رفتن به محتوای اصلی

آثار زیست‌محیطی و انسانی جنگ ۱۲ روزه؛ فاجعه‌ای خاموش

آثار زیست‌محیطی و انسانی جنگ ۱۲ روزه؛ فاجعه‌ای خاموش

مقدمه

جنگ ۱۲ روزه میان ایران، اسرائیل و آمریکا، خسارات گسترده‌ای بر مردم، زیرساخت‌ها و طبیعت ایران وارد کرده است. این خسارات را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:

الف- خسارات آشکار و فوری (جانی، مالی، زیربنایی و محیط‌زیستی)

ب- پیامدهای پنهان و بلندمدت که به تدریج بر سلامت انسان‌ها، طبیعت و منابع کشور نمایان می‌شود.

این مقاله تلاش می‌کند با نگاهی مستند، ابعاد مختلف این فاجعه، به‌ویژه پیامدهای زیست‌محیطی آن را تبیین کند.خسارات انسانی و زیرساختی

جنگ ۱۲ روزه خسارات انسانی و اقتصادی سنگینی بر کشور تحمیل کرد:

بیش از هزار کشته و پنج هزار مجروح جسمی و روانی.

بی‌خانمانی صدها نفر در ۲۴ استان و ۱۰۰ شهرستان.

تخریب هزاران خانه مسکونی و زیرساخت‌های حیاتی.

افزون بر این، ترس و اضطراب گسترده‌ای در میلیون‌ها نفر ایجاد شد؛ چرا که امکانات هشدار و پناه‌گیری مؤثر در بسیاری از نقاط کشور وجود نداشت و مردم، به‌جز معدودی از نیروهای امدادی، آموزش کافی برای مدیریت شرایط نداشتند. ضعف پدافند غیرعامل و پدافند مدنی در این بحران آشکار شد.

 

آثار زیست‌محیطی آشکار

تخریب طبیعت و منابع طبیعی:

آتش‌سوزی در مراتع، تخریب جنگل‌ها و تجاوز به زمین‌های کشاورزی، بخشی از پیامدهای مستقیم جنگ بود. هرج‌ومرج پس از جنگ نیز باعث چرای بی‌رویه، قطع درختان و تخریب اراضی به دست سودجویان شد. چنین آسیب‌هایی در اقلیم خشک ایران، اثرات خشکسالی و توفان‌های گردوغبار را تشدید می‌کند.

آلودگی هوا و خاک:

یکی از بزرگ‌ترین شوک‌های زیست‌محیطی جنگ، انفجار انبارهای سوخت در ری و کن تهران بود:

بیش از ۱۹.۵ میلیون لیتر سوخت نابود شد، ۴۷ هزار تُن گاز گلخانه‌ای و ۵۷۸ هزار کیلوگرم آلاینده شیمیایی وارد هوا شد، کیفیت هوای تهران به سطح هشدار رسید، به‌ویژه برای کودکان، سالمندان و بیماران تنفسی.

همچنین حدود ۱۵۰ هزار تُن نخاله و آوار جنگی در تهران تولید شد، که مدیریت شهری را با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی دو دهه اخیر مواجه کرد. هزینه پاک‌سازی این نخاله‌ها و پسماندهای نظامی، صنعتی و الکترونیکی، بیش از هزار میلیارد تومان برآورد شده است.

 

فاجعه در جنوب: گاز، آتش و خلیج‌فارس

در بوشهر، حمله به پالایشگاه فاز ۱۴ پارس جنوبی منجر به:

سوختن ۵.۵ میلیون مترمکعب گاز، آزاد شدن ۱۲ هزار تُن گاز گلخانه‌ای و ۴۳۷ هزار کیلوگرم آلاینده شیمیایی و

آلودگی گسترده هوای استان‌های بوشهر، فارس، خوزستان و هرمزگان شد.

نگرانی بزرگ‌تر، نشت مواد شیمیایی و گازهای سمی به خلیج‌فارس است. این اکوسیستم شکننده با گونه‌های متنوع، در معرض خطر انقراض آبزیان، نابودی مرجان‌ها و اختلال در چرخه‌های زیستی قرار گرفته است. فعالان محیط‌زیست از این وضعیت با عنوان «سکوت مرگبار خلیج‌فارس» یاد می‌کنند.


 

پیامدهای پنهان: حمله به تأسیسات هسته‌ای

حملات گسترده به تأسیسات هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان با بمب‌ها و موشک‌های سنگین، خسارات ناشناخته‌ای را برجا گذاشت. هرچند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده است که افزایش قابل توجهی در تشعشعات مشاهده نشده، اما نگرانی‌ها درباره آلودگی منابع آب زیرزمینی، خاک و هوا همچنان جدی است. انفجار سانتریفیوژها و نشت احتمالی مواد رادیواکتیو می‌تواند اثرات بلندمدتی بر سلامت انسان و طبیعت داشته باشد.

سخن پایانی 

جنگ ۱۲ روزه، اگرچه به‌عنوان تقابل نظامی مستقیم اسرائیل و امریکا با جمهوری اسلامی شناخته می‌شود، اما واقعیت این است که ابعاد نامرئی و دیرپاتری از این درگیری وجود دارد که نه در اخبار فوری، بلکه در آینده‌ی سلامت کشور دیده خواهد شد؛ خسارات زیست‌محیطی و طبیعی و انسانی!

هنوز ابعاد تخریب ناشی از حملات موشکی اسرائيل و بمباران تأسیسات هسته‌ای و نظامی ایران روشن نیست. تنها در یک روز ۱۴ بمب چندهزار کیلوگرمی و ۳۰ موشک به فردو، اصفهان و نطنز اصابت کرد. پیامد‌های زیست‌محیطی این حملات کدامند؟ جالب اینجاست که تاکنون هر دو طرف به دلایل گوناگون اطلاعات ناچیزی درباره ابعاد خسارات وارده بر تأسیسات اتمی و هسته ای در ایران دراختیار افکار عمومی قرار داده اند. 

در جستجوی اخبار و گزارش هایی که بتوانند پاسخ و توضیح سوال بالا باشند، تنها به چند خبر کوتاه برمی‌خوریم. ازجمله؛ گفته گروسی پس از اولین بمباران‌های اسرائیل که، افزایش میزان تشعشات هسته‌ای گزارش نشده! و یا خبرگزاری مهر نوشته بود که چند نفر در اثر سوختگی به بیمارستان در شهر یزد منتقل شده اند و تحت مراقبت ویژه قرار دارند. این درحالی است که اسرائیل عنوان کرده بود، به مراکز هسته‌ای نطنز و اصفهان در اثر بمباران خسارات جدی وارد کرده است و با ورود آمریکا به جنگ ۱۲ روزه و ریختن بمب‌های ۱۵۰۰۰ کیلوئی، ترامپ با افتخار اعلام کرد که مرکز هسته ای فردو که در اعماق زمین قرار دارد منهدم شده است  و اسرائیل هم در تل آویو بنر " آقای پرزيدنت متشکریم" را بالا برد. هرچند سؤالات و تردیدهای زیادی نسبت به موفقیت این عملیات مطرح شد، اما هیج صحبتی در مورد اثرات زیانبار ناشی از این بمباران ها بر محیط‌زیست و چرخه طبیعت و انسان‌ها نشده است. اساسا حمله به مراکز هسته‌ای و اتمی بدلیل تشعشعات زیانبار ممنوع و نقض قوانین بین‌المللی است و از این بابت هم سازمان بین‌المللی انرژی اتمی بدلیل عدم مخالفت و جلوگیری از حمله به تأسیسات اتمی باید پاسخگو باشد و هم اسرائیل و آمریکا بعنوان عوامل حمله نظامی. اسرائیل به ناحق با استناد نادرست به خطر "بالفعل" ایران برای موجودیت اسرائیل جنگ ۱۲ روزه را آغاز کرد، آمریکا بعنوان هم پیمان با اسرائیل وارد جنگ شد و با بمب افکن ب۲ مراکز هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کرد. شاید همین قبح نقض حقوق و قوانین بین‌المللی دلیلی بر سکوت آنها در باره انهدام مراکز هسته ای و اثرات زیانبار آن باشد!

جمهوری اسلامی بدلیل شوک ناشی از حملات ۱۲ روزه و همچنین برای کنترل و سمت دهی افکار عمومی در باره زیان‌های بلاواسطه و دراز مدت و پنهان خسارات‌ محیط‌زیست اطلاع رسانی نمیکند. حتی اگر گفته گروسی که افزایش تشعشع دیده نشده درست باشد، قابل تصور است، که بمب های ۱۵۰۰۰ کیلوئی سفره های آب های زیرزمینی را در مناطق بمباران شده در نوردیده و ذخائر محدود آب های زیر زمینی نواحی مرکزی را که پیشتر با کمبود روبرو بودند آلوده و حتی غیرقابل بهره برداری کرده، باشد. معلوم نیست از چند هزار سانتریفیوژهای در حال کار و یا در دست احداث و کاراندازی، چند تای آنها آسیب دیده یا منفجر شده است. تبعات ناشی از این انفجار ها بتدریج و در دراز مدت آشکار خواهند شد.

محکومیت حمله جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا به ایران و نقض آشکار قوانین و حقوق بین‌الملل توسط این دو دولت و کوتاهی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی در اجرای وظيفه، نباید این حقیقت آشکار، یعنی نادرستی و زیانبار بودن و مغایر منافع ملی بودن، پروژه هسته ای و غنی سازی ایران را در سایه قرار ‌دهد. این ها یک سیکل شیطانی هستند که همدیگر را تکمیل و موجب دوام یکدیگر می‌شوندو مردم، طبیعت و محیط زیست ایران قربانی این سیکل شیطانی می باشند.

تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد که تخریب طبیعت و زیست‌بوم ایران فقط یک مسأله زیست‌محیطی نیست، بلکه مسأله‌ای امنیتی و ژئوپلیتیکی نیز هست. بازسازی اکوسیستم‌ها به دهه‌ها زمان، میلیاردها دلار هزینه و همکاری بین‌المللی نیاز دارد.

پیشنهادها:

۱- تقویت پدافند غیرعامل و آموزش همگانی برای مقابله با بحران.

۲- پایش و انتشار شفاف اطلاعات درباره آسیب‌های زیست‌محیطی.

۳- تدوین برنامه‌های بازسازی و احیای منابع طبیعی.

۴- الزام طرف‌های متجاوز به پاسخگویی در قبال نقض قوانین بین‌المللی و جبران خسارات.

جنگ‌ها با ایجاد یک چرخه ویرانگر، نه‌تنها جان و مال مردم، بلکه طبیعت و آینده نسل‌ها را قربانی می‌کنند. قطع این چرخه نیازمند آگاهی، همبستگی و مسئولیت‌پذیری در سطوح ملی و بین‌المللی است.

 

برگرفته از؛ "دفتر پنجم چالش‌های زیست‌ بومی"

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید