احمد پورمندی و توجیه گرایش به راست با تفکر چین ستیزی
" احمد پورمندی " پستی در فیس بوک گذاشته که در آن مطرح کرده است کشور کلنگی ایران به معرض حراج و فروش گذاشته شده است و در آن ادعا کرده که چین الویت اول برای خرید سرزمین ایران یا بنوعی تاراج آنست، این حجم از چین ستیزی از طرف کسی که ادعا می کند باید بالانسی در روابط خارجی ایران با کشورهای دیگر وجود داشته باشد نوبر است، وقتی به مجموعه نوشته های این فرد نگاه میکنیم همواره نوعی گرایش ویژه به غرب و رابطه با امریکا و کشور های دیگر را میبینیم و بالعکس هر رابطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و امنیتی و ... را با چین و روسیه شدیدا زیر سوال میبرد، این نگاه بنوعی همان نگاه رژیم به مسایل سیاسی و بویژه سیاست خارجی میباشد با این تفاوت که رژیم تحت فشار بحرانها و تحریم و همچنین سیاست های مداخله جویانه و تنش آفرین خود عملا از ایجاد رابطه با غرب و امریکا بازمانده و ناچار به سمت شرق رفته است. بالعکس
آقای پورمندی هرگونه رابطه با شرق را سعی میکند تاراج و غارت بپندارد و دائما بدنبال توجیه رابطه با غرب است.
اگر ما از توازن سیاسی صحبت می کنیم و اگر بدنبال یک رابطه مبنی بر حفظ منافع ملی هستیم پس باید سعی کنیم با تمام‌کشورها بویژه کشورهایی که از نظر اقتصادی و سیاسی در موقعیت برتری قرار دارند رابطه ای منصفانه داشته باشیم نه اینکه به زعم افرادی چون پورمندی فکر کنیم که هر رابطه ای با شرق و بویژه با چین و روسیه به معنی فروش کشور میباشد، این تفکر بدنبال توجیه خود مبنی بر رابطه با غرب بعنوان اصلی ترین سیاست در چارچوب سیاست خارجی است،
با نگاهی به وضعیت کشور فارغ از سیاست های تنش زای حکومت میبینیم که این غرب و بویژه امریکا بوده است که طی ۴۵ سال گذشته شدیدترین تحریم های اقتصادی را علیه مردم انجام داده است، امروز قیمت دلار و کاهش شدید ارزش پول ملی نتیجه همان تحریم ها و تشدید آن میباشد، حال باید از فردی چون پورمندی بپرسیم آیا در این شرایط باید کشور را به زعم ایشان از رابطه با چین و روسیه و شرق جهان نیز محروم کنیم ؟ آیا ایشان درک نمی کند که اگر
همین‌مقدار رابطه و فروش نفت به چین و هند و ... نبود الان کشور با چه مصیبت عظمایی روبرو بود؟ رابطه با چین در ابعاد مختلف برقرار است و در بعضی قرار دادها هویت کاملا توسعه ساز دارد، امروز اگر این نوع قرار دادها نبود قطعا ما تکنولوژی لازم در واگن سازی ، الکترونیک، جاده سازی ، مسکن و .. را نداشتیم و با معضلات بیشتری روبرو بودیم (یکی از مهمترین کارها وارد کردن دستگاه های مختلف cnc از چین است که به گسترش ایجاد شغل کمک‌کرده است و توانسته هزاران نفر را به شغلی مناسب و فنی برساند) ، البته ممکن است در برخی قرار دادها مانند صید ماهی در خلیج فارس منافع ملی رعایت نشده باشد ولی در اکثر قرار دادها به نفع مردم و کاهش فشار تحریم بوده است. بسیار بی انصافی است که فردی چون پورمندی که گرایشش به غرب و امریکا را بارها نشان داده است ( برخلاف آنچه که خود ادعا میکند ) وجود این روابط را فروش کشور به چین تبلیغ کند و در راستای تفکرات براندازان و جریانات راست افراطی و ناسیونالیست ها و سلطنت طلب ها قرار بگیرد.
نمی توان پذیرفت که گاهی مطالبی ضد سلطنت طلبها و راست افراطی و فاشیست مسلک ها بنویسیم و در جای دیگر با نوشتن پست های تبلیغی مینیمالیستی علیه چین و با نگرش چین ستیزی دل آنها را بدست آوریم و خوشنودشان بسازیم.
اگر ما قائل به این هستیم که سیاست های غرب ستیزانه و بویژه امریکا ستیزی رژیم غلط و ضربات زیادی به ما زده است به همان میزان سیاست های شرق ستیزی و چین و روسیه ستیزی بعضی جریانها و افراد هم غلط و میتواند ضربات بیشتری بر ما وارد نماید، این چه تفکر احمقانه ایست که اگر اکنون رژیم نمی تواتد با غرب را بطه مناسب داشته باشد پس رابطه با شرق هم کنسل کند و اگر این رابطه وجود داشت آنرا فروش سرزمینی بنامیم و بدینوسیله با مطرح کردن چین و روسیه عملا وابستگی قلبی خود را به غرب پنهان کرده و توجیه نماییم، کاری که افرادی چون پورمندی با گرایش براست و ذوب شدن در دموکراسی غربی بر آن دامن میزنند.
اینگونه افراد که زمانی جزو پیروان‌مبارزه چریکی بوده اند یکباره از اونور بام افتاده و با نفی آن مبارزات بجای رسیدن به موضعی درست به سمت راست شن کرده و عملا مبلغ سیاست های راست روانه هستند، آنها بنوعی جزو لیبرالهای غربگرا محسوب میشوند که در تفکر خود آمال و آرزوهایشان همان چیزی میباشد که در غرب وجود دارد، آنها بدون درک درست از منافع
ملی و شرایط و وضعیت کنونی مردم ایران بدلیل بریدن ازچپ هرچه را که سابقه و رنگ و بوی چپ داشته باشد نفی میکنند و گرچه هنوز جزو چپ های خجول محسوب میشوند ولی عملا در جاده راست قدم میزنند و بس.
افزودن دیدگاه جدید