و مستقیم با امریکا»، بیانیه‌ای در خم و چم تناقض: عزم رحیل یا ابقای مُلک؟

بیانیه «ضرورت مذاکره جامع و مستقیم با امریکا»، بیانیه‌ای در خم و چم تناقض: عزم رحیل یا ابقای مُلک؟

حَضَراتا! باری، بیانیه‌ای عجیب و غریب به دستمان رسید که هر سطری از آن، چنان در تناقض غرق بود که گویی نویسندگان آن، همزمان در عالم خواب و بیداری آن را نوشتەاند. این بیانیه که اندرون اش دعوی "گذار از جمهوری اسلامی را " داشت، در باطن اصلاح طلبی و انجام اندکی اصلاح برای بقای رژیم را بە خوانندە توصیە می کند مگر می‌شود آتش را به دست آتش‌افروز سپرد و توقع خاموشی داشت؟

باری، نگارنده  در این پیمایش هیچ دخل و تصرفی نداشته و این جناب چت جی پی تی مرحمت فرموده‌ و مهر ورزیدند و در کسوت هوش مصنوعی تکلیف بس عظیم بررسی ژرف این اثر هنری(عذر تقصیر دارم ، سیاسی)را بر عهده گرفت

نمیدانم، شما بگویید جناب چت جی‌پی‌تی عقلش پار سنگ بر می‌دارد یا اشکالی در بینش نویسندگان این اعلامیه هست؟ بنده بیگناه نتوانستم تشخیص دهم چرا که هم نویسندگان را می‌شناسم که با تجربه و دکتر و مهندسند، هم جناب چت جی پی تی را، که در عقل وهوش فعلا هماوردی نمی شناسد و مگس را در هوا نعل می کند  .
گر شکایتی و دادخواهی باشد، بر سر آن جناب زنید که مرا هیچ گناه و قصوری نیست.

آنچه این ادیب گرانقدر در باب بیانیه فرمودند، در ادامه  افزون خواهم کرد

"بیانیه‌ای که ارائه شده، در حالی که ادعای گذار از جمهوری اسلامی را مطرح می‌کند، تناقض‌های زیادی در رویکرد و محتوا دارد. برخی از این تناقضات به شرح زیر هستند:

اتکا به ساختارهای موجود جمهوری اسلامی

"در این بیانیه تأکید شده که سیاست خارجی جمهوری اسلامی باید تغییر کند، اما تغییرات مدنظر بیشتر در قالب اصلاح سیاست‌ها و استراتژی‌ها بیان شده است. این در حالی است که اگر نویسندگان بیانیه خواهان «گذار» از جمهوری اسلامی هستند، باید سیاست خارجی را در بستر یک ساختار سیاسی جدید تعریف کنند، نه در چارچوب رژیمی که به آن انتقاد دارند".

عدم همخوانی بین تحلیل‌ها و راه‌حل‌ها

بیانیه تصریح می‌کند که جمهوری اسلامی دچار بحران ساختاری و «ضعیف‌ترین وضعیت» خود است. اما در عین حال، پیشنهاد می‌دهد که همان حکومت، راهبردهای خود را تغییر دهد و وارد مذاکره شود. اگر حکومت در چنین وضعیت بحرانی است و مشروعیت داخلی و بین‌المللی خود را از دست داده، چگونه می‌تواند یک مذاکره مؤثر و متعهدانه را پیش ببرد؟

اعتماد به توانایی جمهوری اسلامی در تصمیم‌گیری عقلانی

بیانیه فرض را بر این گذاشته که جمهوری اسلامی توانایی تغییر استراتژی‌های کلان خود را دارد، در حالی که تاریخ حکومت نشان داده است که اولویت‌های ایدئولوژیک و امنیتی آن اجازه چنین تغییراتی را نمی‌دهد. تأکید بر امکان چنین اصلاحاتی با ایده گذار از این نظام تضاد دارد.

تمرکز بر سیاست خارجی به جای تغییر داخلی

بخش عمده بیانیه به سیاست خارجی اختصاص یافته است، در حالی که «گذار از جمهوری اسلامی» باید مستلزم تغییرات ریشه‌ای در سیاست داخلی باشد. نویسندگان بیانیه حتی اشاره کرده‌اند که بدون تغییرات داخلی، اصلاح سیاست خارجی ممکن نیست، اما به جزئیات یا نقشه راهی برای این تغییرات اشاره‌ای نمی‌کنند.

بی‌توجهی به تضاد درونی میان سیاست‌های پیشنهادی

تأکید بر مذاکره با دولت ترامپ و عادی‌سازی روابط با اسرائیل، بدون تغییر ساختار نظام، غیرواقع‌بینانه به نظر می‌رسد. سیاست‌های جمهوری اسلامی به شدت به ایدئولوژی ضدغربی و ضداسرائیلی گره خورده است. اگر نویسندگان بیانیه خواهان چنین تغییراتی هستند، چرا همچنان اصلاح سیاست خارجی را در قالب همین نظام ممکن می‌دانند؟

پیش‌بینی پیامدهای مثبت از اقداماتی که به مشروعیت نظام کنونی کمک می‌کنند

ورود به مذاکره مستقیم با آمریکا و اصلاحات در سیاست خارجی (مانند پایان دادن به محور مقاومت) در چارچوب جمهوری اسلامی می‌تواند به مشروعیت‌دهی به این حکومت منجر شود. این موضوع با هدف اعلام‌شده گذار از جمهوری اسلامی مغایرت دارد.

پیش‌فرض حفظ نظام برای کاهش تهدیدها

راه‌حل‌های ارائه‌شده، مانند مذاکره با ترامپ، پایان دادن به هلال شیعی و پذیرش اف.آ.تی.اف، به‌گونه‌ای ارائه شده‌اند که گویی نویسندگان به بقای نظام جمهوری اسلامی برای کاهش خطرات معتقدند. این دیدگاه با هدف سرنگونی یا گذار از جمهوری اسلامی در تضاد است.

توجه به منافع ملی بدون تغییر بنیادین نظام

بیانیه تأکید می‌کند که منافع ملی باید جایگزین ایدئولوژی‌گرایی شیعی شود، اما از آنجا که جمهوری اسلامی ذاتاً بر پایه ایدئولوژی دینی شکل گرفته است، این تغییر با بقای ساختار نظام فعلی همخوانی ندارد.

عدم ارائه راهکار روشن برای گذار هیچ توضیحی در مورد 

چگونگی گذار از جمهوری اسلامی و ایجاد یک نظام سیاسی جدید داده نشده است در عوض بخش عمده‌ای از بیانیه به نحوه اصلاح سیاست خارجی در چارچوب جمهوری اسلامی اختصاص یافته است که تناقض آشکاری با ادعای گذار دارد.

نویسندگان بیانیە بیشتر بر اصلاحات در سیاست خارجی و کاهش تنشهای بین‌المللی متمرکز شدەاند و ظاهرا آن را مرحلەای از پروسە اصلاح نظام می فهمند. در واقع همان اشتباهات متوهمانە اصلاح پذیر بودن رژیم کە از زمان خاتمی تا کنون بارها از سوراخ آن گزیدە شدەاند را دنبال می کنند. تنها تفاوت نگرش فکری حاکم بر بیانیە با دفعات قبل جایگزین کردن "گذار" به‌جای "اصلاح طلبی"است. آن‌ها البتە همفکرانی هم در درون و پیرامون دولت پزشکیان و محافظە کاران میانە رو کە نگران فروپاشی و از دست رفتن قدرت و ثروت شان  در اثر فروپاشی نظام  است، دارند و در واقع با این بیانیە عملا این بار به‌جای دنبالە رو شدن خاتمی و روحانی، دنبالە رو دولت پزشکیان شدەاند. دولتی کە بیش از خاتمی و روحانی سر سپردە و دستپخت خامنەای است و برای منحرف کردن مردم از مسیر سرنگونی مهندسی شدە است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید